ایران، کمک به غرب علیه داعش

نویسنده
تلگراف

» مقاله وزیر سایه بریتانیا در تلگراف

داگلاس الکساندر

خاورمیانه امروز تاریک‌ترین روزهای تاریخ خونین و پریشان خود را می‌گذراند. سه سال از آغاز بهار عربی گذشته و با بالاگرفتن کشمکش‌های فرقه‌ای، مذهبی و سیاسی صدها هزار نفر کشته و میلیون‌ها نفر مجبور به ترک خانه‌هایشان شده‌اند.

امید شهروندان منطقه‌ برای آزادی و احترام، ده ها سال زیر سلطه دیکتاتورهای ظالم و گروه‌های مخالف لیبرال در تنگنا قرار داشت. هرچند قبلا فضای بسیار کمی برای جامعه مدنی یا سیاست کثرت گرا وجود داشت اما در س ال ۲۰۱۱ قیام اعراب شروع تازه‌ای را در زمینه سیاسی رقم زد.

شاید به استثنای تونس، این قیام ها به رغم امید میلیون‌ها نفر، در ایجاد فضایی برای آشتی ملی دموکراتیک و صلح‌آمیز شکست خورد. در عوض دورانی از هرج و مرج در سوریه، مصر و لیبی شروع شد و به تنش‌های تاریخی فرقه‌ای و مذهبی در سراسر منطقه و اخیرا در عراق دامن زد.

با وجود چنین چالش‌های مهمی، روشن است که هرگونه استراتژی غرب برای دخالت در خاورمیانه باید با تواضع شروع شود، چون قدرت‌های غربی هرگز نمی‌توانند نتایج نبردهای عراق، سوریه و خیابان‌های بیروت، امان یا غزه را به طور کامل پیش‌بینی کنند و پیکارجویان درگیر این نبردها از کشورها، فرقه‌ها و گروه‌های مختلفی می‌آیند و اغلب به فرماندهان و رهبران گوناگونی پاسخگو هستند.

اما این تواضع نباید راه به انفعال بدهد بلکه بریتانیا باید به همراه متحدانش، رفتاری در خور پیچیدگی چالش‌های پیش رو اتخاذ کند.

اولین بخش هرگونه استراتژی برای استقرار ثبات و امنیت بیشتر در خاورمیانه باید با پاسخ قاطع به داعش شروع شود. ایجاد خلیفه‌گری اسلامی در عراق و سوریه، با کنترل مقدار قابل توجهی ثروت و سلاح و ادامه جولان جهادگرایان در غرب عراق، یک نمایش جانبی نیست، بلکه یک تهدید امنیتی جدی است.

غرب باید اطمینان یابد که عراق از حمایت سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک برخوردار است. مسعود بارزانی، رهبر کردها، اخیرا روشن کرده است که «ما هرگز از شما نخواهیم خواست چکمه‌هایتان را در خاک ما بگذارید تا برای ما بجنگید.» اما با توجه به توانایی‌های نظامی یکتای آمریکا، پرزیدنت اوباما تصمیم درستی گرفت و با درخواست دولت عراق برای حمله هوایی علیه داعش در شمال این کشور موافقت کرد.

با این‌که در مواقعی دخالت نظامی لازم است، اما به تنهایی کافی نیست و باید با حمایت اهداف روشن سیاسی همراه باشد.

غرب باید از دولت جدید عراق و تقسیم قدرت در بغداد پشتیبانی کند. پاسخ موثر به داعش نباید فقط بر شکست دادن آن‌ها متمرکز باشد، بلکه باید روی جایگزینی آن‌ها هم فکر شود. در این زمینه احتمالا دادن امتیازات خاصی به مناطقه سنی‌نشین شمال کشور لازم است.

جامعه بین‌المللی باید در کنار حمایت نظامی و سیاسی از بغداد، از دولت منطقه‌ای کردستان هم حمایت کند. امروز پیشمرگه‌های کرد جبهه اصلی مبارزه با داعش را تشکیل می‌دهند. آن‌ها به کمک بین‌المللی هماهنگ، از جمله اطلاعات و همچنین سلاح و بصورت بالقوه به سلاح سنگین نیاز دارند.

از سوی دیگر این نبرد نمی‌تواند به درون مرزهای عراق محدود شود. داعش در سوریه از مناطق تحت کنترل خود برای جمع‌آوری و آموزش نیرو، از جمله از بریتانیا، استفاده می‌کند. در حالیکه اسد نمی‌تواند آینده‌ای در سوریه داشته باشد، جامعه بین‌المللی باید سعی کند به یک توافق انتقالی، از نوعی که در مذاکرات ژنو 2 پیش‌بینی شد دست یابد؛ این موضوع می‌تواند در مبارزه با داعش هم موثر باشد. غرب باید به اردن هم توجه داشته باشد که مرزهای طولانی با عراق و سوریه دارد و سیل پناهجویان به این پادشاهی، دولت را با مشکلات زیادی روبرو کرده است.

سوم این‌که واکنش بین‌المللی به داعش باید بازیگران کلیدی منطقه را کنار هم بیاورد. در سال‌های اخیر قدرت‌های منطقه‌ای به صورت مستقیم در کشمکش‌های خاورمیانه خصوصا در عراق و سوریه نقش داشته‌اند. اما ظهور داعش چنان تهدید بزرگی ایجاد کرده که دشمنان دیروز، مانند ایران و عربستان را نیز با هم متحد می‌کند. ایران به کنار رفتن نوری المالکی از قدرت کمک کرد و عربستان قصد دارد از نفوذ خود در میان قبایل سنی استفاده کند. همسویی منافع میان قدرت‌های کلیدی منطقه، می‌تواند فرصت خوبی برای غرب باشد تا از لحاظ سیاسی و دیپلماتیک درگیر شود و دریابد این ائتلاف منافع تا چه اندازه می تواند بسط یابد.

نویسنده : داگلاس الکساندر

منبع: تلگراف - 22 اوت