دخترت را خواهیم کشت

نویسنده

» افشای نامه تهدیدآمیز به شیرین عبادی:

shirinebadi685.jpg

پریسا حاتمی

دفتر شیرین عبادی خبر داد که این برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، در نامه‌ای به فرمانده نیروی انتظامی از تشدید ‏تهدیدات جانی نسبت به خود و خانواده‌اش از سوی عناصر ناشناس خبر داده است. شیرین عبادی، که پیش از این ‏هم چند بار توسط محافل پنهان به مرگ تهدید شده بود، به نامه اخیر خود به سردار احمدی مقدم، متن پیام هایی ‏تهدیدآمیز را ضمیمه کرده که در یکی از آنها خود او و در دومی دخترش به مرگ تهدید شده‌اند.‏

وی در این نامه تصریح کرده که: “تهدید علیه‌جان و امنیت من و خانواده‌ام که از مدت‌ها قبل شروع شده بود، ‏اخیرا شدت گرفته است.“‏

اشاره این حقوقدان فعال در زمینه حقوق بشر، به پیام‌های متعدد حاوی تهدید است که وی از چند سال پیش به ‏تکرار آنها را دریافت کرده است. وی در نامه‌ای که در زمان ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی به وی نوشته بود ‏و در آن از تهدیدها خبر داده و از عدم تأمین جانی خود شکایت کرده بود، به این موضوع نیز اشاره کرده بود که ‏در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، او نیز در لیست حذف فیزیکی قرار داشته و اگر روند قتل ها متوقف نمی‌شد، نوبت ‏به او هم می‌رسید.‏

اکنون عبادی، در حالی از شدت گرفتن تهدیدها علیه خود خبر می‌دهد که همچنان وکالت شاکیان را در پرونده‌هایی ‏نظیر قتل‌های زنجیره‌ای، قتل زهرا کاظمی و قتل زهرا بنی‌یعقوب و نیز وکالت بسیاری از متهمان پرونده‌های ‏سیاسی، عقیدتی و حقوق بشری را برعهده دارد.‏

از همین روست که وی در نامه‌اش به فرمانده نیروی انتظامی نوشته است: “من اختلاف حسابی با کسی ندارم و ‏در حرفه وکالت خود نیز فقط به صورت رایگان از قربانیان نقض حقوق بشر دفاع می‌کنم، بنابراین افرادی که ‏آرزوی مرگ مرا دارند، با من عداوت شخصی نداشته، بلکه با افکار و عقاید من مخالف هستند.“‏

گفتنی است وی تاکنون هر بار که توسط عناصر ناشناس مورد تهدید قرار گرفته، این موضوع را به نیروی ‏انتظامی گزارش کرده و مدارک مربوط را نیز تحویل داده و خواستار پیگیری موضوع شده است. او این بار نیز ‏تصریح کرده که برای اینکه این تهدیدها به صورت قانونی ثبت شود، گزارش خود و کپی برگه‌های حاوی تهدیدها ‏را برای فرمانده پلیس ارسال کرده است؛ در شرایطی که به تصریح او”یافتن نویسنده یا نویسندگان نامه‌های ‏تهدیدآمیز کار چندان دشواری نخواهد بود.“‏

در یکی این نوشته‌ها که وی آنها را در روز 15 فروردین در زمان ورود به دفترش مشاهده کرده است، دختر این ‏وکیل پیگیر حقوق بشر اینگونه به مرگ تهدید شده است: “خانم شیرین عبادی به تو گفتیم رفتار غیراسلامی و ‏منطبق با رفتار بهائیت خود را ترک کن ولی تو به خوش رقصی برای خارجیان و بهائیان ادامه دادی دخترت را ‏هم در این راه وارد کردی. او را خواهیم کشت که بدانی. توجه کن.“‏

نامه فوق به امضای “انجمن ضد بهائیت” رسیده است، و در همین حال در نامه دیگری آمده است: “سرکار خانم ‏شیرین عبادی، بارها به شما تذکر داده شده که مراقب سخنان خود باشید. چندی است که در خارج از کشور به‌رغم ‏اغماض‌های صورت گرفته نسبت به خیانت‌های شما، اقدام به سخن پراکنی می‌نمایید. برای آخرین‌بار اخطار ‏می‌گردد تا اعمال و رفتار خود را اصلاح نمائید. وگرنه انتقام خیانت به کشور و اسلام را خواهید گرفت.“‏

شیرین عبادی در سال 2003 به خاطر فعالیت‌های گسترده‌اش در زمینه دفاع از حقوق کودکان و زنان در ایران، ‏موفق شد جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص دهد. وی اولین زن مسلمان و نیز اولین فرد ایرانی بود که به این ‏جایزه دست می‌یافت. شیرین عبادی که پیش از دریافت جایزه صلح نوبل چند بار از سوی محافل ناشناخته در ‏ایران تهدید شده بود و نام او در میان اولین نفرات لیست قتل‌های زنجیره‌ای قرار داشت، پس از آن مقطع، وی ‏شاهد این بود که تهدیدهای رسمی و غیر رسمی علیه او افزایش یافته است. روزنامه‌های نزدیک به محافل اقتدارگرا ‏بارها این وکیل فعال حقوق بشری را به طور ضمنی یا صریح، تهدید کرده‌اند.‏

با این حال دستگاه قضایی تنها یک بار او را به عنوان متهم به دادگاه کشیده و محکوم کرده است؛ آن هم در زمانی ‏که وی تلاش کرد به محسن رهامی، وکیل دانشجویان در پرونده حمله به کوی دانشگاه کمک کند. عبادی در آن ‏پرونده که به عنوان “نوارسازان” شهرت یافت، محکوم شد. اما پس از آن، هرچند تهدیدها علیه وی افزایش یافت، ‏اما دستگاه‌های قضایی و امنیتی ایران به خود اجازه ندادند از خط قرمز احضار یک برنده صلح نوبل عبور کنند.‏

در عوض، به زعم برخی از ناظران، این موضوع باعث شده که برخی محافل تندرو تلاش کنند به روش‌های ‏دیگری باعث منفعل کردن عبادی و کاهش حجم فعالیت‌های حقوق بشری وی شوند که تهدید جانی یکی از این ‏روش‌هاست. هرچند این تهدیدها تاکنون آشکارا ناکام بوده است و این برنده ایرانی صلح نوبل همچنان به تلاش خود ‏برای دفاع از حقوق بشر و ارتقای سطح آن در ایران ادامه داده است.‏