نگاهی به پروژهی سینمایی مجید مجیدی برای معرفی پیامبر اسلام
محمد؛ پیامبر مهربانی. این عنوان، کم و بیش، تصویری است که تمام مسلمانان جهان بر آن اتفاق نظر دارند و میخواهند با تبلیغ این نگاه و نگرش، دینشان را به شکل نماد و نشانی از صلح و عطوفت به دنیا معرفی کنند. اما همین عنوان دو کلمهای ساده، موجب اختلاف در میان خود مسلمانان است. برای همین وقتی فیلمساز ایرانی، مجید مجیدی، با انتشار بیانیهای تبلیغات برای جدیدترین ساختهی سینماییاش را آغاز میکند، دیگر جریانات اسلامی، به او معترض میشوند و حکومت ایران را توهینکننده به اسلام و پیامبرش معرفی میکنند.
“اینبار [با نمایش فیلم پیامبر] میخواهیم با سلاح فرهنگ و هنر به جنگ خشونتطلبانی برویم که نام مقدس اسلام و محمد را دزدیدهاند و در عراق و سوریه و لبنان و پاکستان به پشتوانه درهم و دینارها غارت میکنند، آتش میزنند، منفجر میکنند و سرها را صدها صدها میبرند.” این بخشی از بیانیهی مجیدی برای معرفی فیلم “محمد” است. او که پیشتر در مصاحبهای گفته بود اگر پیامبر اسلام در این روزگار میزیست، سینماگر میشد؛ حالا از همین ابزار استفاده کرده تا به جنگ خشونت طلبانی برود که نام مقدس اسلام و محمد را دزدیدهاند. کسانی که به گفتهی مجیدی با پشتوانهی “درهم” و “دینار”- واحد پول کشورهای عربی- دست به غارت و آشوب میزنند. کارگردان ایرانی اما برای ساختن پادزهر مورد نظرش، با استفاده از یک ابزار غربی-سینما-، و با پشتوانهی “دلار”- واحد پول کشور آمریکا- فیلمی را جلو دوربین برده که به گفتهی خودش “پرخرجترین فیلم تاریخ سینمای ایران” است. فیلمی که از تکنسینهای غربی استفاده کرده، قراردادهای مالیاش به دلار بوده و طبق تخمین اولیهی نزدیک به ۲۵۰ میلیون دلار هزینه داشته. موردی که البته مجیدی آن را نپذیرفته و وعده داده به زودی در یک نشست خبری ویژه، بودجهی دقیق فیلم را اعلام خواهد کرد.
فیلمبرداری فیلم “محمد” توسط “ویتوریو استورارو” فیلمبردار ایتالیایی فیلمهایی نظیر “اینک آخر الزمان” و “آخرین امپراطور” انجام شده. صحنههای مربوط به مکه و مدینه در ایران و شهرک سینمایی نور متعلق به بنیاد مستضعفان بازسازی شده و سکانسهای مربوط به سپاه ابرهه و حملهی پرندهگان ابابیل در آفریقا جلو دوربین رفته. جلوههای ویژهی فیلم هم با مدیریت “اسکات ای. اندرسون” صورت گرفته؛ همکار فیلمسازانی نظیر پیتر جکسون و جیمز کامرون که نتیجه و حاصل کارش را میتوان در فیلمهایی مثل “ترمیناتور۲” و “ماجراهای تنتن” دید. تکنسینهای غربی با دستمزدهایی به دلار، بازیگران ایرانی با قراردادهای میلیونی سالانه و فیلمنامهای از مجید مجیدی، حمید امجد و کامبوزیا پرتوی، در کنار هم اینطور که کارگردان پروژه اعلام کرده قرار است “پیامآوری را به صحنه بیاورند که همه سلاح بهدستان تروریست «دجال فعل ملحد شکل» را رسوا خواهد کرد.” پیش از این تنها فیلمی که دربارهی پیامبر اسلام ساخته شده، فیلم “الرساله”-که در ایران به نام “محمد رسولالله” نمایش داده میشود- بود به کارگردانی مصطفا عقاد. فیلمی که به گفتهی مجیدی “اگر با نگاه امروزی تفسیر شود در همان جهت قابل تفسیر خواهد بود که دشمنان بنا دارند اسلام را دین خشونت و خونریزی معرفی کنند.” مقایسهای که در بُعد فنی و هنری هم ادامه پیدا میکند و مجیدی معتقد است “فیلم من از نظر دکور با فیلم مصطفا عقاد قابل مقایسه نیست چرا که دکور فیلم ما بسیار عظیم، کارشناسی شده و هنرمندانه ساخته شده است و در مجموع میتوان ادعا کرد که فیلم ما به لحاظ فیزیکی بسیار بزرگ و عظیم است.”
