رشد جمعیت ومنطق آخر الزمانی

سعید قاسمی نژاد
سعید قاسمی نژاد

محمود احمدی نژاد اخیرا بار دیگر بر افزایش جمعیت ایران تاکید کرد؛ سخنی که پیش از این نیز به گونه دیگری گفته بود و مود نقد مخالفین قرار گرفته بود. رئیس جمهوری که تا بدینجا نشان داده است، هرگز از آنچه در ذهن دارد دست بر نمی دارد و اگر چه ممکن است طرحی را برای مدتی در کشوی میز خود بایگانی کند، اما در اولین فرصت دوباره به سراغ آن برنامه می رود.

  محمود احمدی نژاد چنانکه رسانه ها نیز نقل کرده اند درگفتگوی تلویزیونی خود از افزایش جمعیت و تعدد فرزندان دفاع کرد.وی با اشاره به طرح دولت برای اعطای یک میلیون تومان و ماهیان صد هزار تومان برای متولدین سال 98 به بحث درباره جمعیت پرداخته و گفته است که ما قابلیت داشتن جمعیت بیشتر را داریم. او با مقایسه امکانات فعلی کشور با 30 و 60 سال اخیر، آن را دلیلی برای “آمادگی کشور جهت افزایش جمعیت” دانسته و گفته است که داشتن دو فرزند و یک فرزند سیاست غربی است و قدیم با آن وضعیت افراد 7 یا 8 فرزند داشتند.وی از آنچه که “سکوت علما” در ارتباط با دو فرزندی بودن خوانده، انتقاد و تاکید کرده که مخالف این است که دو بچه کافی است.احمدی‌نژاد می‌گوید که کشور قابلیت داشتن 150 میلیون جمعیت را دارد.

پس از انتقادات فراوان به محمود احمدی نژاد، دستیار ارشد او، مجتبی هاشمی ثمره اعلام کرد بیان رئیس جمهور این بود که اگر در گذشته تصمیم غلطی گرفته شده است، باید در آن تجدید نظر شود و مثال واضحی را زدند که آیا وضعیت مردم وقتی که نصف جمعیت فعلی بود بهتر بود یا الان؟

وی افزود: اینکه ما به بهانه بهداشت و آموزش از افزایش جمعیت جلوگیری کنیم، منطق دینی ندارد. زیرا در یک آیه شریفه قرآن “به صراحت آمده است که فرزندانتان را به خاطر ترس از نداشتن روزی نکشید و ما، شما و آنها را روزی می‌دهیم.” اگر منابع به صحنه آمد، چرا نباید جمعیتی مانند ملت ایران گسترش پیدا نکند؟ زیرا هرکس که متولد می‌شود می‌تواند منشا خدمت و برکت باشد.

ثمره هاشمی یادآور شد: امروز نیروهای برجسته در کشور، نخبگان، جان برکفان و مجاهدان گذشته و فعلی را ببینید؛ کسانی که فرزند این ملت هستند در عالم بیشتر از همه ارزش دارند و لذا اگر منابع را آماده کنیم چه عیبی دارد که جمعیت افزایش یابد؟

آنچه در این میان جای تعجب دارد، فقدان هر گونه دلیل مبتنی بر عقل سلیم در پشت این ادعاست.  پس از پیروزی انقلاب برنامه های تنظیم خانواده  و کنترل جمعیت از سوی رهبران مذهبی انقلاب، متوقف شد.این رهبران معتقد بودند که کنترل جمعیت، توطئه مسیحیان، یهودیها، بهایی ها و وهابیون برای کاهش جمعیت شیعیان است. به این ترتیب طی دهه اول انقلاب، یعنی نیمه اول دهه 60، نرخ رشد جمعیت، چیزی در حدود 3.92 % بود. اما با در پیش گرفته شدن برنامه های کنترل جمعیت توسط رهبران انقلابی که پس از یکدهه حکومت تازه اندکی با واقعیات مملکت داری آشنا شده بودند، در یک دهه منتهی به سال 85 این نرخ به 1.61 % رسید. بنا برگفته مسئولین مرکز آمار ایران نرخ رشد جمعیت در سالهای اخیر حدود 1.2% بوده است که در سالهای آتی به دلیل به سن باروری رسیدن کودکان متولد شده در دهه 60، این نرخ افزایش خواهد یافت.

حدود 35% جمعیت ما بین 15 تا 29 سال سن دارند و کمتر از 5% جمعیت بالای 65 سال سن دارند. ایران با نرخ بالای بیکاری مواجه است و سالهاست که نرخ رشد اقتصادی کشور، چندان بالا نیست و چشم انداز آینده با توجه به تحریم های پیش رونیز، نه تنها مثبت نیست، بلکه تیره و تار هم است.  در چنین شرایطی  افزایش نرخ رشد جمعیت به معنای کاهش درآمد سرانه وفقر مضاعف است.

در نهایت به نظر می رسد سخنان محمود احمدی نژاد فاقد هر گونه منطق مدیریتی واقتصادی است. برای خروج چنین سخنانی از دهان محمود احمدی نژاد، هیچ دلیلی نمی توان یافت، مگر آنکه اعمال احمدی نژاد را با منطق آخرالزمانی اوتفسیرکنیم. منطقی که در آن وظیفه احمدی نژاد آماده سازی زمینه ظهور امام زمان است.هر چه می گذرد به نظر می رسد، باید منطق امام زمانی احمدی نژاد را جدی تر گرفت.جدی گرفتن منطق آخرالزمانی احمدی نژاد اما افقی سخت دهشتناک پیش روی ما می گشاید که در آن باید دیگر سخنان آخرالزمانی را نیز جدی گرفت. آیا  ازکسی که علیرغم تمامی ادله صریح، دقیق و واضحی که نشان می دهند، رشد جمعیت ایران به نفع هیچ کس حتی حکومت نیست، برای پیگیری ایده مبهم زمینه سازی ظهور امام زمان و افزایش جمعیت شیعیان، افزایش جمعیت ایران را پیگیری می کند، بعید نیست که روزی با دلایلی از همین دست، دست به دیوانگی دیگری بزند؟