لطفا کروبی را هل بدهید

ابراهیم نبوی دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۶

بسیار خوشنود شدیم، بسیار احساس افتخار و پیروزی می کنیم. اینکه فوتبال را از دست دادیم، خیلی چیز بدی بود، اما اینکه بسکتبال و والیبال را بدست آوردیم بسیار نیکوست، و اتفاقا از همین رو نیکوست که تیم ملی نوجوانان ایران قهرمان جهان شده است. معنی اش این است که هم ورزش ما از انحصار فوتبال خارج می شود، البته این ذره ای از علاقه ما به فوتبال که از اهم امور زندگانی است، کم نمی کند. و از طرف دیگر معنی اش این است که می توانیم در سالهای آینده امید به والیبال و بسکتبال حرفه ای و ورزش های دیگر هم داشته باشیم. هزار تا ماچ و دو هزار تا درود. در همین راستا احمدی نژاد برای ضایع کردن شادی مردم گفت: « احساس غرور و افتخار دارم.» وی دلیل پیروزی والیبالیست ها را چنین توضیح داد: « ملت ایران به عنوان ملت قرآنی در همه صحنه ها می درخشد.»

سارکوزی و بمب های ایرانی

از نظر من قضیه کاملا جدی است. نشانه خوبی اصلا نیست، اما جدی است. این که فرانسه به اولترا راست برود و در میان این همه کشورهای قدرتمند اروپای مرکزی پیش بیفتد که پیام دهنده به ایران بشود، یعنی اینکه باید منتظر قطعنامه سنگین و بدی بود. نیکولا کوچولو، معروف به سارکوزی، چهره ای که روشنفکران فرانسه همان قدر عاشقش هستند که مردم ایران عاشق احمدی، گفت: « ایران اتمی غیرقابل قبول است.» تیتر دوم لوموند این بود: « ایران باید انتخاب کند، یا بمب ایرانی بسازد یا بمباران شود.» کسی پاسخ این سووال را می داند که فرانسه ای که تا سه سال قبل با ایران آن همه نزدیک بود، چه شد که به اینجا رسید؟

فامیل سالاری تاریخی

یک مصاحبه با مهدی هاشمی رفسنجانی پرده از رازهای تاریخ نویسی ایران برداشت. بخشی از مصاحبه بازتاب با مهدی هاشمی را می خوانید: « سارا خانم، نوه حاج آقا، جلد بعدی را آماده می کنند. ما توی این چیزها سیاسی برخورد نمی کنیم. فائزه رفته بود خارج درس بخواند. تازه برگشته و نبوده است که روی خاطرات کار کند. مطمئن باشید که مشکلی نیست. هر کس که سرش خلوت تر باشد، عهده دار کار یک جلد می شود. یکسری مسایل توی خاطرات هست که به آبروی افراد ربط دارد و بنابراین باید بازبینی توسط افرادی صورت بگیرد که محرم باشند. فقط به خانواده می توان اطمینان صددرصد داشت و بنابراین اگر نکته ای در خاطرات حاج آقا باشد که سری و نظامی است یا به آبروی افراد مربوط می شود، بهتر است که از چشم افراد خانواده بگذرد تا افراد بیرونی…. محسن به من زنگ زد و گفت تو فرصت کافی داری، بیا خاطرات سال 62 را آماده کن. بالاخره محسن رییس دفتر نشر است… در خاطرات هر سال نامه یا اسناد مهمی که به خاطرات آن سال مربوط باشد را حاج آقا دارد و می دهد تا ما منتشر کنیم. تقصیر ما چیست. نامه ای باید چاپ می شد. البته درست است که وقتی آقای هاشمی این نامه را منتشر می کند، قضیه بزرگتر می شود. بگذاریم برویم جلوتر، بعد بحران ها را می بینید. دعواهای خود حاج آقا بعد از این شروع می شود. یک بار آقای عطریانفر آمد و خاطرات را خواست و یک بار هم آقای لاریجانی آمده بود و خاطرات را خواست که دادیم. مادرم عفت خانم خاطرات حاج آقا را قبل از انتشار یک بار می خوانند. خاطرات مادرم، بیشتر خانوادگی است. به مسایل سیاسی هم حاج خانم از زاویه سیاسی گاهی می پردازند. حاج خانم از اول توی مبارزه بوده است اما علاوه بر ابوی و والده، خاطره نویسی در خانواده هاشمی رفسنجانی به یک سنت تبدیل شده است. محسن هم مرتب می نویسد. البته ما موردی می نویسیم. من خودم گاهی خاطره مهمی اگر باشد به صورت موردی می نویسم.»

