آقای رهبر
متن استفتاء تان را که در آن نوشته اید که التزام به ولایت فقیه فقط به معنی اطاعت از حکم حکومتی شما است خواندم. البته از طرف خودم، نویسندگان، روزنامه نگاران، کلیه زندانیان سیاسی، کسانی که در کشور زندگی می کنند، کسانی که در کشور زندگی نمی کنند، کسانی که در کهریزک مورد شکنجه قرار گرفتند، کسانی که در نوبت شکنجه هستند، کلیه دوستداران هیتلر، موسولینی، پول پوت، مرحوم مغفور کیم ایل سونگ از آن مقام محترم تشکر می کنم. ولی این حکم شما مثل حکم دونفره بود، که فقط همان دوتا قبولش می کنند. اینجانب از اینکه در چند روز اخیر چند بار این استفتاء را از روی وب سایت رهبری برداشتید و دوباره گذاشتید خسته نباشید می گویم و موارد زیر را به استحضار می رسانم.
اول، اصولا دیکتاتور به معنی کسی است که دستوراتش را دیکته می کند و بقیه باید اطاعت کنند. در سال گذشته مردم بارها در تظاهرات خیابانی با نام “ دیکتاتور” از شما یاد کردند و به نظر می رسد که متوجه شده اند که منظورتان چیست و به همین خاطر تاکید بر آن برای خرفهم کردن عامه مردم خیلی ضرورتی ندارد. من از طرف کلیه کسانی که می شناسم به شما قول می دهم که ما همگی سالم و خوب بوده و متوجه هستیم که شما منظورتان این است که اینجانبان باید از کلیه دستورات آن حضرتعالی اطاعت نمائیم، حالا اگر کسی دوست ندارد اطاعت نماید، چشم فتنه اش کور. اگر فرمایش دیگری هم بود خجالت نکشید، حتما بگوئید که ما یک دفعه التزام عملی مان لک برندارد و یک دفعه زرتی لیز نخوریم و برویم جزو مرگ بر ضدولایت فقیه ها که آن وقت دیگر خر باید بیاوریم و باقالی بار کنیم.
دوم، در راستای اینکه شما یک رهبر فرزانه و شاعر و بسیار باهوش بوده و آقای حداد عادل هفته ای هشت بار و روزی بیست و پنج ساعت تمام صفات برجسته شما را فرو می کند توی چشم ما، آقایان نوری همدانی و مصباح یزدی و چند نفر دیگری هم از مجتهدین و مراجع تقلید از صبح که بلند می شوند، تا بوق سگ، به ما هشدار می دهند که اطاعت از شما واجب شرعی است و البته ما هم این واجب شرعی را مثل بقیه واجبات شرعی مان، مثل دروغ گفتن برای حفظ یک چیزهایی، نزول خوری، تجاوز به حقوق مخالفان، و غیره انجام می دهیم. فقط محض رضای خدا و جهت تقویت بیضه اسلام می خواستم عرض کنم که حضرتعالی که این همه شاعر و هنرپیشه و مجتهد را نمک گیر کردید و همه شان موفق به حل مشکلات دنیوی و اخروی شان شده و دیگر پرونده شان صد جا گیر نمی کند که مسوول مربوطه مثل بز چیز نکرده برو بر بهشان خیره بشود، برای چی خودتان را خراب می کنید و هی از خودتان تعریف می کنید؟
معمولا مسوولان روابط عمومی پول می گیرند که تبلیغ شما را بکنند، قوه قضائیه هم که آقای زیدآبادی را بخاطر اینکه به جای اینکه به شما بگوید “ رهبر معظم و فرزانه و شاعر گرانقدر و هنرشناس بی بدیل، حضرت آیت الله العظمی آیت الله خامنه ای” چایی نخورده با شما پسرخاله شده و به شما گفت “ جناب آقای خامنه ای” به پنج سال زندان و شش سال تبعید محکوم کرد. پیشنهاد می کنم اگر قرار است خودتان تبلیغ خودتان را بکنید، بیخودی به این روابط عمومی و ارشاد و صدا و سیما پول ندهید، و پولش را بدهید به مجتبی جان که با سالک و طائب برود کهریزک نوشابه بخورد، یا با آن پفک نمکی بخرید که روحیه بانشاط تری داشته باشید، یا اینکه اصلا خودتان از خودتان تعریف نکنید. بالاخره آنها که دارند پولش را می گیرند، چشم شان کور، دنده شان نرم، آنها هی استفتاء بگیرند و منتشر کنند و بگویند اطاعت از رهبری واجب است. اینطوری وقتی خودتان می گوئید آدم یک جوری مورمورش می شود که نکند، این خائنین به بیت المال که موظفند هی تعریف شما را بکنند، دل به کار نمی دهند و خاک بازی می کنند و باعث می شوند که خس و خاشاک برود توی چشم رئیس جمهور محبوب شما و تا یک سال هر چه فوت کنی درنیاید.
