در دهه شصت دستگیری یک نامادری به نام مریم در ماجرای مرگ پدرام، فرزند نوجوان همسرش، به یکی از داغ ترین سوژه های صفحه حوادث روزنامه ها تبدیل شد.
در اواسط دهه هفتاد اخبار مربوط به همسر کشی به یکی از اصلی ترین سوژه های اخبار حوادث تبدیل شد.
در دهه هشتاد اما “خویش کشی” باب شده و اگر چه هفته ای نیست که اخبار قتل های فجیع خانوادگی در رسانه ها منتشر نشود، در هیاهوی سیاست بازان کسی به فکر آن نیست که این همه قتل، پدر به دست پسر، خواهر به دست برادر، مادر به دست دختر، دختر به دست مادر، قتل جمعی اعضای خانواده توسط یک عضو دیگر… بیانگر کدام یک از ناهنجاری های یک جامعه است.
در واقع اینک مدت هاست که “خویش کشی” به مرحله حادی رسیده. معضلی که به رغم سانسور دولتی، حداقل در یک سال گذشته ده ها مورد آن و تنها در یک ماه گذشته چندین مورد آن رسانه ای شده است.
روزنامه جمهوری اسلامی: 16 بهمن 85؛ قتل دختر 18 ساله با ضربات چاقوی پدر.
مراغه: دختر 18 ساله با ضربات چاقوی پدرش به قتل رسید. به گفته سرهنگ امامپور شخصی با مراجعه به کلانتری 12 مراغه اظهار داشت: “من دخترم را کشته ام. با توجه به اینکه محل وقوع جرم در حوزه کلانتری 11 بود پرسنل کلانتری حوزه 11 به اتفاق عوامل آگاهی با مراجعه به منزل این شخص با جسد دختر 18 ساله ای که به وسیله ضربات چاقو و توسط پدرش به قتل رسیده بود مواجه شدند. طی تحقیقات به عمل آمده قاتل انگیزه قتل را اختلاف خانوادگی عنوان کرد. پدر دخترکش پس از مراحل و تشریفات قانونی به مراجع قضایی تحویل و راهی زندان شد”.
روزنامه رسالت: 15 بهمن 85؛ برادری در مشکین شهر خواهر خود را به قتل رساند.
“در پی گزارشی مبنی بر خودکشی خانمی 18 ساله در یکی از روستاهای مشکینشهر بازپرس ویژه قتل در محل حاضر و اقدامات تحقیقاتی را آغاز کرد”. به نوشته این روزنامه “در پی اقدامات قانونی، مرگ مشکوک به نظر رسید و با انجام تحقیقات خاص و شگردهای پلیسی، برادر مقتوله لب به اعتراف گشود و پرده از قتل خواهر برداشت. وی در تحقیقات به قتل خواهر خود به طریق خفه کردن با روسری اعتراف نمود. برادر خواهر کش با دستور بازپرس در زندان بوده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد”.
خبرگزاری ایسکانیوز: شنبه 14 بهمن 1385؛ دختر تهرانی، مادرش را کشت.
“:زن جوانی که به دنبال اختلاف خانوادگی، مادرش را با 11 ضربه کارد کشت، در شعبه 71 دادگاه کیفری تهران محاکمه شد. صغری 26 ساله مادرش طاهره را در خانه شان واقع سه راه ورامین با 11 ضربه کارد کشته است. این زن جوان گفته که:عصر 26 اردیبهشت امسال وقتی در خانه بهروز بودم برادر و دایی ام دنبالم آمدند و مرا به زور به خانه ام بردند، بعد از رفتن دایی، من و مادرم درگیر شدیم. او زن مهربانی بود و به خاطر من هر کاری می کرد اما آن روز برای اینکه نگذارد دوباره من به خانه بهروز[شوهر صیغه ای متهم]برگردم پاهایم را با زنجیر بست. من هم کنترلم را از دست دادم و با چاقو به جانش افتادم. وکیل مدافع صغری به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری تهران گفته که موکلش در چهار سالگی مورد تجاوز قرار گرفته و به احتمال فراوان به بیماری روانی مبتلاست.
صغری دانشجویی بوده که از طریق پرستاری کودکان امرار معاش می کرده و در جریان همین شغل با شوهر صیغه ای خود آشنا شده و به صیغه او در آمده بود. قضات دادگاه ساعاتی بعد از دادگاه او را به قصاص محکوم کردند.
خبرگزاری فارس: 14 بهمن 85؛ پدری دختر معلول خود را کشت
“مسئول روابط عمومی سازمان آتش نشانی فائم شهر اعلام کرد که جسد دختر عقب مانده ذهنی 41 ساله ای که توسط پدرش به طرز فجیعی به قتل رسید ه بود از چاه خارج شد”. سیاوش عزیزی در گفتگو با فارس در قائم شهر افزود: “به دنبال تماس تلفنی خانواده ای در شب پنجشنبه 12 بهمن با پلیس110 و سازمان آتش نشانی مأموران این سازمان مبنی بر وقوع قتل در محل حادثه حاضر شدند. ساعت ۹شب مأموران با حضور در روستای کوتنا محل حادثه پس از 16ساعت فعالیت موفق به تخلیه اجسام روی جسد شدند”. به نوشته خبرگزاری فارس جسد این دختر از عمق ۲۲متری توسط مأموران آتش نشانی بیرون کشیده شد و “ پدر این دختر به قتل اعتراف کرده و هم اکنون پرونده وی در محاکم قضایی در حال بررسی است”.
