در سال پایانی ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با توجه به شکست های پی در پی طرح های ابتکاری وی در صحنه بین المللی، شدت گرفتن انتقاد مجلس و مطبوعات از رفتار دولتمردان نشان می دهد که احمدی نژاد و دفترش دیگر در محدوده ای که زمانی برای آن سر و صدا ها داشتند اجازه ورود ندارند. انتقاد از بی احترامی به احمدی نژاد در برزیل و دیدار صالحی با وزیر خارجه بریتانیا آخرین واکنش ها دربرابر حضور دولت در صحنه دیپلوماسی است.
محمود احمدی نژاد گرچه در داخل نظام حرفش در دیپلماسی خریداری ندارد اما هنوز در پایتخت کشورهای دیگر انشای قدیمی “لزوم تغییر نظم ناعادلانه حاکم در جهان” را می خواند.
روز جمعه وی در یک کنفرانس مطبوعاتی در جریان نشست ریو+۲۰ در ریودوژانیرو البته مواضع اتشین خود در خصوص مذاکرات هسته ای را کنار گذاشته و در پاسخ به دیپلماسی جمهوری اسلامی پس از مذاکرات ناموفق مسکو گفته است: “ایران در مذاکرات با ۱+۵ همچنان خویشتنداری و صبوری کرده و به دنبال ایجاد همکاری متقابل است، اما مطمئنا از حقوق ملت خود به طور کامل دفاع خواهد کرد.”
این اظهارات یک روز پیش از هفتمین سالگرد انتخابش به ریاست جمهوری مطرح می شد. حالا به نظر می آید وی یک سال مانده به پایان کارش در پاستور قدرت سابق را در چانه زنی دیپلماتیک ندارد. ناظران می گویند وی و دولتش از زمان ناکام ماندن قرارداد هسته ای تهران – با حضور ترکیه و برزیل – در بهار 89 عملا از روند گفتگوهای هسته ای کنار زده شده است. آیت الله خامنه ای تقریبا تا پاییز سال 88 رضایت کامل از دیپلماسی هسته ای وی داشت، تا آنجا که همواره از اینکه احمدی نژاد در مقابل غربی ها پا پس نکشیده و پرونده هسته ای را علی رغم تهدیدها و تحریم ها پیش برده تقدیر می کرد و تلویحا دولت اصلاح طلب محمد خاتمی را مورد عتاب قرار می داد. وی حتی به راحتی با استعفای علی لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی و مسئول مذاکرات هسته ای در پایان سال 86 به دلیل اختلافاتش با احمدی نژاد موافقت کرد تا رئیس دولت نهم بتواند جولان بیشتری در عرصه سیاست خارجی بدهد.
با این حال اواخر مهر 88 زمانی که نمایندگان احمدی نژاد پیش نویس قراردادی را در وین با غرب امضا کردند که با خروج سه چهارم اورانیوم 3.5 درصد غنی شده از ایران موافقت می کرد، آیت الله خامنه ای از تهران حکم به ابطال آن داد و اولین نشانه های خروج احمدی نژاد از دیپلماسی حساس هسته ای به چشم خورد. اوضاع از آغاز سال 90 همزمان با سرکشی رئیس دولت مستقر در برابر حکم آیت الله خامنه ایمبنی بر ابقای وزیر اطلاعات و واقعه قهر “یازده روزه” احمدی نژاد بدتر و بدتر شد.
تا جایی که حالا احمدی نژاد که روزگاری مرد شماره دو دیپلماسی نظام به شمار می آمد باید در پایخت برزیل به گفتن این جمله بسنده کند که “کسانی که امروز دارای بمب اتم هستند، به این بهانه که ممکن است ایران بخواهد از برنامه هستهای خود منحرف شود و به سلاح اتمی دست پیدا کند، علیه ایران به مقابله برخاسته و مخالفت میکنند.”