سوم، اینکه براساس تحقیقات عناصر مفسد و مساله دار، بسیاری از مردم، حتی برادران حزب اللهی، واجبات شرعی شان را انجام نداده، هی کارهای بدبد می کنند و فیلمش را هم توی اینترنت منتشر می نمایند، بعضی هاشان هم واجبات شرعی شان را به جای اینکه با عیال خودشان انجام بدهند، با عیال بقیه انجام می دهند. البته نهایتا انجام می دهند، ولی نه چنو که دلتان بخواد. بر اساس تحقیقات برخی از عناصر مفسد( طبیعتا منظورم کسانی است که تحصیلات دانشگاهی دارند و تحقیقات میدانی می کنند) خیلی از مردم، واجبات شرعی مثل نماز و روزه را هی یادشان می رود انجام بدهند، عوضش دائما می روند با سفارت انگلیس در تهران جهاد می کنند، یا می خواهند بروند حج یک دفعه سرشان را زیر آب می کنند، به جای اینکه دور خانه خدا طواف کنند، هی دور پنتاگون مثل وروره جادو اینقدر می چرخند که آخرش سرشان گیج می رود و پرت می شوند توی دفتر حافظ منافع و حج نکرده مشرف می شوند به کشور خودمان. یا هزار تا کار دیگر.
به همین دلیل می خواستم پیشنهاد کنم به جای اینکه بفرمائید “ التزام به ولایت فقیه به معنی اجرای دستورات ولی فقیه است.” از یک راههای عامه فهم و روشن استفاده کنید. مثلا بنویسید “اگر فرمایشات بنده را گوش نکنید یا پنج سال زندان می روید یا اینقدر کتک تان می زنیم که باد کنید.” به نظر من باد کنید چون خیلی واژه روشنی است، بهتر توی گوش مردم می رود، تا اینکه بگوئید واجب شرعی است. مثلا در مورد همین روزه، خیلی از آقایان و خانمها روزه می گیرند، چون فکر می کنند روزه برای سلامتی خوب است و آدم را یاد فقرا می اندازد. به محض اینکه بگوئید “ واجب شرعی” است، یک دفعه فکر می کنند آدرس را عوضی آمده اند و به جای اینکه روزه بگیرند، هی روزه خوری می کنند.
چهارم، اگر واقعا دوست دارید که مردم به ولایت فقیه التزام عملی داشته باشند، پیشنهاد می کنم این حرف را خودتان نزنید، چون مثلا پانزده سال قبل شما گفتید تشکیل مدارس موسیقی حرام است، الآن نصف کشور دارند شده اند رپر، نصف دومش هم یا تنبک می زنند یا سه تار. ده سال قبل علیه روزنامه نگاران سخنرانی کردید، الآن نصف مردم روزنامه نگار اند، نصفه دومش هم مانده توی قضیه و معلوم نیست بعد از بیرون آمدن هنوز روزنامه نگار بماند یا نه. پنج سال قبل دستور دادید که دولت همه به مشکلات فقرا و محرومان رسیدگی کند و پولدارها را بیاندازند توی زباله دانی تاریخ، الآن میلیاردرترین آدم جمهوری اسلامی شده مسوول رسیدگی به فقرا و فقرا روزی سه وعده ناله و نفرین می کنند و هر روز همه چیز گرانتر می شود. یک سال قبل از آقای احمدی نژاد حمایت کردید، یک سال است مردم هر روز خودتان و آقا مجتبی و آقا محمود را فحش و فضیحت می دهند و هر چه هم می زنید توی سرشان فایده ندارد. من پیشنهاد می کنم به جای اینکه خودتان تعریف خودتان را بکنید، به آقای احمدی نژاد یا آقای جنتی بگوئید اعلام کنند، اطاعت از ولی فقیه حرام و مثل خوردن تکیلا با لیموترش است، آن وقت ببینید مردم چه علاقه ای به شما نشان می دهند.
آقای رهبر جان!
این نامه را که نوشتم در حکم نصیحت مومن به مومن یا کلمه الحق عندالسلطان الجائر یا از این قرتی بازی ها نبود، همین جوری تو مایه قربونت برم، آخه این چه حرفیه که می زنی بود. شما که این همه به حرف محمود و تقی و گروهبان گارسیا و غیره گوش می کنید و فایده ندارد، یک بار هم به حرف من گوش کنید شاید فایده داشت.
ابراهیم نبوی از خارج، چهارم مرداد 1389