بازیگری پشت دوربین کارگردانی

کریسشن ساینس مانیتور
کریسشن ساینس مانیتور

» ‏ از فیلم ماهایا پتروسیان‎‎گزارشی از کریستین ساینس مونیتور

 

اسکات پیترسون

بازیگر ایرانی نمی تواند خوشحالی خودش را درمورد آخرین پروژه اش پنهان کند: یک فیلم کوتاه که مال خودش است. ‏بازیگر ایرانی با به یاد آوردن چالش ها و عجله ای که برای ساختن فیلم “یک روز قشنگ برفی” داشت، می گوید: ‏‏”همه چیز روی دوش خودم بود”.‏

ماهایا پطروسیان که با او در یکی از کافی شاپ های تهران ملاقات کردم، عینک زده بود و دانه های اکلیل روی پیشانی ‏اش مانده بود و یک کت چرم شیک پوشیده بود، او گفت: “من همه کاره بودم: نویسنده فیلمنامه، کارگردان، تهیه کننده و ‏بازیگر. خیلی خسته شدم و سر ساختن این فیلم پیر شدم!“‏

خانم پطروسیان با 23 فیلم، 2 سریال و فیلم های کوتاه و تئاتر، بازیگر شناخته شده ای در ایران است. روزنامه های ‏ایران در سال 1998 از او بعنوان ستاره سینمایی که تازه متولد شده است یاد کردند و از آن سال تا کنون او ازدواج ‏کرده و بیوه شده است و حالا لذت زندگی اش را در کارگردانی اولین فیلمش یافته است.‏

او از 20 روز فیلم برداری در روستای برفی در کوه های البرز در نزدیک تهران، راضی است. پطروسیان درباره فیلم ‏‏30 دقیقه ای که تدوین آن هنوز ادامه دارد، می گوید: “این فیلم درباره یک روز از زندگی یک زن و پسر کوچکش ‏است”. ‏

از او می پرسم که چه اتفاقی در فیلم می افتد؟ او، با اعتراضی نمایشی از دادن اطلاغات درباره فیلمش، طفره می رود: ‏‏”نه، من چیزی نمی گویم”.‏

در این فیلم فقط دو هنرپیشه زن و دو هنرپیشه مرد و یک پسربچه 3 سال و نیمه که ماهایا در یک مهد کودک پیدایش ‏کرده است، بازی می کنند. اما کارگردانی در این روزها شغل آسانی نیست، حتی اگر یک تجربه 20 ساله بازیگری، ‏استعداد بازیگری و چشمان سیاه و نگاهی دلنشین که بیننده را حتی از پشت حجاب اجباری جذب می کند،داشته باشی.‏

تصاویر پطروسیان اغلب روی بیلبورد ها و پوستر های مغازه های فروش دی وی دی دیده می شود. اما از آنجایی که ‏در دهه گدشته سیاست ایران تغییر بزرگی کرده است، این تغییر روی فیلم ها و بازار فیلم ایران که بعنوان سینمایی ‏مطرح، معروف است تاثیر گذاشته است.‏

سینمای ایران همچنان توجه ها را به خود جلب می کند: فیلم “به خاطر الی” بعد از برنده شدن در جشنواره فیلم فجر در ‏ماه فوریه،برنده شد و چند روز بعد از این اتفاق، اصغر فرهادی کارگردان این فیلم در جشنواره برلین در آلمان برنده ‏جایزه بهترین کارگردان شد.‏

گلشیفته فرهانی، بازیگر فیلم، سال گذشته با بازی کردن در هالیوودی “مجموعه دروغ ها ” در کنار لئوناردو دی ‏کاپریو، خشم مقامات ایرانی رابرانگیخت و مدتی ممنوع الخروج شد.‏

‎ ‎ساختن کمدی راه آسان تری برای کارگردانان است‎ ‎

کمبود پول و سختگیری های بیشتر در دولت رئیس جمهور محمود احمدی نژاد باعث شده است که کارگردانان به ساختن ‏فیلم های تجاری رو بیاورند و به سمت ساختن فیلم های کمدی بروند که گرفتن مجوز و نمایش عمومی آن تضمین شده ‏است.‏

برای افراد وسواسی مثل پطروسیان که برنده جایزه بهترین نقش مکمل زن در جشنواره فیلم فجر در سال 2000 شده ‏است، این موضوع روند خلق فیلم را پیچیده می کند. او می گوید: « این اقتصاد سالمی برای فیلم سازی در حال حاضر ‏نیست، چون سینما به اندازه کافی وجود ندارد، انگار که چرخ ها نمی چرخند». او اخیرا سه فیلم بازی کرده است که ‏هنوز به نمایش عمومی در نیامده اند.‏

اوضاع از دورانی که محمد خاتمی اصلاح طلب، از سال 1997 تا سال 2005، رئیس جمهور ایران بود، تغییر کرده ‏است. این دوران به زعم هنرمندان همه شاخه های هنری، باز ترین دوران در سه دهه ای که از انقلاب سال 1979 ‏ایران می گذرد، بوده است.‏

