فاجعه تکراری داعش

تقی رحمانی
تقی رحمانی

خلاصه این مقال این است که باور های همانند جریان داعش در این منطقه در چند قرن اخیر دو بار به صورت حاد خود سر برآورده که نتیجه اش کشتار و جنگ مذهبی در جوامع بوده است. حال چگونه می توان به تکرار این فاجعه در منطقه پایان داد؟

این حکایت پر دردی است؛ مردمی که تاریخ خود را ندانند یا درست نخوانند مجبور به تکرار فاجعه بار آن هستند. اگر چه تراژدی را از انجام آن گریزی نیست، اما فاجعه را می توان با آگاهی مانع از تکرارشد.

در ارتباط با جریان داعش در منطقه ای که به حوزه تمدنی عربی شناخته می شود و مهد تمدنی ادیان ابراهیمی هم هست، شاهد جدالی مذهبی به نام خدا هستیم که شایع ترین آنها، جدال میان مذاهب اسلامی است، یا مذاهبی که به اسلام نزدیک هستند. شاید عجیب نباشد که فاجعه داعش در چند قرن اخیر دو بارهم در گذشته در این حوزه تمدنی تکرار شده است.

از زمان ابن تیمیه در قرن هفت هجری قمری تاکنون نوعی راست دینی ظاهری موجب آن شده است که در جوامعی مانند عربستان سوریه و اردن و عراق و… کشتار های خونین مذهبی به راه افتد.

در میان این جوامع ما شاهد جنگ های مذهبی هستیم که مسلمانان به نام خدا یک دیگر را می کشند و مذهب دیگری را کفر یا نفاق یا مشرک می خوانند تا از طریق جنگیدن با این مشرکان به بهشت روند؛ و از قضای روز گار این جنگ ها با ثروت و غنیمت دنیوی همراه است.

نگاهی گذرا به تاریخ گذشته این منطقه نشان از تکرار این جدال های مذهبی که قدرت و ثروت را همراه خود داشته، می دهد. حتی قبل از استعمار انگیس و بعد سلطه امریکا بر منطقه هم زمینه جدال مذهبی در این منطقه وجود داشته است.

 تاریخ گذشته این منطقه نشان می دهد که تکفیر و واجب القتل بودن مخالفان مسلمان و دیار کفر دانستن سرزمین های همسایه، که دیگر مسلمانان در آن حضور داشته اند، زمینه جنگ و جدال به نام خدا را در این منطقه فراهم کرده است.

البته این نوع خشونت مذهبی را در حوزه مذهبی و فرهنگی ایرانی کمتر شاهد بوده یا استمرار آن به این خشونت را شاهد نبوده ایم.

۱- اولین کشتار های مذهبی از این نوع را می توان در دوره ابن تیمیه در قرن ۷ و ۸ هجری قمری مشاهده کرد. وی فقیه و خطیبی بسیار با هوش و پر کار بود که در زندان فوت و آثار فراوانی تالیف کرد که می گویند به ۵۰۰ عدد می رسد.

نام برده در تفسیر اسلام سخت گیر بود و معتقد به جهاد با منحرفان مسلمان بود. از این روی اگر حاکمی سنی به جهاد با منافقان( که عارفان و فلاسفه و شیعیان و ایزدی ها را شامل می شد) عمل نمی کرد مورد انتقاد وی بود. وی در این انتقاد کردن از حاکمان زندانی شدن را به جان می خرید.

سرنوشت او شاید برای داعشیون درس عبرتی باشد چرا که زمانی قدرت حاکم به اقتضای منافع قدرت با راه انداختن جنگ های مذهبی موافق نبود به وی پشت کرد اما او بر عقیده خود ماند تا اینکه در زندان جان سپرد. با این وصف اندیشه ابن تیمیه طرفداران زیادی در میان اهل سنت دارد.

۲- این دیدگاه تکفیری و جهادی در قرن ۱۲ هجری قمری با محمد ابن عبدالوهاب در منطقه عربستان امروزی، عمده و باز خوانی تندتری شد. وی فردی معتقد و همانند استاد نا دیده خود یعنی ابن تیمیه راست کیش بود و باور به نجات اسلام از شرک و کفر داشت. در پیوند این دیدگاه وخاندان آل سعود کشورعربستان سعودی امروزی شکل گرفت.

آنچه امروز به نام اعمال دولت اسلامی قابل مشاهده است را در قرن ۱۲ تا ۱۳ در عربستان و عراق هم می توان مشاهده کرد.

این جریان معتقد بود که منطقه حجاز و اطراف آن را باید از کفر و شرک پاک کرد و همچنین حمله به کربلا و نجف را جهاد در راه خدا تلقی می کرد، چرا که این سرزمین ها را دارالحرب می دانست که باید از لوث منافقان و مشرکان مسلمان پاک شود.

