آرش معتمد
در ادامه برخورد با روزنامه نگاران ایران، علی انجم روز روزنامه نگار و سردبیر هفته نامه ملی گیلان بهتر با حضور در شعبه هفت بازپرسی دادسرای رشت، تفهیم اتهام و برای وی 5 میلیون تومان قرار وثیقه صادر شد. اتهام انجم روز نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی اعلام شده و شاکی وی نیز استانداری گیلان است.
علی انجم، که 34 سال دارد، علاوه بر سردبیری هفته نامه گیلان بهتر، دبیری خانه احزاب استان گیلان را نیز بر عهده داردو عضو کمیسیون حقوق بشر این استان نیز هست. وی در وبلاگ شخصی اش، داستان آزادی با وثیقه 5 میلیونی را چنین تشریح کرده است:
”امروز سه شنبه آقای حبیبی بازپرس شعبه ی هفت دادسرای عمومی شهرستان رشت برای من، بخاطر شکایت استانداری گیلان پنج میلیون تومان قرار وثیقه صادر کرد. اتهام وارده به اینجانب نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی بود. البته توهین به نظام هم مطرح شد که با توضیح ام، این اتهام روی ورقه به من تفهیم نشد”.
وی در ادامه می افزاید: “در همه ی دوران روزنامه نویسی ام همواره نیتم خیر بوده و به قصد «تنویر افکار عمومی» و نه «تشویش اذهان» دست به قلم برده ام”.
وی نیز که ظاهرا مقاله شخص دیگری به وی نسبت داده شده، می نویسد:“در هر صورت امروز با قرار وثیقه آزاد شدم اما تاریخ دادگاه ام مشخص نشد و گفته شد که بعدا به من اعلام می کنند. بازپرس از سر صدق به من توصیه کرد از این پس، به گونه ای بنویسم تا دیگر از من شکایتی نشود در پاسخ گفتم پس از اتمام این ماجرا، نشریه «گیلان بهتر» را برایش خواهم فرستاد تا بیشتر با روش طرح دیدگاه هایم آشنا شود”.
علی انجم آنگاه با اشاره به اینکه “به اعتقاد من عصر قهرمان ها سپری شده و در این عصر و زمانه که بخش کثیری از لایه های اجتماعی رشید و دارای قوه تعقل هستند قهرمانان، حتا از نوع واقعی شان دیگر بازارِ گرمی ندارند بر همین اساس، زندان رفتن و به عمد خود را به ستیز بی حاصل افکندن، عملی کودکانه است” می افزاید: “من جز آدم های علاقمند به کسب شهرت، از این راه و روش نیستم. برای همین هم بوده که تاکنون کمتر گذرم به دادگاه و… افتاده است. استانداری شکایتی کرده و فکر می کنم با توجه به شناختی که از من دارند بهتر است سر حرف خود بایستند و اتهامات شان را اثبات کنند چون می دانند که آدم سمجی هستم و اگر چنین نشود این منم که از عالی ترین مرجع دولتی در استان شکایت خواهم کرد. بنابراین حال که «تدبیر و سیاست ورزی» مدیران استان، حکم کرده است از یک فعال سیاسی، و روزنامه نگاری که در محافل مطبوعاتی استان چندان هم ناشناخته نیست شکایت کنند و حتا تهدید نمایند به صورت اشخاص حقیقی نیز از نگارنده شکایت خواهند کرد لابد همه جوانب را سنجیده اند و حتما بخوبی می دانند که من و همفکرانم به عنوان آدم های تقریبا مطلع سیاسی، اتفاقا خیلی از مسایلی که در این استان گذشته و می گذرد را در بوق و کرنا نکرده ایم چون دست بر قضا، قصد «تشویش اذهان عمومی» نداشتیم”.
وی مقاله اش را چنین به پایان رسانده: “روزگاری ماشین تایپ در بسیاری از کشورها ممنوع بود چون مخالفان حکومت ها با آن، اطلاعیه های ضد دولتی منتشر، و در گستره ای چند صد تایی و یا حداکثر چند هزارتایی منتشر می کردند در همان دوران حتا استفاده از اسباب بازی بنام «تاکی واکی» در همین بسیار کشورها، جرم بود چون دو نفر قادر بودند با آن، از فاصله ی چند ده متری حرف بزنند. امروز اما، انگار جهانی دگر برپاست امروزه با همین اینترنت در خانه خود می نشینید و افکارتان را در گستره ای جهانی منتشر می کنید با وسیله ای به نام تلفن همراه از دل بیابانی با منزلی در خیابانی تماس می گیرید. امروزه تکنولوژی است که بسیاری از منع های سابق را لغو، و ممنوعیت های عصر ماقبل ارتباطات را با موانع غیر قابل عبور مواجه کرده است. در این شرایط فاش گویی و رازافشانی ساده ترین کار در جهان است و چقدر هم بازی را بر «مرکب قدرت سواران» سخت، و برای «پیاده گان رقیب قدرت مداران»، آسان کرده است. در این عصر و زمانه عقل حکم می کند همواره لااقل راه فراری برای حریف حتا ضعیف تان باقی بگذارید زیرا اگر طرف هیچ گریزگاهی نداشته باشد زیر ضرب ضربات تان، به سیم آخر می زد سیم لختی که برقش حتما 220 ولت، و بی شک برای تان خطرناک است”.