پطروسیان می گوید: “حالا قوانین جدیدی وارد این مقوله شده است که عجیب است و هر چه که این قوانین می گوید باید ‏اجرا شود”.‏

در ایران همه فیلم ها، یا بهتر است بگوییم همه محصولات فرهنگی از کتاب گرفته تا افتتاح نمایشگاه و کنسرت ها باید ‏دارای مجوز وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی باشد.‏

پطروسیان می گوید: “انجام دادن بعضی کار ها امروز امکان پذیر است ولی ممکن است که شش ماه دیگر امکان پذیر ‏نباشد. طبیعتا کارگردان روی آن تصمیم می گیرد. پیدا کردن سرمایه برای ساخت فیلم این روزها سخت تر شده است؛ به ‏همین دلیل مردم فیلم هایی می سازنند که ریسک کمتری داشته باشد تا مطمئن شوند که اکران می شود”.‏

او در ادامه می گوید: “تهیه کننده ها همیشه با محدویت ها کار کرده اند، اما این روزها وسواسی تر شده اند. آنها به ‏طرف فیلم هایی که مضمون نقد اجتماعی دارد نمی روند و اگر هم بروند آن را در ژانر کمدی می سازند”.‏

اما در مورد فیلم کوتاه همچنان همه چیز امکانپذیر است، زیرا بیننده محدودی دارد. امیر توده روستا، کارگردان شناخته ‏شده فیلم کوتاه که اولین فیلمش را در سن 14 سالگی و در سال 2007، فیلم “سفید/سیاه” را ساخته است که پطروسیان ‏در آن نقش اصلی را که نقش یک زن خانه دار عصبی است با تسلط زیاد بازی کرده است که جایزه بهترین بازیگر را ‏در جشنواره فیلم کوتاه زنان در تهران گرفته است، می گوید: “در فیلم کوتاه می توانی هرچه که می خواهی بسازی و ‏آزاد تر هستی”.‏

آقای توده روستا که تصمیم دارد امسال فیلم بلندی با درباره طبقات اجتماعی مختلف در ایران بسازد، می گوید: “به همین ‏دلیل فیلم های مستند و فیلم های کوتاه که درباره سیاست و انتقاد است، راحت تر مجوز می گیرند. ساختن فیلم کوتاه این ‏روزها راهی است برای ساختن فیلم بلند”.‏

پطروسیان می گوید: “در فیلم کوتاه همه چیز فقط خلق یک اثر تازه است. آدم نباید نگران پول باشد، چون پولی وجود ‏ندارد و آدم کمتر نگران قوانین وزارت ارشاد است”.‏

پطروسیان اثر دیگری روی صحنه تئاتر خاق کرده است. سال گذشته این هنرپیشه هفته ها برای نمایشی که برداشتی ‏مدرن از کتاب “خواهرها” اثر چخوف بود، صرف کرد. این نمایش به اجرا نرسید زیرا نوشته باید کامل می شد و یکی ‏از بازیگران زن هم مجروح شده بود.‏

این اثر قرار بود اولین اجرای صحنه ای پطروسیان بعد از پنج سال باشد. اما او در تئاتر دوره دیده است و مدرک ‏تحصیلی اش را هم در رشته تئاتر گرفته است. او از تمرین روی صحنه تئاتر لذت زیادی می برد.‏

پطروسیان می گوید: “معمولا تئاتر بودجه خیلی کمی دارد”. اما یک نکته وجود دارد: “در سریال تلویزیونی هنرپیشه ‏فقط نقشش را ایفا می کند اما در تئاتر این این ایفای نقش، بازخورد دارد. مثل این است که روحت را تازه می کنی. هیچ ‏راهی برای اشتباه کردن وجود ندارد، پس چالش آن بیشتر است”.‏

‎ ‎آزمایش: دیدن فیلم ساخته شده‎ ‎

این به آن معنا نیست که در فیلم سازی هیچ چالشی وجود ندارد. یکی از سخت ترین لحظات برای پطروسیان، دیدن ‏نسخه نهایی فیلم برای اولین بار بود. در ماه فوریه، زمانی که فیلم “شب های تهران” برای اولین بار به نمایش در آمد، ‏او تا زمانی که چراغ های سالن روشن شد و او توانست واکنش تماشاگران، که مثبت هم بود، را ببیند، مضطرب بود.‏

‏ یکی از تلخ ترین خاطرات پطروسیان از دست دادن همسرش بعد از چهار سال ازدواج بود. او بعد از اینکه کارش را ‏به عنوان فیلمنامه نویس شروع کرده بود، به دلیل بیماری فوت کرد.‏

او برای غلبه بر این فقدان، خودش را غرق در کارش کرد. پطروسیان می گوید: “من هم مثل همه همکارانم دلم می ‏خواهد که موقعیت یهتری پیدا کنم و این دوباره سازی یک امر عادی است. هیچ چیز نمی تواند این روزها بر من غلبه ‏کند، به غیر از بر آورده شدن امید ها و آرزوهایم. سخت است اما این شغل ماست”.‏

منبع: کریستین ساینس مونیتور

http: //www.csmonitor.com/2009/0310/p04s01-wome.html