متاسفانه پس از سالها تحمل سختی ها و مرارت های بسیار از سوی مردم نوروز امسال می توانست اندکی از بار غم و مشکلات انها بکاهد، اما متاسفانه چنین نشد و شاهد اخبار دردناک و تکان دهنده ای بودیم! شهادت گروهبان جمشید دانایی فر، یکی از مرزبانان ایرانی که از زمان به گروگان گرفته شدن آنها ذهن بسیاری از هم وطنان را به خود مشغول کرده بود و دعای لحظه سال تحویل ایرانیان سلامتی آنان را آرزو می کرد. ولی علیرغم آن ، شوربختانه ملت ایران بار دیگر در سوگ یکی از فرزندان خود نشستند و خبر شهادت این مرزبان همگان را در بهت و ناباوری فرو برد.
تجربه سفر من به سیستان و بلوچستان به سال ۱۳۸۶ بازمیگردد و در آن زمان از نزدیک شاهد فقر و محرومیت مردم آن خطه از سرزمینمان بودم. بسیاری از مناطق حتی از امکانات اولیه زندگی نظیر آب بهداشتی، امکان دسترسی به پزشک و مکانی برای آموزش نیز برخوردار نبودند.منطقه ای که طی سالیان دراز نامش با محرومیت آمیخته است و لزوم توجه ویژه مسوولین به آن در راستای محو محرومیت های بعضا تحمیلی را طلب می کند، اما تمامی این موارد و واقعیتها توجیه کننده توسل به خشونت و ایجاد ناامنی از سوی عده ای به بهانه وجود نابرابری ، فقر و محرومیت نمی شود ، چرا که به تجربه شاهد بوده ایم این روش نه تنها کمکی به حل مشکلات نمی کند بلکه با باز تولید خشونت به بغرنج شدن شرایط نیز می انجامد.
در پایان ، ضمن طلب آمرزش برای سرباز شهید جمشید دانایی فر و آرزوی صبر و بردباری برای خانواده وی، امیدوارم در روزهای آینده شاهد بازگشت دیگر سربازان در اسارت به آغوش مردم عزیز و همچنین تلاش و توجه هر چه بیشتر مسوولین در رفع مشکلات مردم محروم و محجوب سیستان و بلوچستان باشیم.
نامه فعال دانشجویی و عضو مجموعه فعالین حقوق بشر، از - بند ۳۵۰ اوین