این گروه فوق العاده خشن

بیخود نیست که احمدی نژاد می گوید ایران امن ترین کشور دنیاست و از سرمایه گزاران گردشگری دعوت می کند در ایران سرمایه گزاری کنند. به چهار دلیل بارز امنیتی توجه کنید:

دلیل اول: نیروی انتظامی یک لوله سه کیلومتری را کشف کرد که با آن قاچاق گازوئیل در سواحل ماهشهر و هندیجان انجام می شد. واقعا اگر امنیت وجود نداشت، یک گروه قاچاقچی می توانست سه کیلومتر لوله زیر زمین کار بگذارد؟

دلیل دوم: بعد از اینکه ده وسیله نقلیه عمومی در بلوچستان ایران مورد آدم ربایی قرار گرفته و سی نفر از مسافران این وسایل ربوده شدند و با شهامت نیروی انتظامی ایران، یک روز بعد پلیس پاکستان، تعدادی از ربایندگان را کشت و تعدادی را دستگیر کرد، پلیس پاکستان [همان کشوری که بهش سی در صد گاز با تخفیف می دهیم که گرم شود] اعلام کرد که ربایندگان را تحویل نمی دهد، چون آنان « شهروندان ایرانی- پاکستانی هستند.» و « پلیس پاکستان برای بازگرداندن ربایندگان از ایران مهلت خواست.» به عبارت دیگر تعدادی شهروند پاکستان در ایران سی نفر انسان بالغ را سرقت کرده و به آن طرف مرز می برند. به نظر شما این کشور امنیت ندارد؟

دلیل چهارم: یک آقایی به نام حسن کثافت، که مافیای تولید فیلم سکسی روسیه باید پیش او دوره آموزشی ببیند، یک خانم بدبخت را ربوده و هفت نفری به او تجاوز می کنند، بعد صحنه های تجاوز را بلوتوث در منطقه پخش می کنند، بعد دستگیر می شوند، و چون امنیت وجود دارد، با وثیقه آزاد می شوند و باز هم این کار را می کنند تا ماموران این بار دیگر مجبور می شوند واقعا آنها را بگیرند. لابد با قیمت بالاتر ازادش کنند به هر حال مردم خرج دارند با این همه گرانی.

دلیل پنجم: دیروز طی یک سرقت مسلحانه، چهار نفر با کلت و کلاشینکف بانک سپه خیابان شریعتی را مورد سرقت مسلحانه قرار دادند و تا ماموران نیروی انتظامی به کوتاه کردن موی پسران دستگیر شده پایان بدهند و به محل سرقت بروند، گریختند.( نتیجه گیری اخلاقی: قبل از دزدی موهایتان را کاملا کوتاه کنید و شلوار فاق کوتاه نپوشید و کلاشینکف به همراه داشته باشید.)

دلیل ششم: یک آقایی به نام علی شاکری، چهارماه قبل وارد ایران شده و به عنوان یک ایرانی- آمریکایی تاجر و اصلاح طلب دستگیر شده است. و چون ایران امن ترین جای دنیاست، هفته قبل معاون دادستان تهران گفت: نه تنها تصمیمی در مورد علی شاکری گرفته نشده، بلکه هنوز زمان خبردادن در مورد اینکه این شخص دستگیر شده یا نه نرسیده است. دادستانی اعلام کرد که چون هیچ دلیلی در مورد جاسوسی او در دست نیست و وی به چیزی اعتراف نکرده است، چون ایران امن ترین جای جهان است، آقای علی شاکری در همانجا می ماند که می ماند. چون آمریکا به خصوص کالیفرنیا و به خصوص لوس آنجلس و به ویژه ایرواین خطرناک است.

