برزو درگاهی
بر اساس گزارش اتاق بازرگانی ایران- آلمان در هامبورگ، تجارت میان ایران و آلمان در سه ماهه اول سال 2010 با 20 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه در سال قبل همراه بوده است و به نزدیک 1.8 میلیارد دلار رسیده است.
مایکل توکاس یکی از چهره های برجسته این اتاق می گوید آلمان و ایران “صاحب روابطی هستند که قدمت آن به 140 سال می رسد. در این میان شرکت های زیادی وجود دارند که قدمت رابطه آنها بسیار بیشتر از این مدت است.”
ا این همه با توجه به واقعه هولوکاست و تعهد آلمان به اسرائیل از زمان پایان جنگ جهانی دوم، روابط ایران با آلمان دارای حساسیت خاصی شده چرا که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران از زمان روی کار آمدن، مرتب درباره زوال کشور اسرائیل سخن گفته است.
جاناتان وکرل از گروه “بمب را متوقف کنید” در برلین که از ایده قطع روابط با ایران حمایت می کند، گفت: “اگر این رابطه به اصطلاح خاص میان آلمان و ایران دارای مفهومی باشد، و فقط لفاظی نباشد، شامل حال این درخواست می شود. حتی اگر این کار هزینه ای هم داشته باشد، باید دید این آیا فقط در حد حرف است و یا بر تصمیمات سیاسی تأثیر می گذارد.”
هرچند برخی از شرکت های غربی در طول چند سال گذشته از تجارت با ایران دست برداشته اند، اما صنایع آلمان روابط خود با جمهوری اسلامی را به سرعت گسترش دادند و می توانند صنعت اختصاصی ماشینی خود را بدون رقابت با ایالات متحده به طور انحصاری در این بازار عرضه کنند. واشنگتن ظرف سال های اخیر از دنیا خواسته است که برای واداشتن تهران به توقف برنامه هسته ای خود، قید روابط تجاری با ایران را بزنند.
موقعیت آلمان به عنوان یک قدرت سیاسی در حال ظهور باعث آشکار شدن وسعت ارتباط آن کشور با ایران شده است. به این ترتیب، قرار گرفتن در جایگاه بلند دیپلماتیک با منافع اقتصادی آن کشور در تناقض قرار گرفته است. بازار آلمان که در گروی صادرات است، از این نگران است که در صورت قطع روابط با ایران، میدان را به اندازه یک نسل خالی خواهد کرد و به این ترتیب زمینه برای پر شدن صحنه با مالزی، کره جنوبی و چین فراهم می شود.
والتر پاش کارشناس مسائل ایران از مؤسسه روابط بین المللی و امنیتی آلمان در برلین که توسط دولت تأسیس شده، می گوید: «به ازای از دست رفتن هر قراداد با اروپایی ها، یک شرکت آسیایی آن قرارداد را بدست می آورد؛ ما این توانمندی را نداریم که دوباره و سریع به صحنه برگردیم.»
سیاستمداران برجسته و صاحبان صنایع در آلمان برخلاف سیاستمداران آمریکایی که متفق القول علیه تجارت با ایران موضع می گیرند، همیشه خواهان تجارت با ایران بوده اند. آلمان در سال گذشته 4.5 میلیارد دلار کالا به ایران فروخته و در عوض تنها 600 میلیون دلار واردات داشته است.
وقتی شرکت های بزرگی نظیر زیمنس و دایملر تحت فشاراز تجارت با ایران دست بر می دارند، شرکت های زیردست و طرف قراداد آنها، به قرادادهای جانبی با شرکت های ایرانی دست پیدا می کنند.
هانس پیتر بورگوف اقتصاددادن از دانشگاه اونهایم در اشتوتگارت با اشاره به این موضوع می گوید: “این غیرمستدل نیست.”
شرکت های بزرگ دیگر آلمانی نظیر غول داروسازی بایر در مونیخ همچنان به فروش محصولات خود به ایران، از داروهای ضد فشار خون گرفته تا فوم مصرفی در تولید تشک، ادامه می دهند.
گونتر فورنک سخنگوی شرکت بایر می گوید: “محصولات ما پاسخگوی نیازهای روزمره مردم است.”
علیرغم افزایش تراز تجاری، نشانه هایی از احتمال رویگرداندن شرکت های آلمانی از بازار ایران وجود دارد. شرکت های بیمه، بانک ها و تولید کنندگان بزرگ آلمانی در واکنش به گروه های مخالف، به طور علنی از معامله با ایران شانه خالی می کنند. دولت آلمان نیز از ارائه ضمانت برای شرکت های آلمانی در ایران خودداری می کند و باعث می شود حتی شرکت های کوچک نیز در تصمیمات خود تجدید نظر کنند.
مایکل بوئر کارشناس مسائل خاورمیانه از مرکز تحقیقات سیاست کاربردی در مونیخ می گوید: “برخی از شرکت های کوچک و متوسط وجود دارند که به پشتیبانی دولت آلمان برای فعالیت در کشورهایی نظیر ایران نیاز دارند.”
اما عده دیگری نیز می گویند خودداری از تجارت معمولی با ایران به منظور توقف برنامه هسته ای، بی معناست و رویکرد آنجلا مرکل برای سخت تر کردن سیاست هایش در قبال ایران، تنها به خشن تر شدن رهبران تهران می انجامد. پاش می گوید بسیاری از شرکت های آلمانی در نهایت از ایران رویگردان خواهند شد و مهمترین دلیل برای این قطع همکاری، این است که امکان کار کردن با کسانی که پس از انتخاب احمدی نژاد بر مسند امور نشسته اند، وجود ندارد.
وی گفت: “آنها می گویند مدیران خوب با مردان چاپلوس و بله قربان گو جایگزین شده است. آنها رویکرد خود به ایران را عوض کرده اند؛ کشوری که قبلاً امکان فعالیت در آن وجود داشت، حالا تحت مدیریت تندروهای نالایق اداره می شود.”
حامیان تحریم می گویند همکاری با ایران به تقویت تندروها در دولت خودکامه ایران و اقتصاد تحت کنترل دولت منجر می شود. اقتصادی که هر چه بیشتر تحت استیلای سپاه پاسداران انقلاب، به عنوان قدرت نظامی برتر ایران قرار می گیرد.
وکرل می گوید: “شما اگر با ایران تجارت کنید، از طبقه متوسطی که رشد کرده و خواستار رویکرد مصلحت اندیشانه تر دولت شده، حمایت نمی کنید. بلکه در واقع از تندروترین عناصر رژیم حمایت می کنید که مسؤولیت برنامه هسته ای و سرکوب سیاسی را بر عهده دارند.”
منبع: لوس آنجلس تایمز- 13 ژوئیه