براون و بوش، سختگیر نسبت به ایران

نویسنده

آلبرتو پازولینی زانللی

یک شام، یک صبحانه، یک گردش، یک نهار، یک کنفرانس مطبوعاتی و بیش از چندین ساعت زمان برای گفتگوی رو در رو. اولین دیدار گوردن براون از آمریکا، به عنوان نخست وزیر انگلستان، طولانی و تا آنجا که ممکن بود صمیمانه و در کمپ دیوید انجام شد. این دیدار در مزرعه جورج بوش در تگزاس، به صمیمیت تبدیل شد. هر دو نفر باید برای آغاز روابطی که همه می دانند رنگ و بوی رابطه طولانی بوش و بلر را ندارد، خود را آماده می کردند. این را از طرز لباس پوشیدن این دو رهبر می شد فهمید؛ از شلوار جین و پیراهن آستین کوتاه خبری نبود. هردو نفر کت دو دگمه و کراوات داشتند. اما تفاوتی که وجود داشت سبک لباس پوشیدن آنها بود.

مرد اسکاتلندی که از لندن آمده بود، در این موقعیت هم رسمی تر، خشک تر، محافظه کار تر از بلر بود. این نکته را از قبل هم به یکی از وزرایش اعلام کرده بود؛ با روی کار آمدن براون، آمریکا و انگلستان دوست باقی می مانند، اما دیگر مثل “دوقلو های سیامی” نخواهند بود. حتی در جریان کنفرانس مطبوعاتی آن دو می شد این تفاوت ها را دید.

بوش، چنانکه عادتش است دیدش را نسبت به جهان با تهدید، شرح وظایف و کارهایی که بعدی مذهبی دارند، آغاز کرد و یک بار دیگر به نبرد بین خیر و شر اشاره کرد؛ درحالی که براون به موضوعات اساسی و با لحنی شمرده و کلماتی وزین، اشاره کرد. در پایان در همه موارد به توافق رسیدند و تنها تفاوت در لحن سخنرانی شان بود. براون، آمریکا را برای این “نقش رهبری در مبارزه با تروریسم بین المللی را ایفا کرده است”، ستود.

براون خاطرنشان کرد روابط آمریکا و انگلستان همچنان مصمم و مشخص است، بخصوص در “مواردی خاص” که همان علایق مشترک شان است و اگر اختلافات ریشه ای ایدئولوژیک و فرهنگی که از آنها دو کشور مستقل ساخته است نبود، می شد آنها را یکی دانست. وی گفت حالا زمان آن رسیده است که پای میز مذاکره بنشینیم و برای همیشه به یک توافق نسبی برسیم.

توافقات متعدد بودند: توافق بر سر افغانستان، که نخست وزیر آن را چنین توصیف کرد “خط مقدم مبارزه با تروریسم”، این همان تشبیهی بود که مخاطبش در مورد عراق بکار می برد؛ توافق بر سر دارفور یا بهتر است بگوییم لزوم اقدام عاجل در مورد این کشور که احتمال آن زیاد است که نقش رهبری در این مورد به گردن انگلستان بیافتد که دوش به دوش فرانسه به نتیجه مطلوب برسد؛ توافق بر سر دوحه و مسئله جهانی شدن؛ توافق بر سر ایران یا به عبارت دیگر لزوم سختگیری بیشتر در قطعنامه های صادر شده توسط سازمان ملل برای مقابله با برنامه های اتمی ایران. هیچ چیز درمورد اقدام های احتمالی بعدی که آمریکا معتقد است می تواند نظامی هم باشد و انگلستان تا کنون آن را مطرح نکرده است، به میان نیامد.

درمورد عراق چند کلمه ای خوانده شد و از این گفته ها چنین بر می آمد که هیچ شکافی بین انگلستان و آمریکا وجود ندارد. بوش در این مورد گفت: “راه حل «بلری» بار مثبتی برای انگلستان داشته است و من از همکاری بریتانیا درجنگ عراق تشکر می کنم”. براون این گفتگو را مثبت ارزیابی کرد و آن را “دقیق و صریح” توصیف کرد. تنها اختلاف بوجود آمده بین دو کشوربر سرزمان بندی جنگ عراق بود که رئیس جمهور آمریکا معتقد بود که “شکست در عراق، عاقبت سنگینی دارد که حتما نخست وزیر انگلستان متوجه آن شده است”. اما گوردن براون به این گفته اهمیتی نداد و ابراز داشت که انگلستان تا کی باید به جنگی که سخت و طولانی است، ادامه بدهد.

به گفته نخست وزیر، تصمیم در این باره به نتایج حاصل از گفتگو با فرماندهان ارتش و بخصوص به موقعیت بصره، که مقر نیروهای نظامی انگلستان است، بستگی دارد. البته مدت هاست که خروج نیروهای نظامی از بصره آغاز شده است که نه بوش و نه براون به آن اشاره ای نکردند، اما حضور نظامی انگلستان در عراق با 40 هزار سرباز آغاز شد که این تعداد به 5500 نفر تقلیل پیدا کرده است و این تغییر در زمانی که بلر هنوز در خیابان اونینگ اقامت داشت، صورت گرفته بود.

منبع: ایل جورناله، 31 ژوئیه 2007