رئول مارک گرچت، مار دبوویتز
در صورتی که جمهوری اسلامی برنامه های اتمی اش را متوقف نکند تنها یک راه پیش روی آمریکا قرار خواهد داشت: تحریم های بیشتر. ناگزیر، هرچه این تحریم ها به مردم عادی ایران آسیب بزند، جنجال بر انگیز تر خواهد بود، بخصوص در اروپا.
آمریکا و متحدانش در زمان وضع تحریم ها فکر می کردند که این راه خوبی برای پیشگیری از تلاش های ایران برای ایجاد یک بحران حقوق بشری ساختگی ست.اما برای پیروز شدن در یک جنگ اقتصادی باید در جنگ افکار عمومی هم پیروز شد.
می توان گفت تحریم های نفتی که صادرات نفتی ایران را به نصف رسانده یکی از آرمان های آیت الله خامنه ای رهبر ایران است. اما پرزیدنت باراک اوباما به همان دلیل ایران را تحریم کرده است که جورج بوش این کار را کرده بود: تحریم ها تنها راه حل غیر نظامی است که رژیم ایران را که به هر نوع توافق و بازرسی پشت پا زده است، به زانو در می آورد.
تحریم ها بعد از حمله بازدارنده آمریکا یا اسرائیل به ایران، سخت تر خواهد شد. هرجا آسیبی ببیند آمریکا و اروپا دلشان نمی خواهد از نو ساخته شود. مقامات واشنگتن به همین دلیل است که شدیدترین تحریم ها را به اجرا گذاشته اند.
بدین ترتیب باید آماده اظهارات دولت ایران و سازمان های غیر دولتی اروپایی باشیم که می گویند تحریم های آمریکا منجر به کمبود دارو، شیرخشک و مواد حیاتی دیگر شده است.
اما ما معتقد نیستیم که تحریم ها زندگی مردم عادی را تهدید می کند. حکومت اسلامی ایران می تواند از فروش نفت خود برای واردات هر آنچه که منجر به یک بحران بشری نشود، استفاده کند. هیچ تحریم دارویی و مواد غذایی در مورد ایران وجود ندارد. مشکلات فزاینده دارویی ایران بیشتر به فساد مالی حکومت مربوط است تا تحریم ها.
آمریکا باید با صداقت در این مورد برخورد کند و توضیح روشنی در مورد راهکار هایی که برای کشته نشدن ایرانیان درنظر دارد، بدهد. دولت اوباما و کنگره قصد دارند تحریم ها را تا آنجایی پیش ببرند که خامنه ای تصمیمی اساسی بگیرد- او باید بین حکومت یا بمب اتمی یکی را انتخاب کند. او باید این تصمیم را قبل از اینکه برنامه های اتمی اش به جایی برسد که تا زمان تولید بمب فرصت کوتاهی باقی بماند، بگیرد. آمریکا و متحدان اروپایی اش قصدشان این است که دولتمردان ایرانی از عواقب فروپاشی اقتصادی بترسند.
با توجه به توسعه های اتمی ایران، تحریم های جدید باید خیلی زود اثر کند. اخیرا گزارشی درمورد پروژه های آمریکا و استراتژی های خاورمیانه و عدم توسعه اتمی منتشر شد که براساس آن ایران از اواسط سال 2014 به “توانایی اتمی نگران کننده” می رسد و می تواند قبل از اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی پی به این موضوع ببرد، بمب اتمی بسازد. ایرانی ها با توجه به سانتریفیوژ های جدیدی که در تاسیسات خود نصب کرده اند، می توانند زود تر هم به این توانایی برسند. از همه بدتر اینکه سانتریفیوژ های جدید را به این دلیل که نیاز به آبشار و آزمایشگاه کوچک تری دارند، به راحتی می شود پنهان کرد.
برای مقابله با این تهدید، ما مسلح به یک سلاح قراضه هستیم. در واقع چیزی به اسم “تحریم های هوشمند” وجود ندارد که فقط دولتمردان ایران را نشانه برود و زندگی مردم عادی را مختل نکند. ایران یک اقتصاد اجتماعی دارد که سپاه پاسداران که ناظر بر برنامه های اتمی است در هر بخش آن، بخصوص بخش انرژی، سرمایه گذاری کرده است. امکان ندارد که تحریم ها سپاه یا خامنه ای را نشانه برود بی آنکه به همه ابعاد اقتصادی ایران آسیبی وارد بشود.
کنترل حکومت
دولت اوباما به این دلیل تحریم های اقتصادی را برگزیده که حکومت ایران در تمام بخش ها نفوذ دارد. آمریکا، شرکت های بزرگی را که با ایران تجارت می کنند هدف قرار داده است. این شامل همه شرکت هایی است که با شرکت های ایرانی یا بعنوان نماینده این شرکت ها کار می کنند. به غیر از شرکت هایی که کالاهای بشر دوستانه صادر و شرکت هایی که مقدار محدودی نفت خریداری می کنند، بقیه باید یک شریک کاملا غیر دولتی در ایران پیدا کنند که هیچ رابطه ای با سپاه پاسداران یا دولت نداشته باشد. اما با توجه به اینکه بخش های استراتژیک اقتصاد ایران در دست دولت و سپاه است، چنین کاری امکان پذیر نیست.
