رژیم های مذهبی وقتی خطاهای بزرگ و فاحش مرتکب می شوند مسئولیت آن را برعهده نمی گیرند و سعودی ها از آن نمونه اند. رخدادها و حوادثی که در نظام های دمکراتیک ممکن است به طوفان های سیاسی اجتماعی و جابجایی دولت ها منجر شود، در رژیم های مذهبی مانندعربستان سعودی یا ایران به هیچ گرفته شده و بعد از مدتی به فراموشی سپرده می شوند. این نظام ها در مقابل هر اصلاحی مقاومت می کنند، نه فهم و انعطاف عذرخواهی کردن برای فروکش کردن بحران را دارند و نه به آسانی می توان آن ها را در در داگاههای بین الملل تحت پیگرد قرار داد.
کشته شدن بیش از هزار نفر در جریان مراسم حج امسال و پنهانکاری ریاض، بحران سوء مدیریت و ناتوانی سعودی ها در اداره مراسم دشوار حج را علنی کرد. متاسفانه با رقابت شدید منطقه ای ایران و عربستان سعودی، بحران کشته شدن احتمالا چهارصد نفر از حجاج ایرانی در حاشیه و تحت تاثیر درگیری های منطقه ای دو طرف در عراق و یمن و سوریه قرار گرفت.
هر دو کشور ایران و عربستان در معرض بحران های سیاسی اجتماعی بزرگی قرار دارند که آینده هر دو طرف را جدا تحت تاثیر قرار می دهد.هر دوکشور درگیر فساد و پنهانکاری در عالی ترین سطح هستند. رانت خواری های میلیاردی درباریان و شاهزاده ها در عربستان و نیز شرکت های وابسته به نظامیان در ایران، عملکرد مشابهی را در هر دو کشور تولید می کند. تهران و ریاض هر دو دچار بحران جوانان و زنان و فشار نسل تحصیلکرده برای باز شدن فضای سیاسی هستند. تحصیلکرده های هر دو کشور خواستار واگذاری قدرت اجرایی پیرمردهای هشتاد نود ساله در آستانه مرگ به نسل جوان تحصیلکرده هستند که دو کشور را بسیار شبیه یکدیگر کرده است.
از سویی، هر دو کشور درگیر فشارسیاسی اجتماعی یک لایه و قشر مذهبی خشن زبان نافهم هستند که توانایی بحران سازی وسیعی دارند. وهابی ها در عربستان و نیز گرایشهای عصر حجری طیف هایی از حوزه علمیه ایران در مقابل هر تغییر و تحولی مقاومت می کنند.
هر چند ریاض به قصد فروپاشی اقتصاد ایران و روسیه، توطئه کاهش هولناک قیمت نفت را از اکتبر ۲۰۱۴ آغاز کرد اما در واقع اقتصاد هر دو کشور ایران و عربستان بشدت تحت تاثیر فشار ناشی از کاهش قیمت نفت قرار دارد. با این تفاوت که ایران ( و روسیه )علاوه بر کاهش قیمت نفت، تحت فشار تحریم های بین المللی نیز قرار داشتند اما ریاض برای تنبیه ایران و روسیه در جریان رقابت های بر سر سوریه خود را نیز درگیر فشار های ناشی از کاهش قیمت نفت کرد.
با این حال سعودی ها در معرض یک فشار سیاسی و اقتصادی هولناک و خرد کننده دیگری هم قرار دارند که بیش از کاهش قیمت نفت بر سیستم عصبی آنها فشار وارد می آورد. بهره برداری از نفت شیل آمریکا و اینکه تکنیک های جدید بهره برداری از نفت لایه های شنی بزودی آمریکا را در شرایطی قرار می دهد که حوالی ۲۰۳۵ به بزرگترین تولید کننده و صادر کننده نفت جهان تبدیل خواهد شد. معنای تحول فوق این است که در سال های نه چندان دوری کشور عربستان سعودی اهمیت استراتژیک و اقتصادی خود را به عنوان بزرگترین تولید کننده و صادر کننده نفت جهان از دست خواهد داد وبه سطح امیر نشین کویت در معادله های سیاسی منطقه نزول خواهد کرد.
اما آنچه که سعودی ها را دچار کابوس و آینده را بشدت برای آنان تیره و تار کرده، توافق هسته ای ایران و ۱+۵ است که مهمترین بخش های اجرایی آن از جمله تصویب شورای امنیت و تایید کنگره آمریکا را نیز پشت سر گذاشته و بزودی با انتشار گزارش آژانس از فعالیت های هسته ای ایران روند برداشته شدن تحریم ها نیز آغاز می شود.
