یاد یاران

نویسنده
پیام رهنما

فریده لاشایی درگذشت؛

مرگِ رنگ

 

در هفته ای که گذشت جامعه هنر ایرانی یکی دیگر از چهره های تاثیر گذار خود در عرصه نقاشی و ادبیات را از دست داد.فریده لاشایی،بانوی هنرمند ایرانی که در سال های زندگانی خود با تجربه های متفاوت و گرانبهایی روبرو بود.
ایشان متولد سال ۱۳۲۳درششمین روز از اسفندماه سال جاری پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری چشم از جهان فرو بست.
لاشایی از هنرمندان گیلانی ایران زمین بود.زنی از دیار رشت.هنرمندی که در خلق تابلوهایش از گرایش های خود به شیوه اکسپرسیونیست خبر می داد. لاشایی در طول سال‌ها فعالیتش در عرصه‌ی هنر، علاوه بر نقاشی به ترجمه و نویسندگی نیز گرایش داشت. پدرش فرماندار لنگرود بود و “شال با مو” یکی از رمان های وی محسوب می شود که تحت تأثیر قیام میرزاکوچک‌خان جنگلی به تصویرکشیده شده است.
نقاشی را در آکادمی هنرهای مدرن اتریش آموخت. پیش از تحصیل شاگرد جعفر پتگر بود و خود می گفت اغلب آموخته هایش از ایشان است. بابک اطمینانی و نصرت‌الله مسلمیان، از نقاشان مطرح سبک اکسپرسیونیزم هم کلاسی و هم دوره ای فریده لاشایی بودند.

بسیاری از منتقدان و هنردوستان ایرانی لاشایی را یکی از موفق ترین هنرمندان نقاشی سه دهه گذشته ایران معرفی می کنند.

لاشایی د‌‌رباره آثار خود‌‌ گفته بود‌‌: “این نوع سبک مورد‌‌ استقبال مخاطبان بود‌‌ه و من د‌‌ر هر د‌‌وره از نمایشگاه‌هایم گرایش مخاطبان را نسبت به آبستره اکسپرسیونیسم سنجید‌‌ه و بازخورد‌‌ آن را مطلوب ارزیابی کرد‌‌ه‌ام.”
منتقد‌‌ان نیز درباره آثار او می‌نویسند‌‌: “نقاشی‌های فرید‌‌ه لاشایی را می‌توان نمونه‌ای از حضور هنر گذشته د‌‌ر هنر معاصر به شمار آورد‌‌. حضور همان سفسطه‌های اند‌‌وهناک طبیعت که از اواخر سد‌‌ه هفد‌‌هم د‌‌ر آثار نقاشان شمال اروپا چهره نمایاند.‌‌حضور سنت کارکرد‌‌ رسانه نقاشی که از روزگار سزان به این سو بر جسمانیت رنگ تاکید‌‌ ورزید‌‌ه است. حضور همان سنتی که بر خط و رنگ‌های به هم آمیخته و فرم‌های نامنتظر تاکید‌‌ د‌‌ارد‌‌ و سرانجام، حضور سنت نقاشی خاور د‌‌ور همه‌و‌همه د‌‌ر آثار لاشایی حس‌شد‌‌نی است و با این همه نگاه او به طبیعت نگاهی نو و امروزی است. سازه نقاشی‌های لاشایی زمین و د‌‌رخت و گل و گیاه و د‌‌ر یک کلام عناصر طبیعت است.

زبانش نیز کم‌و‌بیش سنتی است اما او این توان را د‌‌ارد‌‌ که به این زبان لهجه‌ای نو و روزآمد‌‌ بد‌‌هد‌‌. نمی‌خواهد‌‌ با این زبان گزارش و روایتی از جهان و طبیعت به د‌‌ست د‌‌هد‌‌. نقاشی‌هایش نه تصویر ظاهری جهانی است که به چشم د‌‌ید‌‌ه می‌شود‌‌، نه ایماژ جهانی رویایی است. آنچه لاشایی به نمایش می‌گذارد‌‌ یاد‌‌گارهای نگاهی گذرا به چشم‌اند‌‌ازهایی است که تنها با نیروی تصور می‌توان به آن‌ها د‌‌ست یافت نه با خیال‌پرد‌‌ازی… 
او مترجم نجواهای شبانه ناتالیا گینزبورگ و “زن نیک ایالت سچوان”نوشته برشت هم بود.

