نخستین بار که تیتر “ آیا باید از احمدی نژاد عبور کنیم ” را در سا یت تابناک دیدم، کنجکا و شدم بدانم ماهیت این عبور احتما لی چیست. آیا همان است که اصلاح طلبان در دورانی از ریاست جمهوری محمد خاتمی برآن تاکید می کردند؟ آیا عبوراز احمدی نژاد در برگیرند ه آرزوها و آمال مترقی است که او نتوانسته در راه آن گام بردارد؟ آیا با عبور از احمدی نژاد ایرانیان در وضعیت بهتری قرار می گیرند و یک اصولگرای خوشفکر پا به صحنه می گذارد؟
در دوران خاتمی بازوهای دانشجوئی و مطبوعاتی اصلاحات، عبور از خاتمی را با ویژگی های مترقی وارد گفتمان اصلاح طلبانه کرده بودند اما آنچه در تابناک به قلم علی مطهری انتشار یافته عبور از احمدی نژاد را با مشخصات دیگری مطرح می کند. این بار نیز کسی که وارد بحث شده از طیف فکری شخص رئیس جمهور است. اصولگراست. البته از جمله اصولگرایانی است که با احمدی نژاد اختلاف نظر پیدا کرده اند. نقطه نظرهای علی مطهری را که خواندم متوجه شدم اگر این عبور اتفاق بیفتد نصف جمعیت کشور یعنی زنان از همین مختصر حقوق و حضوری که دارند محروم می شوند.
علی مطهری سیاست خارجی احمدی نژاد را بسیارستایش کرده. دولت وی را در پیش برد انرژی هسته ای بسیار تحسیین کرده و اعتماد به نفس شخص رئیس جمهور را عامل اصلی این درجه از توفیق برشمرده است. از نگاه علی مطهری بهبود وضعیت مردم در استان ها و شهرستان ها و روستاهای دوردست در دوران احمدی نژاد غیرقابل انکار است. اما سیاست های اقتصادی رئیس جمهور مورد انتقاد وی است. معلوم نیست اگروضعیت مردم در استان ها و شهرستان ها و روستاهای دوردست بهتر شده، چرا سیاست های اقتصادی اش قابل انتقاد است؟ علی مطهری به سیاست های فرهنگی احمدی نژاد بیش از سیاست های اقتصادی او تاخته است. پیش داوری این بود که حتما فضای مسدود فرهنگی، انتشاراتی، مطبوعاتی از نظر وی قابل دفاع نیست. پیش داوری غلط از کار در آمد. مطالعه نظرات ایشان که به پایان رسید از صمیم قلب آرزو کردم ایکاش اگر عبوری در کار باشد، عبور را اصولگرایانی با نگرش اعتدالی به سامان برسانند.
علی مطهری ( اصولگرا ) از سیاست های فرهنگی محمود احمدی نژاد( اصولگرا) این چنین انتقاد کرده است: ”عملکرد این دولت چندان مثبت نبوده و از حیث تسامح و تساهل در مسائل فرهنگی شبیه عملکرد دولت اصلاحات بلکه گستاخانه تر از آن بوده است. اظهارات مکرر معاون رئیس جمهور ورئیس سازمان میراث فرهنگی و تحقیر مسئله حجاب…، وتاکید او بر بازگشت به ایران باستان و زنده کردن کورش و داریوش در همایش ایرانگردی به بهانه آئین محلی همواره مورد حمایت رئیس جمهور بوده است…“
وی در جای دیگری می گوید “در سازمان تربیت بدنی نیز وضع به همین منوال بوده است.انتخاب مربی مرد برای برخی تیمهای ملی بانوان بر خلاف نص قانون، تلاش برای راهیابی بانوان به ورزشگاههای مردان و کم توجهی به ایجاد محیطهای مستقل برای مسابقات بین المللی بانوان به جای اصرار بر حضور آنها به هر وضع ممکن و اهداء مدال به ورزشکار رژیم صهیونیستی توسط یکی از مقامات المپیک ایران، گذشته از کارنامه غیرقابل قبول در المپیک اخیر، بخشی از وقایعی است که در این سازمان جریان دارد.مخالفت و کارشکنی صریح رئیس جمهور با طرح ارتقاء امنیت اخلاقی جامعه که توسط نیروی انتظامی اجرا می شود در حالی که خود دولت هیچ برنامه ای در این خصوص حتی در اماکن دولتی ندارد و از این طریق به پوششها و رفتارهای نامناسب رسمیت بخشیده است، نمونه دیگری از عملکرد ضعیف فرهنگی دولت نهم است. انتشار کتابی با محتوای فمینیستی و تشریح صحنه های خلاف عفت برای چاپ چهارم و کتاب دیگری که روابط جنسی بین زنان و مردان غربی را به تصویر کشیده برای چاپ سوم و….، همچنان که دولت نهم به مسایل مربوط به فرهنگ عمومی و نیز مبارزه با مظاهر فرهنگ غربی نظیر کلمات لاتین در تابلوهای اماکن عمومی نه تنها بی توجه است بلکه گاه از طریق موافقت با تاسیس شعب موسسا ت لباسهای غربی مانند بنتون در ایران، در ترویج فرهنگ غربی پیشقدم است.“
