سریال مسافر سحر پس از گذشت سه سال از تولید آن، سرانجام امسال به نمایش در آمد. این سریال 13 قسمتی که در دارای موضوعی اجتماعی است، توسط فرزین مهدی پور ساخته شده و روزهای دوشنبه از شبکه دوم پخش می شود.
مسافرسحر
نویسنده: غلامحسین دریانورد. کارگردان : فرزین مهدی پور. تهیه کننده: محمد پیرهادی، علی شاهمرادی. فیلمبردار: محمد رضا خامه چیان. صدابرادر: علی افشاری. موسیقی: عباس بهرنگ پور. طراح گریم : بابک شعاعی. منشی صحنه : نسیم حیاتی زاده. مدیر تدارکات: علی عبداللهی. به سفارش : شبکه استانی خلیج فارس. بازیگران: پروانه معصومی، فریبرز سمندرپور، علی طالب لو، جهانگیر الماسی و جمعی ازهنرمندان استان خوزستان.
خلاصه داستان: شخصی به نام سید به خاطر مبارزات سیاسی خود علیه رژیم ستمشاهی، به شهری در خلیج فارس تبعید می‌شود. وی در آن شهر سعی می‌کند به مبارزات خود علیه افراد سودجو به منظور خروج گنجینه‌های غنی میراث فرهنگی ادامه دهد اما…
پر انرژی و خلاق
به تصویر کشیدن حقیقت و اتفاقات یک کشور در یک دوره تاریخی پرحادثه همیشه سخت ودشوارمی باشد. و یک هنرمند در اکثر موارد اثرش دستخوش تغییراتی خواسته وناخواسته قرار می گیرد و با این حساب مخاطب با اثری برخورد می کند که فاصله زیادی با اصل نیت نویسنده و یا کارگردان آن اثردارد. فرزین مهدی پورکارگردان جوانی است که به تازگی فعالیت خود را در این وادی آغاز کرده و این مجموعه اولین تجربه جدی او در این زمینه به حساب می آید. در راز سکوت مخاطب با فضایی ناآشنا مواجه نمی شود او در جهان داستانی گام برمی دارد که کاملاً برای او شناخته شده و قابل لمس هستند. در واقع نویسنده با انتخاب فضایی بومی برای داستانش از همان آغاز تکلیف خود را با مخاطب روشن می کند، سید “جهانگیرالماسی” مبارزی سیاسی است که به علت فعالیت های مخرب خود برعلیه دولت دستگیر و به شهری دورافتاده درخلیج فارس تبعید می شود، وی در آن شهر سعی می‌کند به مبارزات خود علیه افراد سودجو به منظور خروج گنجینه‌های غنی میراث فرهنگی ادامه دهد.
اما یکی از سربازان ژاندارمری که مشغول نگهبانی است، با شنیدن خبری ناگوار تصمیم به خودکشی می‌گیرد. تلاش های فرمانده ژاندارمری “علی طالب لو” برای منصرف کردن آن سرباز به نتیجه‌ای نمی‌رسد، اما با مطلع شدن آقا سید از این جریان وی به ژاندارمری می‌آید تا شاید او را از این کار منصرف کند. سرباز پس از شنیدن حرف های سید منصرف می شود، اما علت تصمیم خود را کشته شدن خواهرش توسط قاچاقچیان و بی تفاوتی ژاندارمری اظهارمی دارد. پس از این اتفاق آقا سید موظف است هر روز خود را به پاسگاه معرفی کند اما یکی دو روز است که ناپدید شده و خود را به پاسگاه معرفی نکرده است. پس از چند روز مشخص می شود آقا سید شبانه به قهوه خانه مش تراب رفته و از او خواسته نامه وی را به خانواده اش برساند ولی چون آقا سید یک زندانی سیاسی است، مش تراب از این کار امتناع می کند تا این که به واسطه ورود یک محموله گران قیمت به بندر، رئیس خلافکاران ناخدا را مجبور به همکاری می کند و از او می خواهد پسرش قدرت را نیز وارد این بازی خطرناک کند. از طرفی آقا سید کم کم رابطه اش را با صفان “فریبرزسمندرپور” خوب می کند تا پی به زد و بندهای ژاندارمری و قاچاقچیان ببرد.
فیلمنامه ازساختمان منسجم و روانی برخوردار است و رابطه علی و معلولی حوادث به درستی درآن رعایت شده و در واقع هر اتفاق زمینه اتفاق بعدی درداستان می شود شخصیت ها به خوبی پرداخت شده اند و هرشخصیت متناسب با زمان رویداد وقایع محرک مناسبی برای پیشبرد اتفاقات می شود. کارگردان هم متناسب با فیلمنامه و داستانش به روایت خود می پردازد. قاب بندی های نو و خلاقانه – زوایای بسیارخلاقانه دوربین – چینش مناسب عناصربصری در جلوی دوربین و میزانسن های مناسب با شخصیت ها، همه از ویژگی های ارزنده کارگردانی فرزین مهدی پورمی باشد. انتخاب بازیگران به درستی ومتناسب با نقش ها انجام گرفته، جهانگیرالماسی به خوبی نقش سید را درک کرده و بازی متفاوت و جذابی از خود در کارنامه کاری خود برجای می گذارد. درواقع یکی ازویژگی های بازی الماسی ارتباط حسی ایی ست که او با نقش برقرار می کند و وقتی ساختمان نقش برای او شکل گرفت به طرز خیره کننده ای خود را در جهان نقش رها می سازد. پروانه معصومی هم یکی از بازیگران خوب و تاثیرگذار این مجموعه می باشد که با توجه به حضوراندکش، بازی گیرایی ازخود به نمایش می گذارد. بازیگران بومی هم به خوبی با این گروه حرفه ای هماهنگ شده اند و کارگردان به خوبی ازآنها بازی گرفته است و مخاطب شاهد کنتراست چندانی در بازی ها نیست. اگرفرزین پوربرنقاط ضعف خود آگاه باشد و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد، نوید کارگردانی خلاق و مستعد را در آینده می دهد که می تواند حرف های بیشماری برای گفتن داشته باشد.