ایران، نظاره گر بحران سوریه

نویسنده

» تحلیل نشریه نشنال از حساسیت وقایع سوریه برای ایران

مایکل تئودولو

تظاهرکنندگان سوریه با بی توجهی ایران روبرو شده اند، در حالی که نا آرامی ها و تظاهرات درسایر نقاط جهان عرب به عنوان “بیداری اسلامی” با استقبال مقامات این کشور مواجه شده اند.

نه آرزوی پیروزی برای انقلابیون بلکه نگرانی برای حکومت بشار اسد توصیف نگاه حکومت ایران به  ناآرامی های فزاینده در سوریه  است، جایی که رژیم بشار اسد در طول ده های پرتلاطم گذشته در خاورمیانه، قابل اتکا ترین متحد عربی این کشور باقیمانده است.

درصورت گرفتار شدن سوریه به بحران و یا جایگزینی رئیس جمهور این کشور با رهبری غیردوستانه  در یک دولت با اکثریت سنی، توانایی ایران برای قدرت نمایی در جهان عرب تا حد زیادی کاهش خواهد یافت.  

تریتا پارسی رئیس شورای ملی ایران و آمریکا در واشنگتن گفت: “ضربه بزرگی علیه منافع استراتژیک جمهوری اسلامی خواهد بود.”

به نظر می رسد مسؤولان ایران در حال حاضر اطمینان دارند سران سوریه از پس مهار اعتراضات صلح جویانه ای که سراسر کشور را دربرگرفته، برخواهند آمد.

به گفته مقامات آمریکایی در هفته جاری، ایران برای اطمینان از چنین سرانجامی، در حال ارسال تجهیزات لازم برای سرکوب معترضان به سوریه است. هیلاری کلینتون نیز ایران را به همین دلیل متهم کرده است.

وی گفت تهران تلاش می کند خود را موافق برخی از ناآرامی های مردمی در جهان عرب نشان دهد، حال آنکه سعی می کند جلوی جنبش آزادی خواهی در سوریه را بگیرد.

تهران نیز می گوید قدرت های غربی به دلیل حمایت ایران از “مقاومت” بشار اسد در برابر اسرائیل، در حال دامن زدن به ناآرامی های سوریه هستند تا ایران را زیر سؤال ببرند.

برخی از تندروهای ایرانی به دلایل مشابه، عربستان سعودی و اردن را متهم به سؤ استفاده از وقایع سوریه کرده اند. این دو کشور، متحدان کلیدی آمریکا محسوب می شوند.

تهران تا کنون از تغییرات موجود در خاورمیانه استقبال کرده است و آنها را ضربه ای علیه منافع آمریکا و دستاوردی برای آرمان های سیاسی- منطقه ای خودش به حساب آورده است.

ضمناً ایران از افزایش درآمدهای نفتی در نتیجه ناآرامی های منطقه ای، به عنوان فرصت ارزشمندی در برابر تحریم های تحت رهبری آمریکا، بهره برده است.

هرچند ایران از پذیرفتن این نکته طفره می رود، اما یکی از عوامل برهم زننده توازن استراتژیک این کشور، جنگ سردی است که با عربستان سعودی بر سر بحران بحرین به راه افتاده است و این در حال عمیق تر کردن انزوای ایران در خلیج فارس است.

آقای پارسی می گوید: “اگر شما به کل صفحه شطرنج نگاه کنید، ایران به بسیاری از رویدادها با دیده مثبت نگاه کرده است. اما اگر رژیم اسد سقوط کند، تصویر می تواند به طور قابل توجهی تغییر کند.”

سوریه برای ایران به عنوان معبری برای دسترسی به خاورمیانه و خط ارتباطی حیاتی با جنبش حزب الله عمل کرده است؛ جنبش حزب الله که تحت حمایت ایران است، به نمایندگی از تهران در مرز شمالی اسرائیل حضور داشته است.