پروژهی حیثیتی حکومت ایران که یکجا میخواهد با جریانهای سلفی، دشمنان اسلام و محصول معروف مصطفا عقاد مبارزه بکند اما از سوی دیگر مسلمانان به عنوان توهینی به ساحت پیامبر زیر فشار قرار دارد. معاون سابق مجمع مطالعات اسلامی الازهر- شیح عمر الدیب- در مصاحبهای با “العربیه” گفته “به تصویر کشیدن انبیاء و صحابه حرام است و به تصویر کشیدن حضرت محمد(ص) در یک فیلم سینمایی شخصیت ایشان را مشوه میکند.” دکتر محمد الشحات الجندی عضو مجمع مطالعات اسلامی الازهر در مصاحبهای با سایت مصری “الوادی” عنوان کرده “ساخت فیلم «محمد(ص)» پس از یوسف پیامبر(ع) نشان از اصرار ایران بر به تصویر کشیدن انبیاء دارد در حالی که الازهر بارها خواستار جلوگیری از به تصویر کشیدن انبیا و صحابه شده است.” فیلم “محمد” ساختهی “مجید مجیدی” دربارهی کودکی پیامبر اسلام تا دوازده سالهگی اوست. به گفتهی مجید مجیدی در مجموع نیم ساعت از این فیلم در شعب ابیطالب، در شهر مکه و در زمانی که محمد اعلام پیامبری کرده بود و دشمنانش او را در تنگنای اقتصادی قرار داده بودند اتفاق میافتد. و همین بخش نیم ساعتی است که باعث حساسیت مسلمانان غیرشیعی شده. گروهی که مجیدی در پاسخشان گفته “قرائتهایی که در چند سال اخیر از اسلام به دست داده شده هیچ قرابتی با زیباییهای اسلام ندارد. ما سعی کردیم قرائتی را تصویر کنیم که در جهان اسلام وحدتآفرین باشد.” وحدتی که انگار حاصل نشده و به نظر میآید بخش دیگری از دنیای اسلام، به دنبال روایت دیگری از پیامبرش است. در همین روزها که مجیدی ساختهی “وحدت آفرین” خود را برای نمایش در جشنوارهی فیلم فجر آماده میکند، کشور قطر در حال ساخت فیلمی دیگر دربارهی آخرین پیامبر مسلمانان است که گفته میشود از ساختهی مجیدی پرخرجتر و عظیمتر است.
در تمام روایتهای مذهبی از پیامبر اسلام، بارها بر سادهزیستی او و خاندانش تاکید شده. چیزی که به نظر میرسد در میان پیروان هنرمند این پیامبر رعایت نمیشود. ملزومات دنیای امروز، همان دنیایی که به گفتهی مجیدی پیامبر را به شمایل یک کارگردان سینما در میآورد، باعث شده که هنرمندان مسلمان برای تبلیغ دین و پیامبرشان دست به دامن ارز رایج دیگر کشورها بشوند و با استفاده از یک پشتوانهی مالی عظیم، تکنسینهای کاربلد را به استخدام خود در بیاورند تا بتوانند “فتنه”هایی را خنثی کنند که پشتوانههایی به “درهم” و “دینار” دارند. مبارزه و جنگ اعتقادها، به مدد و کمک اقتصاد مرموزی که مجهز به سرمایههای خفیهی تمام نشدنی است. شاید این جنگی باشد که برعکس روایت تاریخی، به جای پیامبر، مردم را در شعب ابیطالب و تنگنای اقتصادی گذاشته. جنگی برای تبلیغ مهربانی. مهربانیای البته پرخرجتر از پند و اندرزهای رایج مذهبی به انضمام لبخندی و دعوتی به اسلام!