سفر به برزیل بدون استقبال
حتی برنامه های دیپلماتیک وی در پایتخت برزیل نیز این روزها سر و صدای بسیاری به پا کرده است. ماجرا از آنجا شروع شد که وی در فرودگاه ریودوژانیرو به جای آنکه مورد استقبال مقامات ارشد برزیلی قرار گیرد، با خوش امد گویی سفیر جمهوری اسلامی در برزیل مواجه شد. پایگاه اطلاع رسانی دولت مستقر گرچه گوشزد کرده است که “جمعی از مقامات برزیل” نیز از وی استقبال کرده اند. ناظران می گویند چنین رخدادی می تواند آنچه “حیثیت دیپلماتیک دولت ها” نامیده می شود را لکه دار کند. سایت دیپلماسی ایرانی – وابسته به صداق خرازی، دیپلمات ارشد در دولت های پیش از احمدی نژاد- پرسیده است: “دقیقا چه مقامی از برزیل به استقبال رئیس جمهورکشورمان رفته است؟ در هماهنگی های صورت گرفته قرار بوده که چه کسی از رئیس جمهور در فرودگاه استقبال کند؟ آیا این امر صورت گرفته؟ واکنش مقامات دیپلماتیک کشورمان به این مسئله چه بوده است؟”
جنجال بر سر دیدار صالحی و هیگ
اما تضعیف قدرت دیپلماتیک دولت احمدی نژاد در داخل و خارج نظام تنها به مذاکرات هسته ای و بی اعتننایی برزیلی ها به حضور وی در کشورشان محدود نمی شود، او و وزیرخارجه اش این روزها به شدت از سوی اصولگرایان در مجلس و نشریات دست راستی مورد انتقاد قرار گرفته اند.
همه چیز به پنج شنبه دو هفته پیش بر می گردد؛ زمانی که خبرگزاری های خارجی گزارش دادند علی اکبر صالحی هنگام حضور در اجلاس “امنیت و آینده افغانستان” در کابل با 5 تن از وزرای خارجه کشورهای مختلف دیدار کرده است. یکی از آن ها بریتانیایی بود.
ملاقات صالحی و ویلیام هیگ شش ماه پس از آن صورت گرفت که لندن نه تنها دیپلمات های جمهوری اسلامی را از خاک بریتانیا اخراج کرد بلکه کارمندان خود در تهران را نیز به بریتانیا فراخواند.
دیداری بحث برانگیز که چهار روز پیش از آغاز مذاکرات مسکو انجام می شد و کارشناسان سیاسی می گویند به دستور محمود احمدی نژاد انجام شده است. به باور آن ها رئیس دولت مستقر کوشیده است در شرایطی که نظرش در مذاکرات هسته ای لحاظ نمی شود و سعید جلیلی – مذاکره کننده جمهوری اسلامی – تنها به آیت الله خامنه ای و مجلس نهم جواب پس می دهد، با کلید زدن انحصاری برقراری روابط دوباره با لندن قدرت خود را به رخ حریفانش در نظام بکشد.
کوششی که به نظر می آید با عقب نشینی چشمگیری همراه بوده است. در شرایطی که وزارت امور خارجه بریتانیا بود که پس از دیدار وزارای خارجه تهران و لندن بیانیه ای منتشر کرد و خاطرنشان کرد علی اکبر صالحی به ویلیام هیگ پیشنهاد گفت و گو داده است. البته رسانه های جناح راست ترجیح دادند در خصوص طرف درخواست دهنده سکوت کنند.
در همین راستا از پایان هفته گذشته خبرگزاری فارس سراغ بسیاری از نمایندگان مجلس رفته است تا انتقادات آنها علیه دیدار مذکور را منتشر کند. در یکی از آخرین موارد یکی از اعضای هیئت رئیسه مجلس تصریح کرده است: “مجلس از اقدام وزیر امور خارجه به سادگی نخواهد گذشت.”
جواد جهانگیر زاده به این خبرگزاری نزیدک به سپاه گفته است: “رفتار وزیر امور خارجه ایران در ارتباط با درخواست دیدار از وزیر خارجه انگلیس به هیچ عنوان قابل پذیرش نبوده و وزیر امور خارجه باید برای ارائه توضیح در این ارتباط در مجلس حاضر شود.”
فشار ها آنقدر علیه قدرت نمایی دیپلماتیک دولت احمدی نژاد چنان بالا گرفت که روز گذشته رامین مهمانپرست وارد منازعه شد تا بگوید: “مقامات بریتانیا اعلام کرده بودند که مایل به ملاقات هستند و میخواهند در مورد وضعیت رابطه دو کشور و احتمالا بحث تعیین حافظ منافع ملاقاتی را صورت دهند.”
اظهارات سخنگوی وزارت خارجه مورد تردید بسیار قرار دارد با این حال به گفته ناظران عقب نشینی صریح دولت از یکه تازی در عرصه سیاست خارجی به شمار می آید.