تخریب امکان مذهبی به نام عبادت مشرکانه در مدینه و کربلا، کشتار های مذهبی و حتی حمله به کربلا و بعد نجف با کشتار فراوان در این دو شهر همراه بود. اگر چه بعد از قدرت یافتن دولت آل سعود از شدت این جنگ ها کاسته شد و طیف تندرو سلفی به نام (جنبش برادران )به وسیله حکومت و با رضایت روحانیت رسمی سعودی تصفیه خونین و به عبارتی به سرنوشت ابن تیمیه دچار شد؛ آنهامنتها با خشونت بیشتری قتل عام شدند.

3- با این وصف این نگاه سلفی-ـ تکفیری در مدارس عربستان ریشه دار بوده و هست و استعداد آن را دارد که در هر فرصتی خود را نشان دهد. بار دیگر به بهانه اشغال افغانستان به شوروی خود را نشان داد و به رشد و به قدرت گیری طالبان انجامید که باور های این جریان ریشه در مدارس سلفی عربستان بخصوص مدینه دارد.

با سرنگونی صدام حسین درعراق در کشاکش قدرت میان حکومت ایران و عربستان در منطقه وعراق، انحصار طلبی حکومت شیعه در عراق هم که ریشه در جدال های گذشته با اهل سنت داشت، موجب رشد جریانی شد که امروز داعش یا دولت اسلامی خوانده می شود.

اگر به گذشته نگاه کنیم سرنوشت این جریان باز هم تکرار خواهد شد که همان تاریخ مصرف داشتن این نوع جریانات است، اما هزینه گرانی برای منطقه خواهد داشت.

کسانی که تاریخ می دانند درک می کنند که چرا شیعیان عراقی با اهل سنت رابطه خوبی ندارند، چون در گذشته نزدیک رویارویی این دو مذهب در عراق خونباراست. هم چنین ایرانیان شیعه رانده شده از عراق هم نسبت به ایرانیان با اهل سنت رفتار تندتری دارند که ریشه در عداوت های پنهان و آشکار میان این دو مذهب اسلامی در عراق دارد.

امروز داعش به نام خدا مجازات می کند، کشتار و تخریب می کند و می توان ریشه مشترک رفتاری این جریان را در گذشته این منطقه با نام های گوناگون اما رفتار همانند مشاهده کرد؛حتی قبل از زمانی که غربیان پای به این منطقه بگذارند اگر چه کشور های غربی هم مطابق منافع خود با این جریان رفتار می کنند.

به نظر می رسد می باید ریشه فکری و هم زمینه های اجتماعی این جدال مذهبی را بابد خشکاند. برخی از آموزش های مذهبی مذاهب اسلامی بر علیه هم داعش پرور است. منتها برخی گرایشات سلفی در این مورد بسیار تندرو هستند.

باید دید که فتوای اخیر آل شیخ مفتی عربستان سعودی در باره داعش و القاعده زمینه آن را می دهد که آموزش های تند اسلامی در عربستان تغییر کند، یا این فتوا نوعی مانور سیاسی در جهت حمایت از دولت عربستان است و منجر به نقد آموزه های تکفیری در مدارس دینی عربستان نمی شود. جالب آن است که آل شیخ حدیثی از پیامبر در باره داعش نقل کرد و آنان را شبیه به خوارج خواند.

نباید فراموش کرد که مدارس دینی عربستان بر خلاف دانشگاه الازهر در مصر آموزه های تکفیری قوی دارند.

بی گمان نگاهی به گذشته نزدیک در کشور های مسلمان خاور میانه بخصوص عربستان و عراق و سوریه، نشان ازاستعداد و زمینه تلخ جنگ مذهبی شدید دارد که در زمان مناسب می تواند شعله ور شود؛ همچنان که امروز شده است.

خشکاندن این استعداد شوم در وهله اول نیاز به رفتاردرست سیاسی حکومت ایران و دولت عربستان دارد. اما اصلاح ریشه ای این نزاع برادر کش و انسان کش به تغییر آموزش های سنتی در مدارس دینی نیاز دارد. نگاهی به تاریخ منطقه ضرورت این تغییر را بیشترنشان می دهد.

به نظر می رسد جریان روشنفکری بخصوص مسلمان این باربه آموزش های سنتی بنیاد گرا در مدارس دینی برخورد انتقادی کند.

حل این صورت مسئله به رفتار ها و روش های جدیدی نیاز دارد تا با تعامل با بخشی از سازمان رسمی دین، در احادیث و روایت هایی که جهاد با غیر را موافق عقیده خود جاری می دانند وحکم به نفاق و ارتداد انسان ها می دهند باز نگری اساسی شود.