ازاین قرار آقایان دغدغه خاطری برای حقوق ابتدائی مردم، کرامت انسانی شهروندان، حقوق زنان برای حضور در صحنه فعالیت های فرهنگی، ورزشی و خطراتی که منافع ملی و حیثیت ملی را تهدید می کند ندارند. همه نیروی خود را در رقابت و جنگ قدرت بر کنترل زنان متمرکز کرده اند. شگفتا از زنان بیش از تمام دشمنان داخلی و خارجی می ترسند. سایت های اینترنتی مرتبط با این طیف یک کلام می خواهند به بهانه ارزشهای اسلامی زنان ایرانی را بگذارند توی قفس و هر وقت دلشان خواست آب و دانه ای در قفس بگذارند. به این هم قانع نیستند و می خواهند معیارهای جهانی در امور ورزشی را به سلیقه خود تغییر بدهند. یکی برای مجلسی که حافظ تبعیض های قانونی بر ضد زنان است خط و نشان می کشد وتهدید می کند اگر دفعه دیگر وارد بحث هائی مانند حقوق ارثی زنان بشوید وای به حالتان است، یکی حرکات طبیعی و حق طلبانه زنان را که در بیشتر جوامع با اکثریت مسلمان مشروعیت کسب کرده اقدام به براندازی نرم تعبیر می کند و مارک همسوئی با دشمنان خارجی به آن می چسباند، سر آخر دکتر علی مطهری دیپلم دانشگاهی و نام و آوازه خانوادگی اش را وسط گذاشته و همه را دارد خرج می کند تا اگر زورش برسد به بهانه عبور از احمدی نژاد زنان ایرانی را بکلی از هستی ساقط کند. حال آنکه حتما مطلع هستند که افراد و دستجاتی به مراتب زورمند تر از ایشان سی سالی است نیرو بر سر این کار گذاشته اند، اما از عهده برنیامده اند. آقای احمدی نژاد تاجی بر سر زنان نگذاشته که علی مطهری عزم جزم کرده تا از وی عبور کند. اگر منظور ایجاد محدودیت های بیشتر برای زنان است که این برنامه در دوران صدارت آقای احمدی نژاد تا جائیکه ممکن بوده انجام شده و احتیاج به عبور از احمدی نژاد احساس نمی شود. صرف نیرو برای تحصیل حاصل اتلاف وقت است.
پیش از انقلاب یک ملای حکیم داشتیم که نامش مطهری بود. او زمانه را می شناخت و با هدف اشاعه و تبلیغ باورهای خود با تدبیر و هشیارانه وارد عرصه مطبوعات کشور شد. داوطلبانه هر هفته در مجله زن روز که در آن روزگار هنوز محجبه نشده بود مقاله ای پیرامون حقوق زن در اسلام چاپ می کرد. پروائی هم نداشت که زن روز الگوی غربی را برای زنان ایرانی تبلیغ می کند. سردبیر مجله شادروان مجید دوامی در هوشمندی و وقت شناسی دست کمی از ایشان نداشت. مقاله ها را چاپ می کرد. مقاله هائی که با کل خطوط فکری سردبیر، تحریریه و بسیاری از خوانندگان مجله سازگار نبود و سیاستهای شاهانه هم با آن همخوانی نداشت. مطهری زمان شاه در غرب گراترین نشریه زنانه حق داشت بنویسد و نظرات دینی خود را ترویج دهد. او چهل سال پیش، از اسلام و حد و مرز حقوق زن در اسلام می نوشت و در حوزه دین جانبدار نظریه فقهی اعتدالی بود. اینک چهل سال از آن روزگار می گذرد. کوچه و خیابان ها را پر می کنند از افراد مسلح. با هدف کنترل زنان، ماهنامه زنان را بسته اند، سایت های اینترنتی مروج حق طلبی زنان را فیلتر می کنند.و بسیار کارهای دیگر که عاقبت از زنان لشکری می سازد که مشکل بتوان با توپ و تفنگ سرکوبش کرد. در این شرایط که تا توانسته اند زن به محبس برده و ارعاب را گسترش داده اند یک مطهری دیگر به صحنه آمده که بر خلاف آن مرحوم نه زمان را می شناسد، نه مکان را، نمی رود مطالعه کند و ببیند در شرایط کنونی اصلح آن است که پیرامون زنان جور دیگری حرف بزند و دست کم اگر نمی تواند از برابری حقوق انسانها دفاع کند مشی اعتدالی پیشه کند.اینکه بخواهد از رفیق هم طیف خودش با دستاویز به قول خودشان نخ نما شده عبور کند به جائی نمی رسد. اگر مقصود انسداد فرهنگی است نیازی به عبور ندارد و هم اکنون فضا به روی زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان مسدود است.