هفته گذشته سایت سفیر نیوز در خبری تایید نشده گزارش دادکه تاکنون چهار بار موضوع بازگشایی سفارت بریتانیا در تهران از سوی وزارت خارجه پیگیری شده و دیدارهایی صورت گرفته و پیامهایی بین وزارت خارجه دو کشور رد و بدل شده است.
حالا اما رامین مهمانپرست که فشار ها را احساس کرده اصلا پای کشور سومی را هم وسط کشیده و تصریح کرده است درخواست ملاقات وزیر امور خارجه بریتانیا با صالحی اساسا از سوی کشور ثالث مطرح شده است. کشوری که نامی از آن برده نشده است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در تهران توپ را در زمین لندنی ها انداخته و آن را به خاطر آنچه “کارهای تبلیغاتی” خوانده شماتت کرده است. به گفته وی “اینکه مقامات انگلیسی به صورت غیرمتعارف و به شکل نادرست اعلام کردند که این ملاقات به درخواست طرف ایرانی بوده و سعی کردند کار تبلیغاتی انجام دهند را کار درستی نمیدانیم و اینگونه اقدامات از اخلاق دیپلماتیک فاصله دارد”
گفتنی است مهمانپرست درست 24 ساعت پس از آن به بریتانیا درس “اخلاق دیپلماتیک” داده است که روز جمعه سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پارلمان از احضار وزیر امور خارجه به کمیسیون متبوعش برای ارائه توضیحات درباره دیدار اخیرش با وزیر خارجه انگلیس خبر داد.
پاییز سال 90 پس از آنکه بریتانیا همزمان با انتشار گزارشی از دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره سویه های نظامی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی را تحریم کرد؛ پس از آن مجلس هشتم به رهبری علی لاریجانی طرحی را تصویب کرد تا دولت احمدی نژاد روابط با لندن را به سطح کاردار تنزل دهد و سفیر بریتانیا را اخراج کند؛ طرحی که بی درنگ توسط شورای نگهبان تصویب شد، اما پیش از ابلاغ به بریتانیا، صدها تن از دانشجویان و معترضان بسیجی از دیوارهای سفارت این کشور در خیابان فردوسی و همچنین باغ قلهک بالا رفتند و با افروختن آتش اتاق های این دو محل را غارت کردند و حتی برای ساعاتی تعدادی از کارمندان این سفارت را نیز به گروگان گرفتند.بعد از این بود که بحث قطع رابطه نیز نصفه نیمه ماند هر چند تعاملات دیپلماتیک به پایین ترین سطح ممکن در دو دهه اخیر رسید.
هیچ کس مسئولیت صدور فرمان آن غارتگری را بر عهده نگرفت اما سفیر لندن در تهران پس از بازگشت به کشورش، انگشت اتهام را به سوی علی لاریجانی و علی الدین بروجردی – رئیس کمیسیون امنیت خارجی آن زمان و فعلی پارلمان – گرفت.
در آن زمان سایت جمهوری خواهی در تحلیلی به بهانه حمله بسیجی ها به سفارت بریتانیا و باغ قلهک، ردپای منازعات میان سران نظام را در آن حادثه جسنجو کرده و نوشته بود: “(ماجرای) فروردین امسال به بروز آنارشی سرسامآور در ساختار قدرت ایران منجر شد. این آنارشی به نظمی گانگستری بدل شدهاست. بدین صورت که حلقههای گوناگون قدرت به طور نسبی اعلام استقلال کردهاند و حق تعیین راهبرد سیاسی بدون هماهنگی با دولت -به عنوان هماهنگ کننده سابق روابط قدرت در جناح راست- را در دستور کار خود قرار دادند. نقش رهبر جمهوری اسلامی نیز در مناقشه آسیب بسیاری دیدهاست و هرچند هنوز تمامی نهادهای قدرت خود را وفادار به وی میدانند، اما این وفاداری دیگر به معنای هماهنگی در تمامی امور با وی نیست.”
دیروز خبرگزاری فارس به مناسبت سوم تیر “مرثیه ای” برای “ایده آلیسم” احمدی نژاد منتشر کرد و نوشت: “نگاهی کوتاه به عملکرد سیاسی احمدی نژاد از سوم تیرماه سال 84 تا سوم تیرماه سال 91 نشان می دهد که وی از ایده آلیسم شروع کرد و در نهایت با برخی عملکردهای عجیب و غریب تنها به یک سمبل تبدیل شد.”