لطفا کروبی را هل بدهید

من در اثر خواندن مقالات زیدآبادی دارم به این نتیجه می رسم که نه تنها باید سکوت کرد، بلکه باید از حالا انتخابات مجلس هشتم را تحریم کرد. چون ممکن است دولت تحت فشار بعدا آزادی هایی را بدهد که مجبور شویم در انتخابات شرکت کنیم، اگر این اتفاق بیفتد می خواهیم چه کنیم؟ آن وقت مجبوریم یک هفته به انتخابات با عجله انتخابات را تحریم کنیم. به همین دلیل فکر می کنم این کار را همین حالا بکنیم بهتر است. به نظر من الآن دو اتفاق مهم دارد در داخل و خارج کشور و حکومت و میان خودی ها و غیرخودی ها و نخودی ها می افتد، از یک طرف خارج از کشوری ها چون فکر می کنند احمدی نژاد و دوستانش در انتخابات رای نمی آورند، از حالا تیغ های شان را تیز کرده اند برای اصلاح طلبان و هاشمی و کروبی که بعدا قرار است روی کار بیایند و به همین دلیل، دلیلی نمی بینند که از احمدی نژاد انتقاد کنند. از طرفی نیروهای داخل هم عملا نمی توانند از دولت احمدی نژاد انتقاد تندوتیزی بکنند، چون در همین فاصله چند ماه به انتخابات می سوزند و اصلا نمی رسند به آن روزها. از طرفی دولت احمدی نژاد، خودش به اندازه یک میلیون کارگر تبلیغاتی دارد برای مخالفانش رای تولید می کند، به همین دلیل آنها در مقابل احمدی نژاد ساکت اند. نمایندگان مجلس هم از ترس اینکه مبادا رد صلاحیت شوند یا از لیست های اصولگرایان مانده شوند و از لیست میانه روها رانده، آنها هم کاری به دولت ندارند. بنا براین اوضاع چنین است که فعلا اصلاح طلبان نشسته اند در سلمانی اصلاحات و دارند حسابی سر همدیگر را می تراشند. سید محمد خاتمی گفت: « با مخالفین نظام مرزبندی شود.» عیسی سحر خیز هم در یک مقاله شیرین به « سیاست جارو کردن مخالفان به خارج از کشور» اشاره کرد و گفت: « تو اون ور جوب، ما این ور جوب، فحش بده، فحش بستون.» مهدی کروبی هم مطابق معمول کف کرده و عصبانی ابتدا اعلام کرد« ائتلاف، فقط در زمان قدرت خوب است.» اما احمد زیدآبادی در بی بی سی هشدار داد و گفت که شیخ اصلاحات در حال « فاصله گرفتن از جبهه دوم خرداد» است. البته مهدی کروبی که مصاحبه اش با فارس مثل بمب یا چیز دیگری ترکیده است، سعی کرد چیزهای ترکیده مذکور را جمع و جور کند و گفت: « هوشیار باشیم، ما اصلاح طلبان اختلافی نداریم. اصلاح طلبان حق دارند که صلاحیت شان برای انتخابات مجلس هشتم تائید شود.» حسن روحانی هم از فاصله ای دور اعلام کرد: « سلامت انتخابات کافی نیست، احساس سلامت نیز نیاز است.» آگاهان پس از برخی مطالعات دقیق به نیابت از اصولگرایان و سوسولگرایان این سیاست ها را به اصلاح طلبان پیشنهاد کردند:

1) کروبی به افشای خاتمی و هاشمی پرداخته و در مقابل اصلاح طلبان هم پوز کروبی را بزنند تا طرفداران هر سه بروند و غاز بچرانند.

2) عیسی سحرخیز مشکل اپوزیسیون را حل کند و با مشت محکم توی دهان آنها بزند و اپوزیسیون خارج از کشور هم علیه اپوزیسیون داخل کشور بطور جدی انتقاد کنند.