چند بار دیگر می خواهند از شانه های زنان نردبان ترقی بسازند. در انقلاب از شانه های زنان بالا رفتند و همین که به مقصود رسیدند شلاق را به طرف زنان بلند کردند. در اصلاحات از شانه های زنان بالا رفتند و رای آوردند. پیام آور اصلاحات حتی یک وزیر زن وارد کابینه مردانه اش نکرد. مهم نیست که خواست و نتوانست یا نخواست، مهم این است که زنان همچنان در نقش سنتی خود که عبارت است از شعار دادن برای آقایان و رای دادن به آنها درجا زده اند و نمی توانند به مسندی که جای رجال است تکیه بزنند. بگذریم که به فرض اگر زنی را به این مسند راه بدهند آن زن از طایفه خودشان خواهد بود و می شود کاسه داغ تر از آش و یک سر و گردن از علی مطهری و امثالهم تندتر می راند. در هر حال ضرورتی به نام تجربه اندوزی در امر سیاست و تغییر رویکرد های شکست خورده نسبت به زنان در نظام سیاسی ایران پذیرفته نشده است و همین امتناع کار را بر مدیران کشور در رابطه با زنان دشوارتر خواهد کرد. علی مطهری در عدم شناخت واقعیات اجتماعی تنها نیست.
لازم نیست برای تحلیل رویدادهای تاریخی چند دهه اخیر ایران راه دور برویم.و مثلا به مقایسه ایران سی چهل سال پیش با امروز بپردازیم. کافی است دو مطهری را در آئینه دو شرایط سیاسی بنگریم. مطهری پدر برای عبور از شاه شیوه های خردمندانه ای انتخاب کرد. از اندوخته هایش مایه گذاشت. در زن روز که گفته اند و می گویند نماد ابتذال بود تا توانست به تحلیل موقعیت زن در اسلام پرداخت. آن رژیم سیاسی هرچه بود احترام فقیه ملا را نگاهداشت و گذاشت هر چه می خواهد بگوید و بنویسد. سرانجام هم به گلوله تندروها بلافاصله پس از روی کار آمدن نظم اسلامی جان باخت. واما اینک درشرایط سیاسی موجود مطهری پسر را داریم که تمام مطبوعات و رادیو-تلویزیون و باقی قضایا مثل میراث پدر دراختیار و انحصارش است. در این عرصه دیگر اندیشه های سیاسی که درعمق لایه های فرهنگی ایران دارند خون می خورند و اجازه استفاده ازامکانات ارتباطی از آنها سلب شده تبدیل به تماشاگر صحنه ای شده اند که بازیگران در این صحنه می خواهند انتقام شکست های خود را از زنان بگیرند. مطهری پسردریک جنین فضائی پرزیدنت احمدی نژاد را که در دوران او زنان حق طلب متهم شده اند به همسوئی با دشمن خارجی و دفتر و دستک همه شان را تخته کرده اند، مدافع سرسخت حقوق زنان و ترویج دهنده فمینیسم غربی معرفی می کند و در صدد برآمده این پدیده غربی را از سر راه اصولگرایان بردارد و از آن عبور کند. اگرایشان می دانستند مفهوم عبور چیست و دل و دماغ و البته شجاعت عبور داشتند اعلام می کردند می خواهند با رویکرد تازه ای نسبت به مذاکره با امریکا از کسی و چیزی و سیاستی عبور کنند. افسوس که اهل عافیت و صاحبان جاه و مقام و مصونیت هائی که به صورت ارثی به آنها رسیده است دل آن را ندارند تا عبور را به صورتی که خواست باطنی مردم است و می ترسند از آن دم بزنند اجرائی کنند. در نتیجه می روند سراغ زنان و عوامفریبی هائی که تبدیل شده است به راهی برای وصول به مقامات بالای حکومتی.
این وسط زنان مانده اند حیران. سالهائی از عمر را بر سر آن گذاشته اند که با نظرات تعادلی آن مطهری حکیم زمان شاه دست و پنجه نرم کنند و حالا با مطهری محصول این دوران روبرو هستند که می خواهد با نظرات افراطی از احمدی نژاد که ستون افراطگری است عبور کند.