نگاهی به فیلم “کیفر”
جامعه بی رحم، بی رحم…
فیلم “کیفر” به کارگردانی حسن فتحی در تهران به نمایش عمومی در آمده است. این فیلم پس از فیلمهای “ازدواج به سبک ایرانی” و “پستچی سه بار در نمیزند” سومین اثر سینمایی فتحی است که هم در روزهای نمایشش در جشنوارهی فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت و توسط منتقدان به عنوان یک فیلم استاندارد و سالم سینمای بدنه معرفی شد.
اکران عمومی این فیلم با اینکه با جام جهانی فوتبال همزمان شد، توانست نظر مخاطب عام سینمارو را جلب کند.
“کیفر” فیلمی معمایی با رگههای عاشقانه و پر از حادثه است که لحظهای تماشاگرش را آرام نمیگذارد..
داستان فیلم:
داستان فیلم : مردی به دلیل قتل یک جوان در آستانهی قصاص قرار دارد. خانوادهی وی تلاش میکنند تا با تهیهی مبلغ دیه رضایت اولیاء دم را جلب کنند. پس فراهم شدن مبلغ لازم، پولها بسرقت می رود و فیلم وارد مسیر اصلیاش میشود.
عوامل فیلم:
فیلمنامه: علیرضا نادری ـ مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان ـ صدابردار: عباس رستگارپور ـ تدوین: حسن حسندوست ـ موسیقی: فردین خلعتبری ـ طراح چهرهپردازی: بعید ملکان ـ طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی ـ بازیگران: مصطفی زمانی، امیر جعفری، مریلا زارعی، جمشید هاشمپور و هانیه توسلی
“کیفر” فیلمی است که با قصههای تو در توو با اتکاء به واقعیتهای روز، روابط پیچیده و دنیای بیرحم جامعهی امروزایران را نشان میدهد.
جوانی در ابتدا متهم فرض میشود و تمام تلاشش را به کار میگیرد تا بیگناهیاش را ثابت کند و خود را از اتهام وارده تبرئه کند اما کم کم خود را اسیر مناسباتی پیچیده میبیند. تلاشها و دست و پا زدنهای قهرمان داستان (سیامک/ مصطفی زمانی) هر بار بخشی از فضای تاریک را روشن میکند و بیننده که از صحنهی دزدیده شدن سیامک خود را با او همراه میبیند، با او فکر میکند، با او حدس میزند و با او به یقین میرسد و همراه با او مبارزه میکند تا خود را از تهمتها، سوءتفاهمها و قضاوتهای اشتباه تبرئه کند. در این میان قرار نیست قهرمان داستان شخصیت فوقالعادهای باشد که از هوش بالایی برخوردار است یا نیرویی ماورایی یاریدهندهی اوست و همین عامل است که باعث میشود مخاطب خود را جزئی از او ببیند.
میتوانیم بگوییم سایر شخصیتها نیز در کیفر پرداخت درستی شدهاند و شناسنامهدار هستند. همینطور که با داستان فیلم پیش میرویم انگیزهی شخصیتها از انجام کارهایشان روشن میشود اما این مشخص شدن به اندازهای نیست که تماشاگر از همان ابتدا به کل ماجرا پی ببرد بلکه به گونهای است که تعلیق داستان حفظ میشود و در هر سکانس حقایق به همان اندازهای که باید آشکار شوند، آشکار میشوند. حتی تا پایان فیلم در حالی که نیمههای پنهان چهرهی شخصیتها روشن میشود ما نکات جدیدی را در میابیم، ضمن اینکه تمام رخدادها در این فیلم زمینهدار میباشند و هر اتفاقی که روی میدهد در طول فیلم زمینهسازی شدهاست.
همچنین دیالوگنویسی این کار مانند سایر کارهای علیرضا نادری بسیار روان است و با وجود اینکه بناست حجم وسیعی از اطلاعات به بیننده داده شود اما همهی اطلاعات به صورت تدریجی و حسابشده به بیننده القا میشود و او را تا پایان فیلم همراه با خود نگه میدارد که این یکی دیگر از ویژگیهای فیلمنامه و فیلم “کیفر” است.
