السی لبوت
به نظر می رسد ناآرامی هایی که خاورمیانه را دربرگرفته است، کاملاً نتیجه طبیعی نارضایتی از بیکاری و کمبود آزادی های فردی باشد. با این حال، این مانع نشده که آمریکا تا حدی ایران را مسؤول بداند و سعی در ارسال پیامی به این کشور کند.
آمریکا فریبکاری ایران در استقبال از انقلاب های تونس و قاهره و معرفی آن به عنوان دنباله حوادث انقلاب اسلامی سال 1979 خود از یک سو، و سرکوب خشونت بار مخالفان خود از سوی دیگر را سرزنش کرده است.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا گفت رفتار نظامیان تونس، مصر و بحرین، «در نقطه کاملاً مخالف سرکوب وحشیانه معترضان در داخل کشور خود» بوده است.
مقامات آمریکا از این فرصت طلایی استفاده کرده اند تا دولت ایران را هم در سطح منطقه ای و هم در نزد طرفداران دولتی داخل کشور، غیرمشروع بخوانند.
با این حال، دولت اوباما درباره نقش واقعی ایران در ناآرامی های اخیر در خاورمیانه و آفریقا، به ارسال پیام های ضد و نقیض پرداخته است.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه این کشور در هفته جاری با به صدا درآوردن زنگ خطر، به سناتورها گفت ایران برای “تأثیرگذاری بر حوادث” و هماهنگ کردن جنبش های مخالف در مصر، بحرین و یمن از طریق عوامل دست نشانده خود نظیر حزب الله و حماس تلاش کرده است.
وی روز چهارشنبه گفت: “آنها به طور مستقیم یا از طریق عوامل خود به طور مستمر بر حوادث آنجا تأثیر گذاشته اند. آنها سیاست بسیار فعال خارجی در پیش گرفته اند.”
اما رابرت گیتس وزیر دفاع کشور تنها یک روز پیش از آن و در یک کنفرانس مطبوعاتی، ایران را “بازنده واقعی” در جریان این ناآرامی ها خوانده بود.
مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز گفت: “آنها نقشی در تغییرات منطقه ای نداشته اند، غیر از آنکه از آن برای سرکوب مردمشان استفاده کنند… من در نگرانی های سایرین از نفوذ ایران در تشدید این ناآرامی ها سهیم نیستم و هیچ نشانه ای از نفوذ قابل توجه تهران در این خصوص نمی بینیم.”
وی در عین حال هشدار داد: “ارتش آمریکا غفلت نخواهد کرد. ما از تمرکز خودمان بر روی تعهدات امنیتی و نیز حفظ آمادگی برای دفع اقدامات هر کشور مخاصمه طلب در منطقه غافل نخواهیم ماند.”
آیا ایران در این ناآرامی ها دستی دارد و یا فقط در حال بهره برداری از آنهاست؟ درحالیکه آمریکا مشغول گفتگو با ایران درباره مکان نگهداری رابرت لوینسون مأمور سابق اف بی آی است، آیا وقت مناسبی است که این کشور را در پشت حوادث معرفی کند؟
آمریکا نگران آن است که در غیاب یک وضعیت انتقالی سازماندهی شده، ایران تلاش کند با بهره برداری از هرگونه خلأ قدرت به نفوذ خود گسترش دهد.
تهران از دیرباز تلاش کرده به کمک جمعیت شیعه در بحرین و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس صاحب پایگاه شود، و ناآرامی در این کشورها می تواند به نفع ایران باشد.
با این حال، ایران در قبال ناآرامی های بحرین نسبتاً ساکت مانده است و از رویدادهای مصر هم چندان به وجد نیامد.
افشین مولوی ناظر ارشد در بنیاد آمریکای نوین و نویسنده کتاب “روح ایران”می گوید، “ایران در قبال کشورهایی که همسایه مستقیم اش نیستند، تمایل به اتخاذ سیاست ماجراجویانه دارد.”
مولوی اشاره کرد “ایران در قبال بحرین تا حد زیادی سکوت پیشه کرده است، اما درباره وقایع مصر صریح اللهجه تر بوده است.” وی گفت آنها این تصمیم استراتژیک را گرفته اند که با کشورهای حوزه خلیج فارس روبرو نشوند و ترجیح می دهند از طریق دیپلماتیک و یا تجارت با آنها تماس داشته باشند.
مولوی گفت از آنجا که اعتراضات بحرین از مخالفت عمومی در برابر حاکمان حکایت دارد، کنار نشستن ایران اقدامی معقول است.
حاکمان بحرین از هم اکنون ایران را در پشت این اعتراضات می بینند و به این وسیله تلاش می کنند انگیزه های تظاهرات را بی اعتبار جلوه دهند. این اتهام با تکذیب شدید معترضان روبرو شده است.
ایران خود را به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقه ای می بیند. به گفته مولوی، دولت تندروی این کشور سابقه اعمال فشار در انتخابات برگزار شده در منطقه را دارد، البته نه به خاطر اعتقادش به دموکراسی بلکه به این سبب که آرای انتخاباتی می تواند باعث سرکار آمدن دولت هایی شود که با دیدگاه ایران در مناقشه فلسطین- اسرائیل و سایر موضوعات منطقه ای بیشتر همراه خواهند بود. ایران شاهد این نکته است که علیرغم همکاری بسیاری از حاکمان منطقه ای با ایالات متحده، احساس گسترده ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در میان مردم حاکم است.
مولوی می گوید: “واقعیت این است که ایران مسلماً مایل است که نفوذ قابل توجهی در کشورهایی نظیر مصر، تونس و یمن داشته باشد. اما حقیقت در میدان عمل به میزان توان بالقوه آنها ربط پیدا می کند. این کشورها مثل عراق یا افغانستان نیستند و ارتباطات تاریخی، فرهنگی و تجاری با ایران ندارند. بنابراین، توان ایران در نفوذ بر حوادث این کشورها محدودتر است.”
بنابراین اظهارات هشدار دهنده مولن جنبه دو گانه دارد: از یک سواینکه به متحدان نگران منطقه ای اطمینان داده شود که در صورت تلاش ایران برای سودجویی از ناآرامی ها در کشورهای آنها، در کنارشان خواهد ایستاد و از سوی دیگر هشداری ملایم به ایران مبنی بر اینکه واشنگتن همه چیز را زیرنظر دارد.
البته بهار کشورهای عربی، می تواند مانند یک شمشیر دولبه برای ایران عمل کند.
احتمال روی کار آمدن دولت هایی که روابط چندان دوستانه ای با آمریکا نداشته باشند و در عوض با ایدئولوژی منطقه ای ایران بیشتر هماهنگ باشند، وجود دارد. اما آنچنان که آمریکا امید دارد، این هم ممکن است که مردم ایران تحت تأثیر قرار بگیرند و به این نقطه برسند که زمان آزادی شان فرا رسیده است. این پرسشی است که رژیم ایران دیر یا زود با آن روبرو خواهد شد.
منبع: سی ان ان- 5 مارس