فیلم روز♦ سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

این روزها فیلم مهمان در تهران بر پرده سینماها است. هنر روز این فیلم را مورد نقد و بررسی قرار داده است.

aminhayaee457.jpg

نگاهی به فیلم میهمان

تحول در چند ثانیه

کارگردان: سعید اسدی- نویسنده:حسن انصاریان- مدیر فیلمبرداری: فرج حیدری- تهیه کننده: پویا فیلم-بازیگران: امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، شقایق فراهانی، پوریا پورسرخ

خلاصه داستان: کرولاین یک امریکایی است که قصد دارد با حامد ازدواج کند. او پیش از بازگشت به ایران فیلمی را می بیند و تحت تاثیر آن از ایرانی ها می هراسد. پس از ورودش به ایران نیز با سوء تفاهماتی روبه رو می شود و به ناچار از منزل پدر حامد می گریزد. در مسیر به راننده تاکسی برمی خورد و ضمن آشنایی با او در می یابد ایرانی ها آدم های بدی هم نیستند. در انتها به منزل حامد باز می گردد و با او ازدواج می کند.

پویا فیلم در چند سال اخیر به یکی از کمپانی هایی تبدیل شده که کارش رونویسی و بازسازی فیلمهای فارسی است. جالب اینکه این شرکت در تولید آثار خود به بازسازی مبتذل ترین شکل این فیلم ها هم روی می آورد. فیلم مهمان بازسازی فیلم هایی مثل عروس فرنگی، تولدت مبارک و… است که نصرت الله وحدت نقش های اصلی آن را بازی می کرد و حالا امین حیایی جای او را گرفته است. یکی از مشخصه های بازشناسی فیلمفارسی در گذشته التقاط ژانرهای مختلف در یک اثر بود. به طور مثال شما در این فیلم ها همزمان هم ژانر ملودرام می دیدید، هم حادثه ای، هم جنایی و… اما امروز جالب اینجاست که چند فیلمفارسی با هم ترکیب شده و کاری تازه پدید می آید. این اختراع در سینمای ایران واقعا محشر است و فکر می کنم دکتر کاووسی باید سریع دست به کار شود و برای آن نامی تازه دست و پا کند.

سعید اسدی کارگردان فیلم مهمان از سابقه خوبی در فیلمسازی برخوردار بوده است. او مدت ها در اروپا فیلم می ساخته که مهمترین آنها روزی که ایبرو خشک می شود به شمار می آید. اسدی نیمه دهه 70 درحالی به ایران بازگشت که سودای ساختن فیلم های بزرگ سیاسی را در سر داشت. شروع بدی هم نداشت و با کارگردانی فیلم آواز قو نشان داد درام پردازی تصویری را هم خوب می شناسد. اما ناگهان با ساختن مهمان همه نقشه ها نقشه بر آب شد. البته همه می دانند در دفتر پویا فیلم کارگردان یک بازیچه بوده و محمد حسین فرحبخش که از شرکای این دفتر است کارگردانی فیلم ها را برعهده دارد.

در فیلم مهمان ما دختری مواجه هستیم که تحت تاثیر یک فیلم به ایران می آید و فیلمساز باید برای او بستری را فراهم آورد تا به تحول برسد. این مقدمه می تواند مبنای یک داستان باشد، اما در ادامه فیلم روال منطقی خود را طی نمی کند. تماشاگر با کلی فصل گسسته روبه روست که این فصل ها تنها برای ایجاد خنده در فیلم کنجانده شده وچندان ربطی به داستان ندارند.

sharifinia457.jpg

فیلمنامه فیلم در اکثر موارد بر پایه اتفاق جلو می رود. آشنایی کرولاین با مجید را می توان اتفاق اولیه ای به شما رآورد که در این شکل فیلم ها نادیده گرفته می شود. اما از آن پس دائم با حوادثی روبه رو هستیم که هیچ مبنای منطقی پیدا نمی کنند. به طور مثال چرا مجید دائم منش شخصیتی خود را تغییر می دهد. یا چرا دختری که از خانمواده همسر آینده اش هراس دارد مگر او را نکشند به مجید اعتماد کرده و حتی حاضر می شود شب را در منزل او صبح کند.

از مضحک ترین بخش های فیلم می شود به جایی اشاره کرد که مجید با دخترک خارجی به دیدار هتل داری می رود که شریفی نیا نقش او را بازی می کند و در نگاه اول سعی دارد دخترک را مورد تجاوز قرار دهد. به تمام این ها بیفزایید بازی بد بازیگران فیلم را. امین حیایی که بازیگر با استعدادی است می رود تا به رضا بیک ایمانوردی تبدیل شود. نقش هایش و از همه بدتر بازی هایش بسیار شبیه به هم شده است. شیوه راه رفتن، سخن گفتن وادا و اطوارش در این فیلم هیچ رابطه منطقی درستی با کلیت کار برقرار نمی کند. او هرکاری کرده در این راستا بوده که بتواند خنده ای را از تماشاگر اخذ کند. بنابراین رفتار و کردارش در صحنه های مختلف در تناقض با دیگر بازیگران قرار گرفته و ریتم فیلم را دستخوش نوسان می کند.

کارگردانی فیلم هم در چینش پلان های مختلف ساز ناهم گون می زند. دربسیاری از سکانس ها شکل گرافیکی نماها با یکدیگر همخوان نیستند و فیلمساز تنها برای رفع تکلیف آنها را به هم چسبانده است.

پایان فیلم هم که در تناقض کلی با کلیت آن قرار می گیرد. شریفی نیا که در این فیلم هم نقش یک زنباره را برعهده دارد، در حالیکه کرولاین می گوید او قصد تجاوز داشته به شیرین کار جمع تبدیل می شود و همه در یک لحظه فراموش می کنند که در طول فیلم چه اتفاقاتی رخ داده است. یک مجلس عروسی هم دست و پا می شود و همه چیز پایان می یابد. فرض کنید حامد و خانواده اش با فرض اینکه مجید کرولاین را دزدیده به خانه او آمده اند تا همانند آوار بر سرش خراب شوند، اما تا در خانه باز می شود، انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده و گویی این آدم ها از سال ها پیش با هم دوست بوده اند.

نمایش چنین فیلم هایی هم اکنون از خواسته های مسئولین نظام است. چون فیلم های بی خطری هستند که به ذات خود یعنی سینما هم وفادار نیستند و چه رسد به اینکه بخواهند مخاطب را به تامل و… وادارند. ذات سینمای گیشه بد نیست، اما نمایش چنین آش های درهم جوشی را نمی دانم واقعا می توان چه نامید.