ولایت ناکجاآباد کجایه؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

اساسا من الان خیلی خیلی برای شما متاسفم. شما نه عزیزم. شمای آن طرفی. بله. دقیقا خود خود شما. بیخودی هم خودتان را به آن راه نزنید، به این راه هم نزنید. اصلا چه اصراری دارید هی خودتان را به این راه و آن راه بزنید؟ هیچ فایده ای ندارد، چون من الان خیلی خیلی برای شما متاسفم و هیچ کاریش هم نمی توانم بکنم. بنابراین مثل بچه آدم سر جای خودتان بمانید، تا ببینیم چه می شود. البته واقعیتش این است که من خودم هم تا همین الان نمی دانستم تا این اندازه برای شما متاسف هستم و هی خودم را به این راه و آن راه می زدم، ولی آدم که نمی تواند چشم هایش را تا ابد به روی حقیقت ببندد. بالاخره یک روز حقیقت می آید همین طوری صاف می رود توی چشمهای آدم ، خودش را به آدم عرضه می کند. الان هم خودش را در قالب این آقای حجت‌الاسلام والمسلمین “علی ثمری” امام جماعت سابق نهاد ریاست جمهوری، به من عرضه کرده است و من خیلی از این بابت خوشحالم. اتفاقا بد نیست بداند آقای ثمری که من خیلی خیلی برای ایشان متاسف هستم، منتها از آن طرفی. چرا؟ دلیلش را الان از زبان خودشان عرض می کنم.

آقای ثمری در همایش مهندسین پیشگامان تولید ملی در فرهنگسرای اندیشه گفته: “من برای کسانی که می‌گویند رابطه ما با رهبری رابطه پدر و فرزندی است،‌ خیلی خیلی متاسفم”.

حالا اینکه این آقای ثمری کلا ثمره اش در این همایش پیشگامان تولید ملی چه بوده و در فرهنگسرای اندیشه چه غل… می کرده، ببخشید، چه گ….. می خورده، شرمنده ام، چه کاری داشته، بماند، شما اصل قضیه را فدای حواشی نکنید. سفت بچسبید به همین اصل قضیه و بروید با خودتان خلوت کنید ببینید چرا فکر می کنید رابطه شما با رهبری، رابطه پدر و فرزندی است؟ نننننننننه… دلیلش را یواش برای خودتان بگویید. لازم نیست هوار بکشید. ضمنن آن دلیلی که شما الان دارید با ادبیات دلپذیر، یواش یواش برای خودتان می گویید و موهای سرتان را یکی یکی می کنید و ما هم نمی توانیم اینجا و در این فضای فرهنگی مطرحش کنیم و دسته جمعی موهای سرمان را یکی یکی بکنیم، اصلا از نظر آقای ثمری دلیل قابل قبولی نیست، چون اگر دلیلش این بود که الان آقای ثمری باید برای تقریبا هفتاد پنج میلیون ایرانی در وطن و خارج از وطن و در قید حیات و در قید ممات و مذکر و مونث و جاندار و بی جان و تخته سنگ و چراغ راهنمایی متاسف می شد. در حالی که آقای ثمری کلا ظرفیتش را با ارفاق هم که حساب کنید، برای دو و نفر و نصفی می تواند به مدت سه ثانیه متاسف بشود، بعدش هم باید سی و شش ساعت ریکاوری کند.

برای همین هم به نظر ما دلیل اصلی اش این است که “ ارتباط با ولایت فقیه باید ارتباط عبد و مولا،‌ مرید و مراد و امام و ماموم باشد و اگر چیزی غیر از این باشد انحراف است. ” که اتفاقا خودش هم همین را گفته وبه این دلیل توانسته خیلی خیلی برای شما متاسف باشد. چون تعدادتان روی هم به دو نفر و نصفی هم نمی رسد.

حق هم دارد. اصلا چه معنی می دهد آدم همین طوری بی دلیل با مولا و مراد و امام خودش احساس پدر و فرزندی بکند؟ چه معنی دارد آدم هی انحراف بکند خودش را بچسباند به رهبری؟ پس یک باره بگویید این آقا مجتبی دسته گل نیست، دسته بیل است، حتما به جای بیت رهبری هم باید بگذاریمش گوشه… استغفرالله… خب، همین کارها را می کنید که آدم برایتان متاسف می شود. نکنید.

شما خیلی که دلتان خواست با رهبری احساس صمیمیت بکنید، می توانید عبدش باشید، نخواستید، می توانید مریدش باشید، نخواستید ، می توانید مامومش باشید. نخواستید، می توانید نباشید… اصلا به درک، شما هم بروید مثل این هفتاد و پنج میلیون دیگر مخالفش باشید، به جایی بر نمی خورد. تازه اگر قرار باشد به جایی هم بر بخورد به خود شما می خورد. اگر نمی دانید بدانید. تازه خیلی هم درد دارد. اتفاقا آقای ثمری در این زمینه هم صاحب عقیده است و گفته:“هر کس رابطه‌اش با ولایت کمرنگ شود، خراب می شود”

البته یا خودش به صورت خودجوش خراب می شود، یا اگر مقاومت کند، سرش به جسم سخت بر خورد می کند، بعد خراب می شود، یا کلا مننژیت می گیرد، خراب اندر خراب می شود، یا بالاخره به صورت کاملا طبیعی یک اتفاقی برایش می افتد که خراب می شود. ولی شما اصلا نگران نباشید، در هر صورت خراب شدنش حتمی است. اگرهم خیلی مقاومت کند و زیاد حرف بزند، یک دفعه دیدی در خانه اش خراب شد، سه سال مجبور شد توی خانه بماند، حرف نزند. یا در خانه اش خراب شد، مجبور شد اصلا در خانه اش سه ثانیه هم نماند، برود یک جایی به یک زبان دیگر حرف بزند. یا در خانه اش خراب شد نه توانست در خانه اش بماند، نه خارج از خانه اش بماند، کلا در به در شد رفت پی کارش، حرف زدن هم یادش رفت….

همه اینها پیامد های طبیعی کمرنگ شدن رابطه با ولایت است. آقای ثمری که خیلی هم عادت دارد چایی اش را با یک کامیون شکر شیرین کند، معتقد است:” کسانی که ارتباط‌شان با ولایت قطع شود به ناکجاآباد می روند.” که اتفاقا این یکی هم درست است. این آقای ثمری اولین امام جماعتی است که توانسته پشت سر هم سه تا عقیده درست داشته باشد. شما هم اگر شک دارید یک نفر را پیدا کنید که ارتباطش با ولایت قطع شده باشد و همین الان یک جایی باشد. عمرا اگر بتوانید پیدا کنید. الان همه کسانی که ارتباطشان با ولایت قطع شده، دسته جمعی با هم رفته اند ناکجاآباد… حالا شما بگویید اوین، قزل حصار، رجایی شهر، توی حصر، پاریس، بوستون، کابل، کهریزک، بیمارستان، پزشکی قانونی، چه فرقی می کند. مهم این است که رفته اند ناکجاآباد به این راحتی ها هم بر نمی گردند.

القصه، امروز من خیلی خیلی برای شما متاسف شدم، دلیلش را هم نمی گویم.