مقامات رسمی واشنگتن با مسدود کردن حساب های ارزی ایران در منطقه یورو این تحریم ها را تشدید کرده اند. کنگره قانونی را به تصویب رسانده است که بموجب آن بانک های مرکزی اروپا اجازه نداشته باشند به موسسات اقتصادی که به ایران کمک می کنند، نقل و انتقال مالی انجام بدهند. این کار امکان پذیر است زیرا روند انتقال یورو از طریق بانک مرکزی اروپا صورت می گیرد. بانک مرکزی اروپا کسانی را که اقدام به پولشویی و کمک مالی به تروریسم می کنند و یا در برنامه های اتمی نقش دارند و به توسعه سلاح اتمی کمک می کنند هدف قرار داده است: به عبارت دیگر یعنی حکومت ایران. این راه حل های جدید به چه چیزی دامن می زند؟ بیش از هر چیز به سقوط ریال در 18 ماه آینده. به همین دلیل دولت اوباما باید خود را برای عواقب اجتناب ناپذیر آن آماده کند.
دولت کلینتون خود را برای چنین عواقبی در عراق آماده نکرده بود. تحریم های اقتصادی سازمان ملل به سردمداری آمریکا نقش بزرگی در منصرف کردن صدام از ادامه تولید سلاح کشتار جمعی در دهه نود داشت. اما در جنگ افکار عمومی، آمریکا به دلیل تجارت کالاهای بشردوستانه که بیرحمانه توسط دولت عراق دنبال می شد، شکست خورد و کاخ سفید نتوانست پاسخگوی انتقاد های اروپا و کشورهای دیگر باشد که این تحریم ها را فاجعه انسانی می نامیدند و می گفتند تلاش های آمریکا منجر به کشته شدن هزاران نوزاد عراقی در هر ماه شده است.
شرکای تجاری
همین انتقاد ها درمورد برخورد آمریکا با ایران درحال حاضر در اروپا و در بین گروه های بهداشت جهانی هم مطرح است. در حال حاضر، حتی رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه، فرانسوا اولاند، از تحریم ها حمایت می کند. اما با شکننده تر شدن تحریم ها، اگر حکومت ایران افکار عمومی را به این موضوع جلب کند، احساسات ضد تحریم که بسرعت در آلمان، بزرگ ترین شریک تجاری ایران در اروپا، و اسکاندیناوی، جایی که نگرانی های حقوق بشری بر روابط تجاری فائق می آید، بسرعت رشد خواهد کرد. در اروپا و آمریکا محافل سیاسی زیادی وجود دارند که معتقدند تحریم ها از انداختن بمب به روی ایران، بیرحمانه تر و زیانبار تر است.
اوباما به ندرت برای تشریح دلایل اینکه چرا وجود بمب اتمی در دستان خامنه ای نه تنها ثبات سیاسی در خاورمیانه را بر هم می زند، برای صلح جهانی خطرناک است و اینکه چرا تشدید تحریم ها انتخاب حکومت ایران بوده است نه آمریکا، لحنی قلدر مآبانه به خود می گیرد. از همه مهم تر اینکه دولت آمریکا، بخصوص وزارت امور خارجه برای دادن خبر پیشگیرانه در مورد کمبود دارو، تلاش زیادی نکرده است.
واقعیت این است که آمریکا و اروپا کالا های بشردوستانه را تحریم نکرده و تنها حساب بانکی برخی از بانک هایی را که به واردات دارو در ایران کمک می کردند، مسدود کرده اند. اما ایران میلیارد ها دلار در حساب های بانکی ترکیه و کشورهای آسیایی از جمله ژاپن، هند و کره جنوبی دارد که وارد کننده نفت ایران هستند. پول نمی تواند بطور مستقیم جابجا شود اما می تواند در ازای نفت دارو و مواد غذایی مورد نیاز ایرانی ها را تامین کند. صنعت داروسازی ژاپن، یکی از بزرگترین صنایع داروسازی جهان است؛ هند صنعت بزرگ داروهای مشابه را دست دارد. کره جنوبی و ژاپن لوازم پزشکی پیشرفته تولید می کنند.
ایران داروهای ساخت غرب و وسایل پزشکی را از طریق کشور های دیگر از طریق حساب های غیر ارزی اش وارد می کند. این کار نیازی به انتقال پول از طریق بانک های خارجی به بانک های ایرانی ندارد.
دولت اوباما باید ضمن توجه به نبرد رسانه های غربی و فارسی زبان سوءاستفاده های حقوق بشری ایران را نیز برملا کند. کنگره این قدرت را به کاخ سفید داده است تا ایران را به دلیل نقض حقوق بشر و سوءاستفاده از منابع مالی که برای تهیه دارو و غذا در اختیار دولت ایران قرار گرفته است، تحریم کند. این یک مشکل بزرگ برای ایران بوده است، گزارش هایی در مورد این رسوایی ها در رسانه های دولتی باعث شد که محمود احمدی نژاد، وزیر بهداشت اش را در ماه دسامبر برکنار کند.
دولت اوباما با بی عملی در برابر سوریه و انتصاب جان کری بعنوان وزیر امور خارجه و چاک هیگل به عنوان وزیر دفاع، بخوبی روشن کرد که به هیچ عنوان قصد مداخله نظامی در دیگر کشورها را ندارد. جنگ اقتصادی اما همچنان ادامه دارد. بله تحریم ها به همان اندازه یا شاید کمی بیشتر از ضربه ای که به حکومت ایران می زند، به مردم عادی آسیب می رساند اما این خطر را برای کشور های غربی کم می کند که وارد یک جنگ طولانی مدت بشوند. آمریکایی ها و اروپایی ها کار خوبی می کنند اگر بتوانند این تمایلشان را مهار کنند.
بلومبرگ، 19 فوریه