در مورد بازیها و انتخاب بازیگران نیز میتوانیم بگوییم به جز یکی دو بازیگر که در نقشهایشان غالب نبودند سایر بازیگران در جایگاه درستی قرار گرفتهاند و توانستهاند حداقل خواستههای فتحی را به سرانجام برسانند. با وجود اینکه میتوانیم مصطفی زمانی را قهرمان فیلم بدانیم اما بازی قابل قبول او به گونهای است که حضور خود را به رخ بیننده نمیکشد و حتی در صحنههایی از فیلم که دیالوگ چندانی ندارد میتواند با بازی در سکوت ارتباطش را با تماشگر حفظ کند. مریلا زارعی نیز با بازی خوب و تأثیرگذارش توانسته هم فتحی و هم مخاطبان “کیفر” را راضی نگه دارد و بازی جمشید هاشمپور و امیر جعفری نیز به گیرایی این فیلم کمک میکند.
حاشیه:
به اعتقاد بسیاری زمان اکران “کیفر” به درستی انتخاب نشده چرا که اکران همزمان با رقابتهای جام جهانی فوتبال میتواند به فروش فیلمها لطمه بزند و در مورد فیلمی مانند “کیفر” اگر نام غرضورزی را بر آن نگذاریم میتوانیم آن را نوعی بیسلیقگی در تعیین زمان اکران فیلمها بدانیم.
حسن فتحی در نشست اکران خصوصی “کیفر” در پردیس سینمایی ملت ضمن بیان صریح مخالفت خود با زمان و وضعیت اکران فیلمش گفت: «این روزها فقط میخندم. بزرگواری گفته بود وقتی تراژدی تمام شود، خنده آغاز میگردد. اکنون زمان خندهام است. ما از سویی بابت وضعیت سینمای ایران و از سوی دیگر بابت وضعیت اکران این فیلم به خنده افتادهایم.»
از سوی دیگر کیوان کثیریان نائبرئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرده، آورده است: «در سینمای ما، دولت میتواند با حمایت یا قطع حمایت خود تعیینکننده باشد. اگر قرار است “کیفر” که هم خوشساخت است، هم قصه دارد و هم از کیفیت حرفهای کاملاً قابل قبولی برخوردار است، زمین بخورد و صدا هم از کسی درنیاید، حق بدهید تصور کنیم مدیریت سینما با همراهی شورای صنفی نمایش و سینماداران، حمایت خود را تنها به فیلمهایی اختصاص میدهند که این روزها نام مبتذل و سخیف را برازنده خود میبینند. والا چه دلیلی میتواند وجود داشتهباشد که فیلمی با قابلیتهای “کیفر” با شروع جام جهانی فوتبال - که یقیناً روی فروش سینماها تأثیر منفی میگذارد ـ ناگهان اکران شود.
اگر مدیریت دولتی سینما مدعی است بنا دارد از سینمای سالم واستاندارد حمایت کند، “کیفر” بیشک نمونهی روشن آن است. البته جوایز داوران بیستوهشتمین جشنواره فیلم فجر و نادیده گرفتن “کیفر” نشان داد مقصود آنان از سینمای استاندارد و مطلوب، تفاوت عمدهای با فیلمهایی نظیر “کیفر” دارد.
اگر منظور معاونت سابق سینمایی از سینمای آرمانی فیلمی چون “آتش سبز” بود، ظاهراً معاونت فعلی نیز “ملک سلیمان” را آرمانی میداند و عجبا که هر دو قسم این فیلمها مورد توجه مردم نیستند. تشخیص اینکه فیلم سالم و استاندارد تجاری کدام است و حمایتها باید از چه جنس سینمایی انجام شود هنری است که ظاهراً این روزها کمتر مدیری به آن مجهز است.»