شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که اخبار منتشر شده درباره ممنوعیت آتش زدن پرچم آمریکا در مراسم سیزدهم آبان امسال، نادرست بوده است.
به گزارش خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران روابط عمومی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ضمن تکذیب ممنوعیت آتش زدن پرچم آمریکا تاکید کرد که این شورا هیچگاه بخشنامهای در این زمینه صادر نکرده است. در این اطلاعیه آمده است: “امسال در مراسم روز ۱۳ آبان حرکت ملت ایران یک حرکت ضداستکباری و همان گونه که رهبر انقلاب اعلام کردند و نگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بوده ملت ایران همچنان آمریکا را دشمن شماره یک خود می دانند. امروز آمریکا همان شیطان بزرگ است، بنابراین در روز ۱۳ آبان ملت ایران در تهران و ۷۷۰ شهر کشور علیه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در صحنه حضور خواهد یافت.”
هفته پیش خبرگزاری فارس در گزارشی از قول حجتالاسلام قاسمعلی مجیدی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کاشمر نوشته بود: “سال گذشته نامه از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مبنی داشتیم که پرچم آمریکا را به دلیل اینکه یک کشور رسمی است آتش نزنند و تنها پرچم اسرائیل را به آتش بکشند.” مشابه این خبر در دیگر خبرگزاریها هم منتشر شده بود، اما با انتشار اطلاعیه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بلافاصله حذف شده است.
آتش زدن پرچم آمریکا یا شعار مرگ بر امریکا، در واقع بخشی از تصویر “دشمنی با امریکا” در جمهوری اسلامی است. چندی پیش، بعد از آنکه باراک اوباما در سازمان ملل گفت که “شعار مرگ بر آمریکا، اشتغالزایی نمیکند و ایران را امنتر نمیکند.” بلافاصله در ایران گروهی از راستگرایان تندرو خواستار تشدید شعارهای مرگ بر امریکا شدند.
در همان زمان روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران طی یادداشتی با اشاره به سخنان اوباما و اظهارات مشابه وزیر خارجه امریکا، نوشت: “تغییر در افکار مردم همان شاخصی است که اوباما، کری و دیگر مقامات ارشد نظام سلطه بهدنبال آن بوده و مصداق عینی آن تأکید آنها بر «لزومحذف شعار مرگ بر امریکا» است. هر چند سخنان مورد اشاره این دو مقام امریکایی را باید به «قدرت اثرگذاری شعارهای فاخر گفتمان انقلاب اسلامی» در سطح منطقهای و فرا منطقهای و همچنین به بن بست کشاندن منافع بینالمللی امریکا تفسیر کرد اما هدف عمده چنین تأکیداتی از سوی این دو مقام غربی را باید در لایههای سهگانه تلاش برای «تغییر موضع»، «تغییر رفتار» و «تغییر رویکرد» جمهوری اسلامی ایران ذیل راهبرد نفوذ معنا کرد.”
از آنجا که در این نگاه، آتش زدن پرچم آمریکا و شعار مرگ بر آمریکا از جمله “شعارهای فاخر گفتمان انقلاب اسلامی” است، هرگونه احتمال تغییر در آنها موجب حساسیت راستگرایان تندرو در ایران میشود.
چندی پیش پاک کردن شعار مرگ بر امریکا از روی یکی از دیوارهای سفارت امریکا در تهران نیز مشابه همین واکنشها را برانگیخته بود.
اهمیت مساله “دشمنی با امریکا” برای دستگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی چنان است که حتی آیتالله خامنهای نیز پس از “نرمش قهرمانانه” در پرونده هستهای ، برای حفظ چهره ضدآمریکاییاش، بارها سخنرانیهای عمومی ضدامریکایی ایراد کرد تا نشان دهد که چیزی تغییر نکرده است.
مساله امریکا و نوع تعامل با آن، امروز به یکی از مهمترین مسائل ایدئولوژیک در حکومت ایران تبدیل شده است.
خامنهای چند هفته پیش و بعد از توافق هستهای با غرب تاکید کرده بود که به بهانه توافق اجازه نزدیکی ایران و امریکا را نخواهد داد. او طی سخنانی در جمع هوادارانش گفته بود: “دشمن که ما میگوییم، به یک موجود خیالی و توهّمی اشاره نمیکنیم. مراد ما از دشمن عبارت است از نظام استکبار؛ یعنی قدرتهای استکباری؛ […] آن کسانی که سردمداران نظام سلطهاند، آنها دشمن هستند. اگر یک مصداق خارجی هم بخواهیم برایش مشخّص کنیم، رژیم ایالات متّحده آمریکا است.”
خامنهای در هفتههای اخیر چند باری هم تاکید کرد که مذاکره با امریکا همچنان ممنوع است. او از جمله در شانزدهم شهریور ماه گفته بود: “دنبال چیزی به نام مذاکرهی با ایرانند؛ امّا مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّه هستهای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کردهایم، موافقت کردیم بروند مذاکره کنند؛ خب مذاکره کردند. بحمدالله مذاکرهکنندگان ما هم در این عرصه خوب ظاهر شدند؛ امّا در عرصههای دیگر ما اجازه مذاکره ندادیم و با آمریکا مذاکره نمیکنیم؛ با همه دنیا ما مذاکره میکنیم، امّا با آمریکا نمیکنیم.” خامنهای چند روز پیش و در جمع گروهی از فرماندهان سپاه پاسداران باز هم این سخنان را تکرار کرد و گفت: “این نیست که با اصل مذاکره مخالفیم؛ نه، با مذاکره با آمریکا مخالفیم. […] مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ بشدّت دشمن بشریّت و دشمن فضیلت، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین میآید بیرون و با هم هستند. مذاکرهی با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه فرهنگی، هم در زمینههای سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند.”
مخالفت امروز خامنهای با هرگونه مذاکره با امریکا یادآور مخالفتهای مکرر او در سالهای گذشته است. خامنهای در سالهای پیش نیز در حالی که اجازه مذاکره پنهان با امریکا را صادر کرده و مذاکرات در جریان بود، در سخنرانیهای عمومیاش تاکید می کرد که مذاکره با امریکا ممنوع است.
برای نمونه او در اواخر بهمن سال ۱۳۹۱ طی سخنانی گفته بود: “مذاکره یک حرکت حیلهگرانه است؛ این حرکت واقعی نیست. من دیپلمات نیستم، من انقلابیام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمهای را میگوید، معنای دیگری را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. مذاکره آن وقتی معنا پیدا میکند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتی طرف، حُسن نیت نشان نمیدهد، خودتان میگویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک میکنم.”
او اضافه کرده بود: “مذاکره کنیم که چی؟ که چه بشود؟”
بعدها علیاکبر صالحی، وزیر خارجه سابق ایران و رئیس کنونی سازمان انرژی اتمی، فاش کرد که مذاکره با امریکا ماهها قبل از این سخنان و دیگر اظهارات مشابه در جریان بوده است.” به گفته صالحی، چند دور از مذاکرات پنهانی با امریکا، قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در امریکا انجام شده بود. اوباما در آبانماه سال ۱۳۹۱ به دومین پیروزی خود رسید و سخنان خامنهای “انقلابی و نه دیپلمات” مبنی بر عدم مذاکره با امریکا، حدود سه ماه بعد از آن گفته شده است.