روزنامه قدس: 11 بهمن 85؛ قتل داماد به دست برادر زن.
“فرمانده نیروی انتظامی کاشمر خبر داد، یک نزاع خانوادگی در خلیل آباد، به قتل داماد منجر شد. به گفته علی رستگارپناه در پی بروز مشاجره لفظی بین داماد و پدرزن، برادر زن با داماد درگیر شد و با یک چاقو داماد را به قتل رساند. وی ادامه داد: با هماهنگی قضایی و تحقیق و بازرسی از چند محل، متهم به قتل پس از گذشت سه ساعت دستگیر و به جرم ارتکابی معترف شد و پس از بازسازی صحنه جرم در اختیار مقامهای قضایی قرار گرفت”.
روزنامه خراسان: 7 بهمن 85؛ برداری که خواهرش را کشت، دستگیر شد.
“پلیس گیلان از دستگیری فردی که خواهر خود را در هشتگرد به قتل رسانده بود در انزلی خبر داد. مرکز اطلاع رسانی پلیس اعلام کرد که ماموران با دریافت نیابت قضایی از آگاهی شهرستان هشتگرد مبنی بر وقوع یک فقره قتل در شهر هشتگرد و به قتل رسیدن دختری توسط برادرش، با بررسی موضوع و اطلاعات اولیه از پلیس هشتگرد مبنی بر حضور قاتل در یکی از روستاهای شهر انزلی، بلافاصله به روستای مذکور مراجعه و قاتل مورد نظر را شناسایی و دستگیر کردند. متهم به قتل به نام عباس 20 ساله، صراحتا به قتل خواهرش اعتراف و علت و انگیزه این قتل را مظنون شدن به خواهرش به فساد اخلاقی و ارتباط نامشروع با افرادی دیگر عنوان کرد”.
روزنامه کارگزاران: 20 دی ماه 85؛ قتل تکان دهنده دختر 20 ساله به دست مادرش.
“پیدا کردن عکس یک پسر در کیف دختر 20 ساله، ماجرای تکان دهنده فرزندکشی از سوی مادر را رقم زد. عیسی صباحی، معاون اجتماعی و ارشاد فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی در تشریح این حادثه گفته که سیزدهم آذرماه سال جاری، به دنبال تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 تبریز، شهروندی پلیس را در جریان پیدا کردن یک گونی مشکوک در کنار رودخانه چای کنار قرار داد. به گفته سرهنگ صبوحی در جریان بازجویی های اولیه از دو متهم به هویت کمال 55 ساله و آراسته 50 ساله[پدر و مادر دختار مقتول]، به دنبال تناقض گویی های آنها درباره وضعیت دخترشان طیبه 20 ساله، سرانجام مادر وی اعتراف کرد که فرزندش را در جریان درگیری و دفاع از خود کشته است. این زن خانه دار طی اظهاراتی معترف شد که مقارن شنبه شب دوازدهم آذرماه، طیبه در حالی که مقداری وسایل خریداری کرده بود به منزل مراجعت کرد، اما من که به رفتار دخترم مشکوک شده بودم به طور پنهانی کیفش را وارسی کرده و عکس پسر جوانی را پیدا کردم. متهم به قتل در ادامه اظهاراتش به پلیس جنایی تبریز گفت؛ در جریان طرح موضوع، با طیبه درگیر شدم و او با چاقو به سمت من حمله ور شد که من نیز با لگد او را زدم، به طوری که طیبه به دیوار برخورد کرد و در این حال که به شدت از حرکت او عصبانی بودم، گلوی وی را گرفته و خفه اش کردم. به دنبال بازگشت پدر مقتول به منزل و اطلاع از حادثه، جسد مقتول داخل گونی قرار داده شده و با چرخ دستی به رودخانه چای کنار انتقال یافته است. همچنین در ادامه همان شب، پدر مقتول برای صحنه سازی به پلیس مراجعه و ماجرای دروغین گم شدن دختر 20 ساله اش را گزارش کرده بود. بدین ترتیب هر دو متهم این پرونده به مراجع قضایی ارجاع داده شدند.
گرچه فهرست “خویش کشی” در یک ماه گذشته بلند تر از موارد ذکر شده است، و حتا می توان ده ها مورد همسر کشی را نیز در همین مدت زمانی بر آن افزود، اما به نظر می رسد که همین هفت مورد از قتل های خانوادگی که یک ماه گذشته در رسانه ها منتشر شده می تواند زنگ خطری باشد که هیچ جامعه ای نباید آن را ناشنیده بگذارد.