نیل مک فارکوار
کافی است سری به وبلاگ های ایرانی بزنید تا شاهد همه جور انتقادات محکم و غافلگیرکننده علیه دولت جمهوری اسلامی، هم از سوی اصلاح طلبان رقیب و هم محافظه کاران حامی آن باشید.
یک وبلاگ نویس محافظه کار از فشار تورم بر طبقه متوسط جامعه نوشته، و می گوید این وضع دختران را مجبور به تن فروشی می کند تا کمک حال خانواده شان باشند. برخی دیگر هم که خود را طرفداران محمود احمدی نژاد معرفی می کنند، دولت را به خاطر وضع نابسامان اقتصادی و چیزی که آنها بازداشت های خودسرانه می نامند، محکوم می کنند. گروه دیگر هم از نادرست بودن آمارهای دولت سخن می گویند.
اینکه کدام وبلاگ فیلتر خواهد شد نیز قابل پیش بینی نیست. حتی بعضی از عنوان های مذهبی هم بسته شده اند. دولت وب سایتی را مسدود کرده که وبلاگ نویس آن، به ترویج رسوم شیعه در ازدواج موقت پرداخته است، چیزی که از نظر قانونی به عنوان راه حلی برای خلاصی جوانان از فشارهای جنسی بدون زیر پا گذاشتن قوانین در نظر گرفته شده است.
در مجموع، مطالعه ای که توسط مرکز اینترنت و جامعه برکمن در دانشکده حقوق هاروارد صورت گرفته، نشان می دهد که وبلاگ های ایرانی، بازتابی از کیفیت نامعقول، بی ثبات و اغلب رعب انگیز زندگی در جمهوری اسلامی است. قوانین مربوط به چیزهای مجاز، با عدم صراحت درمیزان سخت گیری ها گره خورده است، به همین دلیل مردم در حال محک زدن محدودیت ها هستند.
نظیر زنانی که روسری هایشان را متر می کنند تا بفمهندند چقدر از موهایشان را می توانند نشان دهند، یا مردمی که ممنوعیت شرب الکل را با نوشیدن در خانه به استهزاء می گیرند؛ به نظر می رسد وبلاگ نویس ها هم در حال محک زدن می باشند که ببینند تا کجا می توان پیش رفت. مثل بقیه قانون شکن ها در ایران، برخی هم بهای آن را می پردازند.
به گفته ناظران حقوق بشر، 21 وبلاگ نویس یا افرادی که در وب سایت های خبری اینترنت و منتقد دولت مشغول به کار بودند، در سال 2004 دستگیر شده و برخی از آنها تحت شکنجه قرار گرفته اند. از آن زمان به بعد، بازداشت های موقت به دوره های حبس در زندان ختم شده است.
مطالعه هاروارد توسط مرکز برکمن در سال گذشته و به پشتیبانی مالی وزارت خارجه آمریکا و به عنوان بخشی از طرحی بزرگتر و طولانی مدت تر، برای بررسی اثر ابزار ارتباطی جدید بر دموکراسی و برقراری دمکراسی در چندین کشور به اجرا درآمده است. این تحقیق در روز یکشنبه به انتشار اطلاعاتی از اینکه چه نوع وبلاگ هایی در ایران به روز می شود پرداخت.
نتیجه کلی تحقیقات این بود که “علیرغم تعقیب و آزارهای دوره ای”، بسیاری از ایرانیان می توانند از وبلاگ برای بیان “نقطه نظرات انتقادی خود به ایدئولوژی حاکم بر جمهوری اسلامی” استفاده کنند.
برای مثال، این مطالعه دریافت که کمتر از یک چهارم وبلاگهایی که برای ایجاد تغییر تلاش می کنند، شامل آنهایی که توسط افراد خارج از کشور نوشته می شوند، مسدود شده اند. ضمناً، محافظه کاران طیف های مختلف، حضور فعالی در مناظره با رییس جمهور دارند.
آقای کلی- مدیر پروژه برکمن- که این مطالعه را به همراه بروس اتلینگ منتشر کرده است، می گوید: “ما نمی دانیم آیا دولت آنقدر که ما فکر کرده ایم، تلاشی نمی کند یا اینکه قادر نیست که وبلاگ ها را مسدود کند. آنها ممکن است اجازه بدهند تا حد خاصی شفافیت آنلاین برقرار باشد زیرا ظاهراً باعث صحه گذاشتن بر مشروعیت و حقانیت سیستم خواهد شد.“
به نظر می رسد دولت ایران وب سایت هایی که باید مسدودکند را دست چین می کند، اما تحقیق کنندگان خاطر نشان کرده اند که سیاست فیلترینگ و تکنیک های به کار رفته در آن ناشناخته باقی مانده است.
آقای کلی بدون اشاره به اتهاماتی که ایرانیان در تبعید به دولت وارد می کنند مبنی بر این که به وبلاگ نویس ها پول پرداخته اند و آنها را سازمان دهی می کند تا به حمایت از جناح خود بپردازند، گفت” احساس ما این است که دولت ایران وبلاگ ها را در مجموع چیز بدی نمی داند. کاری که آنها می کنند این است که صداهای جوان مذهبی تر را تشویق می کنند تا هر چه بیشتر، میخ محافظه کاران را در فضای اینترنت بکوبند.“
وبلاگ هایی که مسدود شده اند به موضوعات متنوعی از شعر عاشقانه گرفته تا رمزگشایی کامپیوتری پرداخته بودند. وبلاگ یک زن ایرانی که درباره لذت کارکردن در یک محیط آرام و تفکیک نشده با مردان و نیز وبلاگی که در آن اشعار با کلمات بی پروا نوشته بود، بسته شده بودند.
مهرانگیز کار، یک ایرانی ناراضی در بوستون، که به مسائل ایران آگاه است گفت در درازمدت این وبلاگ ها میزان معینی از تغییرات را به دنبال خواهند آورد.
خانم کار گفت وبلاگ نویس ها اجازه ندارند خود سیستم اسلامی را به چالش بکشند، اما آنها نسبت به نویسندگان روزنامه ها و سایر وسایل ارتباط جمعی، دست بازتری دارند.
او گفت: “وبلاگ ها بسیار موثر هستند. آنها گفتگو خلق می کنند. نه فقط درباره انتخابات و دموکراسی، بلکه درباره سینما، تئاتر، هنر و ادبیات. این حوزه ها برای دگرگونی جامعه بسیار مهم هستند.“
منبع: نیویرک تایمز – 6 آوریل