با گذشت ۸ روز از آغاز اعتصاب غذای نسرین ستوده، همسر او در مصاحبه با “روز” و خطاب به دادستان تهران و رئیس قوه قضائیه گفت: مسئول مستقیم هر اتفاق ناگواری برای خانم ستوده و سایر زندانیان سیاسی، آنها هستند، به قدرت شان ننازند و فکر نکنند که چون در گذشته هم از این اتفاقات افتاده آب از آب تکان نخواهد خورد.
آقای خندان همچنین از وضعیت وخیم جسمانی خانم ستوده خبر داده و گفته است که در پنجمین روز اعتصاب غذای این حقوقدان، او را به بهداری زندان برده و مجددا به بند بازگردانده. اکنون هم خانواده در بی خبری مطلق و نگرانی شدید به سر می برند.
نسرین ستوده از روز چهارشنبه هفته گذشته در اعتراض به فشارهایی که بر خانواده اش اعمال می شود دست به اعتصاب غذا است.
رضا خندان، همسر خانم ستوده پیشتر در مصاحبه با “روز” توضیح داده بود که “سعی می کنند این حقوقدان را در نوعی ایزوله نگهدارند، روزهای ملاقاتش متفاوت از سایر زندانیان زن و زمانی است که دخترش امکان حضور ندارد، ملاقات حضوری ندارد و بیش از ۱۷ ماه است که ممنوع التلفن است. او در اعتراض به این مسائل و همچنین احضار همسرش به دادگاه انقلاب اعلام کرده است که دست به اعتصاب غذا خواهد زد”.
نسرین ستوده، وکیل بسیاری از فعالان سیاسی و مطبوعاتی و همچنین خانوادههای جان باختگان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ است که از ۱۳ شهریور ۸۹ در بازداشت به سر می برد. او به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به یازده سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوع الخروجی از کشور و ۵۰ هزار تومان به اتهام تظاهر به بی حجابی محکوم شده بود؛ حکم زندان خانم ستوده در دادگاه تجدید نظر به ۶ سال حبس تبدیل شد.
اینک همسر خانم ستوده با ابراز نگرانی از وضعیت او به “روز” میگوید: ملاقات های ما چهارشنبه ها بود. نمی گذاشتند یکشنبه ها و روزیکه سایر زندانیان سیاسی زن ملاقات دارند با او ملاقات کنیم. بارها گفتیم وضعیت تحصیلی دخترم طوریست که در این روز امکان حضور ندارد. بالاخره این هفته اجازه ملاقات را در روز یکشنبه دادندکه پنجمین روز اعتصاب غذای نسرین بود و متاسفانه حالش خیلی بیش از حد تصور من بد بود.
آقای خندان می افزاید: دو سال پیش که نسرین اعتصاب های طولانی و سختی داشت از نظر جسمانی به شدت ضعیف شده بود. آن زمان او را دیده بودم ولی اکنون که او را دیدم متوجه شدم که بنیه اش اینقدر ضعیف شده که دیگر طاقت اعتصاب غذا را ندارد. الان هم به شدت نگران ایم، هیچ کانال ارتباطی هم وجود ندارد که بتوانیم خبری بگیریم. باید تا یکشنبه صبر کنیم که اگر ملاقات کابینی بود از نسرین خبردار شویم و وضعیت او را ببینیم.
همسر خانم ستوده از انتقال او به بهداری زندان اوین هم خبر می دهد و می گوید: یکشنبه که دیدیم وضعیت اش طوری بود که به شدت ما را نگران کرد. تازه فهمیده ایم که نگرانی ما بی جا نبوده روز بعد ازملاقات ما حالش بد شده، می افتد و بعد او را به بهداری زندان می برند و سرم می زنند. بعد هم بازگردانده اند به بند و همچنان در اعتصاب است. دیگر بیش از این خبری نداریم فقط می دانیم که شرایط به شدت ناجوری دارد.