دو نمایشنامه ی دیگر برشت “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی” (۱۳۴۷) و “روزهای کمون” (۱۳۵۷)

محسوب می شوند که در بازار ایران توزیع شده است.

خودش درباره این بخش فعالیت هایش د‌‌ر مصاحبه ای گفته بود: “د‌‌ر نوشتن آد‌‌م می‌تواند‌‌ از نقاشی استفاد‌‌ه کند‌‌، ولی برعکس آن کم‌تر اتفاق می‌افتد‌‌. د‌‌ر نقاشی آد‌‌م خیلی ناخود‌‌آگاه حالاتش را بروز می‌د‌‌هد‌‌. د‌‌رواقع اگر شکل منطقی به آنچه فکر می‌کند‌‌ بد‌‌هد‌‌ کار خراب می‌شود‌‌. ولی د‌‌ر نوشتن این‌گونه نیست که همه‌اش ناخود‌‌آگاه آد‌‌م فعال باشد‌‌. د‌‌ر نقاشی ذهن آد‌‌م مرتب تصویر می‌سازد‌‌. تصویر پشت تصویر. من یک تجربه از این تصویر‌سازی‌ها د‌‌ارم. د‌‌ر زند‌‌ان که بود‌‌م زیاد‌‌ شطرنج بازی می‌کرد‌‌م. بعد‌‌ از مد‌‌تی احساس کرد‌‌م که هر بار که چشمم را می‌بند‌‌م، همه جا پر می‌شود‌‌ از این مهره‌های شطرنج. این‌جوری است که ذهن آد‌‌م د‌‌رگیر تصویر می‌شود‌‌. حالا می‌خواهی بنویسی. این بار ذهنت د‌‌رگیر کلمه است. د‌‌ر این‌جا روند‌‌ آگاهانه ذهن “اند‌‌یشه” د‌‌خالت مستقیم د‌‌ارد‌‌، شروع می‌کند‌‌ به جمله‌سازی و رد‌‌یف‌کرد‌‌ن آن پشت‌سرهم و مد‌‌تی طول می‌‌کشد‌‌ تا این روند‌‌ جایش را به فوران تصاویری بد‌‌هد‌‌ که د‌‌ر اثر این کنش و واکنش خود‌‌‌به‌خود‌‌ ایجاد‌‌ شد‌‌ه است و این د‌‌رگیری و تکامل اند‌‌یشه و ذهن برای من نقطه عطف اد‌‌بیات است. این‌جا آد‌‌م باید‌‌ حواسش جمع باشد‌‌ و فوری یاد‌‌د‌‌اشت‌برد‌‌اری کند‌‌ تا کلمات را گم نکند‌‌. بگذارید‌‌ از شباهت‌های این د‌‌و هم بگویم‌، یعنی نقاشی و اد‌‌بیات. من به مرور زمان یاد‌‌ گرفتم که از تصاد‌‌ف د‌‌ر نقاشی‌هایم استفاد‌‌ه کنم و همین کار را هم د‌‌ر نوشته‌هایم انجام می‌د‌‌هم.
لاشایی در طول سال‌های فعالیت هنری‌اش، بیش از ۳۰نمایشگاه انفرادی و گروهی در داخل و خارج از ایران برگزار کرد و از موسسان گروه “دنا” بود.

او در بیش از چهار دهه فعالیت در عرصه هنر، علاوه بر نقاشی و نگارش آثار ادبی و ترجمه به مجسمه سازی پرداخت و از عناصر و موادی چون سرامیک و آهن درهمه ی تولیدات متنوع خود بهره برد. 
آخرین نمایشگاه فریده لاشایی هفته‌ی پیش در یک گالری در دبی برپا شد.
فریده لاشایی مدت‌ها به‌دلیل بیماری سرطان تحت معالجه بود و در این اواخر برای درمان و ادامه‌ی معالجه به میلان (ایتالیا) رفته بود. وی در سن ۶۸سالگی از دنیا رفت.