آرمین عارفی
محمدرضا حیدری، دیپلمات سابق ایرانی، طی مصاحبه ای با لوپوئن از خواست واقعی جمهوری اسلامی در ادامه برنامه هسته ای اش می گوید. به ندرت پیش می آید که یک دیپلمات ایرانی با صراحت و صداقت سخن بگوید، به ویژه درخصوص موضوع حساسی مانند برنامه دردسرآفرین هسته ای. محمدرضا حیدری، سرکنسول سابق سفارت ایران در نروژ، در ژانویه ۲۰۱۰ استعفای خود را به دنبال سرکوب شدید معترضان به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد اعلام کرد.
این دیپلمات سابق ایرانی در چارچوب مذاکرات میان تهران و کشورهای ۵+۱ که در قزاقستان برگزار می شود، از انگیزه های واقعی جمهوری اسلامی که یک گام نیز در برابر غربی ها عقب نشینی نمی کند پرده برداشته. این مصاحبه را می خوانید.
شما پیام های ضد و نقیضی را که ازسوی ایران ارسال می شود چگونه توضیح می دهید؟
ایران یکی به نعل می زند، یکی به میخ. یک بار اعلام می کند که تبدیل بخشی از اورانیوم غنی شده خود را برای مصرف در رآکتور تحقیقات پزشکی تبدیل کرده و یک بار دیگر خبر از نصب سانتریفوژهای جدید می دهد تا در دل جامعه بین المللی ایجاد تردید کند. این “بازی اتمی” دو هدف دارد: داخلی و بین المللی. هدف داخلی آن کاهش فشارهای بین المللی بر برنامه هسته ای است تا بهتر بتواند وضعیت سیاسی متشنجی را که در داخل کشور ایجاد شده مدیریت کند. در هدف بین المللی، جمهوری اسلامی می خواهد با ادامه فعالیت های غنی سازی اورانیوم وقت کشی کند.
البته ایران ادعا می کند که هدف برنامه اتمی صرفاً صلح آمیز است…
اگر ماهیت حکومت ایران به معنی واقعی کلمه دموکراتیک بود، میلیاردها دلار برای انرژی اتمی هزینه نمی کرد. بلکه برای تولید برق رو به انرژی های دیگر، به ویژه انرژی خورشیدی، می آورد. ۲۰ سال سرمایه گذاری مداوم در برنامه اتمی تنها به بخش صلح آمیز آن محدود نمی شود. این هزینه ها به خوبی نشان می دهد که ایران قصد ندارد این مسأله را حل و فصل کند.
رهبر انقلاب تأکید می کند که ممنوعیت استفاده از سلاح اتمی بوسیله ایران با صدور یک فتوا اعلام شده.
آیت الله خامنه ای خیلی راحت طی یک شب می تواند به همین شیوه فتوای دیگری صادر کند و استفاده از سلاح اتمی را “حلال” کند. فراموش نکنید که او خود را نماینده خدا بر زمین می داند.
پس به واقع هدف ایران چیست؟
جمهوری اسلامی می خواهد از زمان به نفع خود استفاده کند تا به توان لازم برای ساخت بمب اتمی دست یابد تا در صورت لزوم، یعنی زمانی که کشور تحت فشار کشورهای خارجی قرار گرفته، آن را تولید کند. جمهوری اسلامی آینده و بقای خود را منوط به موفقیت در پروژه اتمی می بیند. این حکومت سرنوشت اخیر معمر قذافی را در خاطر نگاه داشته. سرهنگ لیبیایی تنها چند سال پس از نابودسازی تسلیحات کشتارجمعی اش که در قالب توافق با کشورهای اروپایی انجام شد، سرنگون گردید. ایران همچنین مورد کره شمالی را به دقت زیر نظر دارد که به بمب دست پیدا کرده و بر تعداد آزمایشات هسته ای اش افزوده است و هیچ نگرانی هم ازطرف جامعه بین المللی ندارد.
آیا تحریم ها باعث خواهد شد تا حکومت تهران به مذاکره بنشیند؟
سران ایرانی همواره این موضوع را تکرار کرده اند که تحریم ها روند برنامه اتمی را تغییر نخواهد داد. آنها خاطرنشان کرده اند که برخلاف خواسته کشورهای غربی، هرگز کارخانه غنی سازی زیرزمینی فوردو را نخواهند بست. آیت الله خامنه ای فهمیده که سیاست “چماق و هویج” [اعمال تحریم توأم با انجام مذاکره] امکان وقت کشی را به وجود می آورد تا زمانی که غرب خود را در برابر عمل انجام شده ببیند و درنهایت مجبور به قبول واقعیت یک ایران اتمی شود.
نظرتان در مورد پیشنهاد اخیر جو بایدن، معاون رییس جمهور آمریکا، دایر بر مذاکره مستقیم با ایران چیست؟
این پیشنهاد به خوبی نشان می دهد که از این پس غرب آماده است تا ایران به دانش اتمی، و نه بمب، دست یابد.
آیا فرضیه بمب اتمی ایرانی را خطرناک می بینید؟
کاملاً، زیرا باعث تکثیر جنگ افزارهای اتمی در منطقه، به ویژه در میان کشورهای رقیب ایران خواهد شد.
ولی هند، پاکستان و اسراییل بمب اتمی دراختیار دارند، بدون اینکه حتی پیمان منع گسترش اتمی را امضاء کرده باشند…
پاکستان در بازی ایجاد تعادل قدرت با همسایه اش، هند، به تسلیحات اتمی دست پیدا کرد. ازطرف دیگر، پاکستان امروز تحت نظارت دقیق ایالات متحده قرار دارد. ولی در مورد ایران، که از اعتماد جامعه بین المللی برخوردار نمی باشد، اینگونه نیست؛ تا جایی که حتی خود روسیه [که نیروگاه بوشهر را برای ایران ساخته] از وجود مرکز غنی سازی زیرزمینی فوردو در سال ۲۰۰۹ اظهار تعجب کرد. اسراییل سلاح اتمی را با حمایت غرب به دست آورد. امروز این ایران است که به طور مستقیم دولت یهود را مورد تهدید قرار داده.
آیا ایران نمی خواهد با استفاده از بمب صرفاً موقعیت خود را به عنوان قدرت منطقه ای تثبیت کند؟
به واقع امروز می بینیم که جمهوری اسلامی برگ اتمی را رو کرده تا موقعیت خود را به عنوان قدرت منطقه ای نشان دهد. درعین حال می خواهد از دیدارهای خود با جامعه بین الملل برای مذاکره در مورد موضوعات دیگر بهره ببرد: بحران سوریه، مسأله حقوق بشر، یا تروریسم جهانی… تهران نگران آن است که در صورت حل و فصل شدن پرونده هسته ای، کشورهای غربی مجدداً برای موضوعات دیگر بازگردند.
آیا بمب اتمی ایران جنبه بازدارنده نخواهند داشت؟ اگر ایران در سال ۱۹۸۰ بمب دراختیار داشت، آیا صدام حسین هرگز به ایران حمله می کرد؟
درست است که احتمال فرضیه بازدارندگی بمب نیز بالاست. ولی نباید ماهیت تعصب گرا و ایدئولوژی نابودگرانه سران جمهوری اسلامی را فراموش کنیم. اگر جمهوری اسلامی به بمب دست یابد، استفاده اش از آن دور از ذهن نیست.
منبع: لوپوئن، ۲۷ فوریه