طرح بحران سازی علیه سعودی ها
در واقع آنچه که عربستان را بشدت نگران کرده و برای مقابله با آن نسل جدیدی را در وزارت خارجه و دستگاههای امنیتی به کار گرفته این است که کارکردهای سیاسی منطقه ای ایران با فاصله قابل توجهی، ازنفوذ ریاض پیشی گرفته و عملا ایران با به حاشیه راندن عربستان در معادلات منطقه ای، دارد تبدیل به مهمترین بازیگر سیاسی منطقه خاورمیانه می شود.
با این حال سعودی ها هنوز امیدوارند که روند تغییر و تحولات در ایران در همین نقطه متوقف شود و ایران و آمریکا به عنوان مهمترین بازیگران منطقه خاورمیانه بدون برقراری روابط دیپلماتیک همچنان، هر چند با احتیاط، از دور به یگدیگر پرخاش و دشنام های دیپلماتیک مبادله کنند.
واقعا اگر اراده ای در ایران به تنبیه سعودی ها می اندیشد و خواهان آن است که سعودی ها تاوان مسئولیت ناپذیری خود را در جریان کشته شدن ۴۰۰ زائر ایرانی در مکه بپردازد، می تواند برای ایجاد یک کابوس بزرگ برای سعودی ها برنامه ریزی کند. رفتارهای بی ادبانه و غیر دیپلماتیک عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی، پاسخ های در خور می طلبد. رفتار های ناشیانه و فرار او از دست دیپلمات های ایرانی و نیز پاسخ ندادن به پیشنهادهای وزارت خارجه برای همکاری و نیز ختم بحران ناشی از مفقود شدن حدود دویست نفر ایرانی در عربستان حاکی از کینه بسیار جدی سعودی ها از همسایه شمالی خود است.
درواقع تنش زدایی در روابط ایران و آمریکا دقیقا همان نقطه ای است که کابوس سعودی ها را به اوج می رساند و آنها را تنبیه که نه، ولی مهار می کند. لازم به یادآوری است که پیشنهاد تنش زدایی در روابط ایران و آمریکا فقط به منظور تنبیه سعودی ها نیست، بلکه هدف از آن مهار توان بحران سازی سعودی ها نیز هست. سعودی ها برای دور زدن و مقابله یا مهار ایران گام به گام به اسراییل نزدیک شده اند و بنا بر اظهار نظر خود ریاض، عربستان و اسراییل با برگزاری نشست های ادواری امنیتی تجربیات و نیز شبکه های امنیتی خود را علیه ایران با هم هماهنگ می کنند.
توان بحران سازی مجموع دستگاه امنیتی عربستان و اسراییل اگر بسیار بزرگتر از توان ایران نباشد بی تردید قابلیت بحران سازی قابل توجهی علیه ایران را دارد. دو کشور از ارتباطات و شبکه مالی بسیار بزرگی نیز برخوردارند که توانایی های ایران را بشدت دچار فرسایش می کند. ایران با کنار آمدن با آمریکا عملا زمینه ساز از هم پاشیدن شبکه بحران سازی می شود که در اطراف ایران فعال است. یعنی شبکه ای که سعودی ها پول آن را می پردازند و اسراییلی ها بر هماهنگی آن نظارت می کنند.
طرح یک بحران جدی تر برای عربستان سعودی
یک راهکار دیگر نیز وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را بر نمی تابد ولی می تواند حاکمان عربستان سعودی را دچار بحران های لاینحل کند: باز کردن فضای سیاسی و آزادی مطبوعات و احزاب در ایران.
در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، یک بار ملک فهد پادشاه عربستان سعودی با ارسال پیام های دوستی و نگرانی از تحولات ایران، از دولت ایران خواسته بود که سرعت تحولات را کنترل و کم کنند. ملک فهد نگران این بود که زیادی باز شدن فضای سیاسی در ایران، انتظارات غیر قابل کنترلی را در عربستان سعودی ایجاد کند که کنترل آن برای حاکمیت آن کشور دشوار است.
با توجه به اینکه ایران نقش یک الگو و مدل سیاسی را در منطقه برعهده دارد، که رفتار های خوب و بد آن بر کشورهای منطقه تاثیر ماندگار می گذارد، اگر کسی در حاکمیت سیاسی ایران خواستار ایجاد تحولات بسیار بزرگ برگشت ناپذیردر عربستان است باید برای دمکراسی و انتخابات آزاد و آزادی احزاب و پایان دادن به سانسوردر ایران برنامه ریزی کند.