آقای خندان می گوید: متاسفانه زندانیان سیاسی در زندان تا آستانه مرگ هم که می روند به خانواده ها اطلاع داده نمی شود، این در حالیست که باید همزمان با مداوا به خانواده هاهم خبر دهند. اما متاسفانه نمی کنند مگر اینکه اتفاق فاجعه ای رخ دهد و پس از آن می گویند. همین ها ما را به شدت نگران می کند در این بی خبری.
می پرسم روز یکشنبه که با خانم ستوده صحبت کردید آیا گفتند تا چه زمانی قصد دارند به اعتصاب غذا ادامه دهند؟ میگوید: متاسفانه پرونده هایی که علیه ما ساخته اند، بخصوص پرونده ای که علیه مهراوه ساخته اند و نسرین هم اخیرا متوجه شده که ما را به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب احضار کرده اند خیلی او را آزار میدهد هرچند از آغاز ما سعی کردیم با شوخی و به طنز مساله را طرح کنیم که خب ما قصد خروج از کشور نداریم و بگذارید پرونده بسازند و… اما نسرین به شدت سر این مساله آزار دیده. نبود ملاقات حضوری، ممنوع التلفنی و فشارهای دیگری که وارد می شود هم مکمل این مسائل است.خودش هم می گوید موضوع مهم تر پرونده سازی و فشار علیه شماست و در اعتراض به همین اعتصاب را ادامه خواهد داد.
آقای خندان می افزاید: نسرین در چهار پنج ماه اخیر اینقدر تحت فشار روحی بود که وزن اش حتی نسبت به زمانی که از بند ۲۰۹ بیرون آمد هم به شدت کمتر شده. هر چیزی که فکر می کنید یک زندانی باید داشته باشد از او سلب کرده اند. من واقعا در حیرت ام مجموعه ای که زندانیان سیاسی را مدیریت میکنند چطور این همه با بچه ها و مسائل انسانی و عاطفی مشکل دارند و دست می گذارند روی این مسائل؟ دوره های قبل کهریزک و مسائلی از این دست بود، این دوره فشار مستقیم بر خانواده؛ از همسر و برادر و پدر و مادر دیگر گذشته و رسیده به کودکان و برای یک بچه ۱۲ ساله در دادگاه انقلاب پرونده می سازند و احضار می کنند و… غیر قابل هضم بودن همین مسائل است که نسرین را به اینجا رسانده. خودش می گفت ماهها با خودم کلنجار رفتم و به این تصمیم رسیدم.
می پرسم در ملاقات شما از خانم ستوده خواستید اعتصاب اش را بشکند؟ چه پاسخی داد؟ می گوید: کلی کلنجار رفتیم. هفته قبل گفتم حالا که مهراوه نمی تواند چهارشنبه ها به ملاقات بیاید، نیما هم ملاقات کابینی را دوست ندارد و کلا برایش خوب نیست. خب بگذار ما ملاقات ها را در اعتراض به این مسائل قطع کنیم. یعنی تااین حد پیش رفتم که گزینه ای پیش رویش گذاشته باشم غیر از اعتصاب غذا. اما نپذیرفت.
آقای خندان سپس می گوید: حر فهایی که باید زده شود اینقدر زده شده که تکراری شده اما من میخواهم توجه دادستان تهران و رئیس قوه قضائیه را به این مساله جلب کنم که مسئولیت مستقیم هر حادثه و مساله ناگواری برای نسرین و سایر زندانیان سیاسی مستقیما و بدون واسطه با آنهاست. این را میدانم که عین خیال آقایان هم نیست و می گویند که قبلا هم از این اتفاقات افتاده و کسی توجهی نکرده و… اما آب تا وقتی که در یک سطح است هیچ ولی کمی که از آن سطح گذشت، اتفاقات زیادی می تواند بیفتد. به قدرت خودشان ننازند و فکر نکنند آب از آب تکان نخواهد خورد.