مصر: درسی برای رهبران مسلمان

نویسنده

» تحلیل تلگراف

محمد مرسی با حمایت مردم به عنوان اولین رئیس‌‌جمهور منتخب مصر به قدرت رسید، اما ترجیح داد به جای رسیدگی به مسایل مهم از جمله امور اقتصادی، یک برنامه اسلام‌گرای رادیکال را دنبال کند و نتیجه آن این شد که اکثریت مردم، چه مذهبی چه سکولار، بر علیه او قیام کردند.

در حالی‌که مصری‌ها برای مرحله بعدی تجربه خود با حکومت دموکراتیک آماده می‌‌شوند، رهبران اسلام‌گرای مشابه باید توجه کنند که رای دهندگان عادی تا حد معینی تحمل برنامه‌های رادیکال آنها را دارند.

مصر تنها کشور مسلمانی نیست که دولتش سعی کرده دغدغه‌های مردم عادی را نادیده بگیرد و مردم آن علیه دولت به پا خاسته‌اند. ماه گذشته بخش‌هایی از ترکیه در نتیجه تظاهرات مردم به خاطر خراب کردن یک پارک فلج شد. تصمیم اردوغان نخست‌وزیر کشور برای ادامه پروژه پارک موجب اعتراض هزاران نفر شد که میدان تقسیم استانبول را اشغال کردند و خواستار سرنگونی دولت شدند. در کشوری که خاطره ناخوشایندی از کودتای نظامی دارد، توانایی اردوغان در بیرون آمدن از بزرگترین چالش دوران حکومتش بدون شک مدیون این واقعیت است که او صدها تن از سران ارتش را به منظور کاهش قدرت ارتش به زندان انداخته است.

ماه گذشته بسیاری پیروزی حسن روحانی در ایران را رای اعتراض به سیاست‌های رهبر این کشور علی خامنه‌ای دانسته‌اند؛ موضع او در مورد مسئله هسته‌ای باعث تحریم‌های شدید علیه ایران و وضعیت وخیم اقتصادی شده است.

به سختی می‌توان آقای روحانی را که سال‌ها عضو دستگاه امنیتی ایران بوده معتدل به حساب آورد. اما وعده او برای پیگیری سیاست‌های لیبرال اجتماعی و پایان دادن به دخالت دولت در امور خصوصی مردم، نشان از روشی دیگر نسبت به محمود احمدی‌نژاد دارد و انتخاب او مسلما امید را در دل ایرانیان زنده کرده است که می‌توانند تحت ریاست‌ او دولتی داشته باشند که کمتر سرکوبگر باشد.

در سوریه تلاش‌های گروه‌های اسلامگرا نظیر جبهه النصره برای قبضه قدرت نتیجه معکوس داد و بسیاری از دولت های غربی را که از سرنگونی بشار اسد حمایت می‌کردند نسبت به دادن سلاح به مخالفان مردد کرد؛ مبادا که این سلاح‌ها به دست گروه‌های تروریستی نظیر القاعده بیافتد. در همین حال، در لیبی که حمایت نظامی غرب باعث شد مخالفان بتوانند سرهنگ قذافی را سرنگون کنند، تلاش ها برای تشکیل یک دولت موثر با مقاومت گروه‌های اسلامگرا برای اعمال قوانین شریعت ناکام مانده است.

همانطور که رویدادهای اخیر مصر نشان می‌دهد، انگیزه اکثر کسانی که در اعتراضات ضددولتی شرکت می‌کنند بهبود وضعیت اقتصادی است. موج قیام‌های عربی هم که در سال 2010 از تونس آغاز شد انگیزه‌های اقتصادی داشت، نه اهدافی مانند ایدئولوژی اسلامی. میل معترضان برای خلاصی کشورشان از فساد و دیکتاتورهای ناکارآمد به خاطر نیاز آنها به کار و آینده اقتصادی بهتر بوده است، نه جانشینی رژیم‌های آن ها توسط تمامیت‌خواهان مذهبی.

به همین دلیل صحنه شورش های مصر نقطه عطفی در آینده قیام‌های عربی است. تا کنون سازمان‌های اسلام‌گرایی نظیر اخوان المسلمین مصر توانسته بودند از خواست مردم برای یک سیستم دموکراتیک‌تر به نفع خود استفاده کنند. اما با سرنوشت خفت‌بار رژیم آقای مرسی در قاهره، کمپین‌کنندگان هوادار دموکراسی می‌توانند ادعای یک پیروزی مهم را به هزینه ایدئولوگ‌های اسلام‌گرا بکنند.

منبع: تلگراف - 5 ژوئیه 2013