محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق ایران در جمع رهبران اصلاح طلب به آرامی مانند یک پیر سیاست نشسته بود در حالیکه چهره های جوان تر روند چهار سالۀ کشور خود را در دورۀ ریاست جمهوری احمدی نژاد به باد انتقاد گرفته بودند. سپس مشاور ارشد خاتمی خاطر نشان کرد، بنظر می رسد حامیان تندروی احمدی نژاد متحدتر هستند و بیشتر بر انتخابات ماه ژوئن تمرکز کرده اند. هیچکس با نظر او مخالفت نکرد.
به گفتۀ تحلیلگران، شکست احمدی نژاد کار آسانی نخواهد بود چرا که او از حمایت تشکیلات روحانیت و بسیجیان برخوردار است. این خود درس اول برای ارزیابی رقابت ریاست جمهوری است. به گفتۀ بسیاری از غربی ها، بنظر می رسد احمدی نژاد مستعد شکست است. سخنان تند او بر ضد اسرائیل و تردیدهایش دربارۀ هولوکاست باعث تحقیر و نکوهش گستردۀ او شده است. علاوه بر این، موضع گیری سخت او دربارۀ اهداف هسته ای ایران موجبات انزوای بیشتر این کشور و تهدید تحریم های شدیدتر را فراهم آورده است. با این حال، او در ایران طرفداران زیادی دارد.
رأی دهندگان شهرستانی و کم درآمد که از دستاوردهای ایران بهره مند شده اند و به مراتب کمتر به اعتبار بین المللی ایران اهمیت می دهند، پایگاه سیاسی احمدی نژاد بشمار می روند. افزایش حقوق مستمری بگیران، اعطای وام های کم بهره و حفظ سوبسیدها برای پایین نگه داشتن بهای بنزین، از جملۀ دیگر اقدامات او بوده اند که البته کارگر هم واقع شده اند. مهین رحیمی، 56 ساله، کارگر بازنشستۀ کارخانۀ داروسازی می گوید، مستمری ماهیانۀ او دو برابر شده است. او می گوید، “من دوباره به احمدی نژاد رأی می دهم.“
پاتریک کلاسون معاون مدیر مؤسسۀ سیاست خاور نزدیک در واشنگتن می گوید، در این میان تاحدودی تلافی های سیاسی نیز صورت می گیرد. کلاسون می گوید، “احمدی نژاد می تواند به سراغ کسانی برود که خارج از مراکز قدرت هستند، دارای ارزش های لیبرال نمی باشند و احساس می کنند در طول سال های ریاست جمهوری خاتمی مورد استهزاء قرار گرفته اند و همینطور هم بوده است.”
او می تواند روی حسن نیت آیت الله خامنه ای نیز حساب کند. خامنه ای هیچگونه حرکتی دال بر ترک حمایت از احمدی نژاد از خود نشان نداده است. در این میان شاید حتی حمایت سپاه پاسداران از احمدی نژاد مهم تر قلمداد شود. تاریخ نیز طرف احمدی نژاد است. هیچ یک از رؤسای جمهور ایران از سال 1981 یعنی دو سال پس از پیدایش انقلاب اسلامی، در انتخابات شکست نخورده اند.
اما جنبش اصلاح طلب از سال 2005 یعنی زمانی که خاتمی ریاست جمهوری را ترک گفت، فاقد رهبری بوده است و او در حال حاضر تلاش می کند رأی دهندگان خود – جوانان تحصیلکرده – و کسانی را که مخالف رویارویی ایران با غرب هستند، مجددا ً گرد یکدیگر متحد کند.
خاتمی باید در عین حال تلاش کند حمایت مردم شهرستان ها و روستاهای ایران را جلب کند. محمد شریعتی مشاور خاتمی می گوید، “خاتمی با موانع بسیاری روبروست. او هیچگونه رسانه ای برای تبلیغات ندارد. او هدف حملات رسانه های دولتی است.“
خامنه ای دسامبر سال گذشته از احمدی نژاد بعنوان “فردی انقلابی، وفادار، توانا، فعال و شجاع” یاد کرد و هیچگونه اشاره ای به بدترین نقطه ضعف احمدی نژاد یعنی اقتصاد نکرد. گفته می شود موضوع اقتصاد احتمالا ً می تواند باعث برانگیختن حمایت ها از خاتمی شود.
کاوه افراسیابی نویسنده و تحلیلگر مسائل ایران در آمریکا می گوید، “نقطۀ اصلی قوت خاتمی – که پایگاه لیبرال اوست – در عین حال منشأ ضعف او بشمار می رود.” این موضوع پیام های مهمی برای دولت جدید آمریکا دارد که در حال بررسی گشودن مجاری دیپلماتیک به تهران است.
منبع: اینترنشنال هرالد تریبیون، 13 فوریه