در عین حال، سوریه و ایران از گروه فلسطینی حماس در نوار غزه حمایت می کنند. میلیاردها دلار ایران نیز در سوریه سرمایه گذاری شده است.

اتحاد ایران و سوریه تا کنون اتحادی عملی به شمار می آید که بر اساس موضع مشترک مشابه علیه دشمنان مشترک، صدام حسین و اسرائیل، بنا شده است.

همین مسأله به تهران و دمشق کمک کرد تا منافع رقابتی نداشته باشند. سوریه می خواهد “قلب تپنده عرب گرایی” باشد و ایران در پی رهبری “جهان اسلام” است.

ناآرامی های سوریه مایه شرمساری فراوان مقامات ایران را فراهم کرده است. همزمان با آغاز انقلاب های عربی، توجیه ایرانی ها این بود که تنها کشورهایی که حکومتشان متحد آمریکاست با چالش مردم روبرو می شوند.

بنابراین استدلال سوریه باید در امان می ماند، همانطور که قرار بود ایران در امان باشد، زیرا حاکمان این دو کشور در داخل و در خیابان های کشورهای عربی قیافه ضد آمریکایی پرطرفداری به خود گرفته اند.

میر جاودانفر تحلیلگر ایرانی الاصل از اسرائیل می گوید: “این گفتمان اکنون به طور آشکاری اعتبار خود را از دست داده است، زیرا واضح است که داشتن روابط بد با آمریکا برای اطمینان از ثبات داخلی کافی نیست.”

با این حال به گفته برخی از تحلیلگران، نگرانی ایران از بحران سوریه نباید با بزرگنمایی همراه شود. فریده فرحی کارشناس متخصص مسائل ایران از دانشگاه هاوایی می گوید: “هیچ نشانه ای در رفتار سیاسی ایران وجود ندارد که دال بر نگرانی آنها از برکناری اسد باشد. می توان این را با اطمینان گفت که ایرانی ها مانند اسرائیلی ها و آمریکایی ها، نگران بی ثباتی در سوریه هستند اما در عین حال انتظار دارند آقای اسد با پیروی از شیوه ایران در سرکوب مخالفانشان موفق شود.”

البته ظاهراً تهران قصد ندارد اشتباهی پیش بیاید. واشنگتن روز پنجشنبه ادعا کرد “اطلاعات معتبری” دال بر کمک ایران به سوریه برای سرکوب معترضان در اختیار دارد.

آقای احمدی نژاد 4 آوریل ادعا کرد “آمریکا و رژیم صهیونیستی می خواهند مقاومت سوریه را با ایجاد شکاف میان دولت و مردم این کشور، تضعیف کنند.”

اسد به هر حال جزو دشمنان قسم خورده اسرائیل است. در سراسر مرز طولانی سوریه با اسرائیل، که شامل بلندی های جولان است، اکنون چهار دهه است که یک گلوله هم شلیک نشده است. بنا بر این اسرائیل هم اعتقاد پیدا کرده است که “داشتن دشمنی که او را می شناسد بهتر از دشمنی است که نمی شناسد.”

اسکات لوکاس، کارشناس مسائل ایران و سیاست خارجی آمریکا در دانشگاه بیرمنگام انگلستان گفت آمریکا “به شدت نگران سرنگونی آقای اسد است زیرا آنها هیچ ایده ای از رویدادهای پس از وی ندارند.”

هرچند سرنگونی اسد می تواند ضربه ای به ایران باشد، که خود رضایت آمریکا را فراهم می کند، اما در عین حال می تواند نگرانی های بیشتری را برای آمریکا فراهم آورد.

آقای لوکاس در مصاحبه ای گفت: “مساله توافق در خاورمیانه درگروی وجود رژیم های باثباتی است که بتوانند این امر را تضمین کنند و رژیم اسد یکی از آن رژیم ها بود.”

منبع: نشنال- 17 آوریل