3) به کلیه نیروهای عاقل و بالغ مخالف و منتقد اعلام کنیم که ساکت باشند و تا بعد از انتخابات چیزی نگویند. در عوض مطمئنا همه تندروها که به حرف ما گوش نمی دهند هرچه بخواهند می گویند.

4) درست برخلاف همیشه که از اول حرف از تحریم می زنیم و آخرش هم تحریم می کنیم، این دفعه و از همین حالا انتخابات مجلس هشتم را تحریم کنیم تا اصولگرایان و راست مخفی ها و راستهای خفن خیال شان راحت شود و بیخودی برای نابود کردن اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو وقت صرف نکنند، بعد، وقتی زمان انتخابات شد، توی رودربایستی حرفی که زدیم و تحریمی که کردیم انتخابات را تحریم کنیم تا معلوم شود که این نظام مشروعیت ندارد و جامعه جهانی تکلیفش را با این حکومت نامشروع روشن کند و وقتی خواست این کار را بکند، ما جلوی جامعه جهانی را بگیریم.

5) موضوع کروبی بسیار مهم است، همان قدر که در انتخابات مجلس ششم اصلاح طلبان زحمت کشیدند تا هاشمی رفسنجانی را از خودشان برانند و طرف را پرت کنند توی بغل محافظه کاران، در این انتخابات هم ما باید چنین کاری بکنیم تا کروبی را پرت کنیم توی بغل محافظه کاران. وقتی این همه آدم داریم، چرا که نه؟

خاتمی، دوستت داریم، معمولا

هنوز هم دوستش دارم. هنوز هم فکر می کنم بهترین است. منتهی خاتمی یک مشکل کوچک دارد، یا در مورد گذشته دور حرف می زند، یا آینده دور. حال اش زیاد خوب نیست. خاتمی در مورد آینده دور گفت: « امیدوارم افراد استخوان دار و دلسوز وارد مجلس شوند.» و در مورد گذشته دور توضیح داد: « برخی توقعات از دولت اصلاحات واقع بینانه نبود…. خیلی ها با اسلام مورد نظر امام مخالف بودند و هستند….هجده تیر را بدون گلوله خاموش کردیم.» برای این عزیز بهبود حال را آرزو می کنیم.

شجاعت و نوآوری و چیزهای دیگر

آیت الله خامنه ای گفت: « شجاعت، نوآوری و تحول گرائی از ویژگی های دولت نهم است.» یکی از نمایندگان مجلس نیز گفت: « نوآوری و تحول گرائی از ویژگی های ستودنی دولت نهم است.» آقای هاشمی شاهرودی هم گفت: « حجم کار و تلاش دولت واقعا چشمگیر و بی نظیر است و در هیچ کجای دنیا مشابه آن را نمی توان پیدا کرد.» آگاهان هرچه تلاش کردند متوجه نشدند که منظور از هیچ جا کجاست. حداد عادل گفت: « منتظر رئیس جمهوری برای ارائه گزارش به مجلس هستیم.» آگاهان توضیح دادند که ظاهرا رئیس جمهور گزارشش را اشتباها برای دفتر رئیس قوه قضائیه و بیت رهبری فرستاده است. عسگراولادی نیز اظهار داشت: « به احمدی نژاد گفتم مراقب باشید.» و در همین راستای تحول گرائی و نوآوری دولت نهم، دیروز شهر تهران در میان 132 شهر بزرگ جهان در رتبه 124 شهرهای جهان برای زندگی قرار گرفت. این شجاعت و نوآوری را تبریک می گوئیم.

فرشاد قربانپور آزاد شد

روزنامه نگار جوان و خوشفکر فرشاد قربانپور آزاد شد. کلی حال کردیم. به او و خانواده اش تبریک می گوئیم و برای او آرزوی روزهای شادی و خوشحالی داریم. ضمنا کلی نوشته جدید در دوم دام گذاشتم، بروید و بخوانید.