توفان خاورمیانه در راه است

لوریان لوژور
لوریان لوژور

» تحلیل لوریان لوژور از وضعیت منطقه

میشل روکار

مذاکرات میان ایران و گروه شش کشور که تا تاریخ تعیین شده ۲۴ نوامبر به نتیجه نرسید، برای ۷ ماه دیگر تمدید شد و تا ژوئن ۲۰۱۵ ادامه خواهد داشت.

مذاکراتی فوق العاده که بارها متوقف و مجدداً از سر گرفته شد و بیش از ده سال به طول انجامید؛ مجلس سنای آمریکا و اسراییل همواره با بدگمانی مطلق نظاره گر این مذاکرات بودند. به نظر می رسد که این مذاکرات طوری برنامه ریزی شده که درنهایت به شکست منجر شود.

با این حال، حداقل از دو یا سه ماه پیش، دو عامل اصلی مذاکرات، یعنی ایران و آمریکا، خواهان رسیدن به توافق اند و درواقع به آن نیاز فوری دارند. ایران، به این دلیل که تحریم های اقتصادی به شکلی خطرناک این کشور را در تنگنا قرار داده و اینکه رییس جمهور روحانی برای تحکیم موقعیت اش نیاز به یک موفقیت بین المللی دارد. و ایالات متحده، زیرا رییس جمهور اوباما نیز به یک موفقیت بین المللی نیاز دارد تا مواضع داخلی خود را تقویت کند و همچنین اینکه حل و فصل کردن این اختلاف طولانی مدت می تواند شرایط را طوری رقم زند که تنش ها قدری فروکش کند و روزنه امیدی برای حل مشکل سوریه و همچنین تهدید گروه موسوم به خلافت اسلامی در عراق یافت شود.

این درحالی است که ایران به تازگی از یک کشمش سیاسی داخلی و درعین حال طولانی مدت خارج شده؛ نبردی که بیش از سه سال میان کسانی که می خواهند به هر قیمت ممکن به سلاح اتمی دست یابند [بخشی بزرگی از دستگاه نظامی و آیت الله ها] و کسانی که خواستار دستیابی به آن نیستند [جامعه بازار و اصلاح طلبان] آغاز شده. نتیجه این رویارویی مدت ها نامشخص بود و درنهایت زمانی که آیت الله خامنه ای اعلام کرد که استفاده از سلاح اتمی مخالف قرآن است، به نفع مخالفان مقوله اتمی نظامی تمام شد. با اینکه اکنون به نظر می رسد مخالفان مقوله تسلیحات اتمی پیروز شده اند، ولی این رویارویی طی سال ها میان هیأت های مذاکره کننده ایرانی وجود داشت، چرا که اعضای هیأت های قبلی ترکیبی از مخالفان و موافقان تسلیحات اتمی بودند. بارها دیده شده که بازدید آژانس اتمی از برخی تأسیسات مشکوک به طور غیرمستقیم در برخی توافق های انجام شده لحاظ گشته، ولی به طور رسمی ازسوی یک فرمانده محلی رد شده است. همچنین از سال ها پیش، تمامی هیأت های آمریکایی از افرادی تشکیل شده بودند که سرسختانه با ایران خصومت دارند. پس شکست های مکرر در این مذاکرات جای تعجب نداشت.

ولی شرایط در منطقه خاورمیانه به شکلی آرام ولی از ریشه درحال تحول است؛ درست به مانند جابجا شدن گسل های زمین ساختی. عیان ترین این تحولات الزاماً عمیق ترین آنها نیست، چرا که تأثیرات عیان آنها در کوتاه مدت و به شکلی بومی نمایان تر است. یکی از این تحولات بیداری تشیع است. همه به این مسأله واقف اند که از قرن ها پیش، درواقع بیش از هزار سال پیش، یک رویارویی عمیق در جهان اسلام میان دو تفسیر متفاوت از سنت وجود دارد. سنی ها که در اکثریت قرار دارند و بیش از ۷۰ درصد جامعه عرب را تشکیل می دهند، خود را درست آیین می دانند و اقلیت مسلمانان، یعنی شیعیان را ملحد قلمداد می کنند. شیعیان نیز همین عقیده را نسبت به سنی ها دارند. نفرت این دو فرقه از یکدیگر خاموش نشدنی است. تنها کشور بزرگ تشیع، ایران است که درواقع پارسی است و عرب نیست. در جهان عرب، شیعیان تقریباً در همه جا پراکنده اند. حماقت آمریکا در حمله علیه عراق در آغاز قرن حاضر به اقتدار دیکتاتور محلی خاتمه داد. صدام حسین بی شک به شکلی وحشتناک بی رحم بود، ولی او شخصیتی غیرمذهبی داشت. صدام تسلیحات کشتارجمعی دراختیار نداشت، ولی می خواست اقتدار خود را بدون هیچ مرجع مذهبی حفظ کند و تعادل خارجی را برهم زند. بی شک درس ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ برای او کافی بود. این عملیات نسنجیده راه را برای وقوع جنگی داخلی میان شیعه و سنی باز کرد و درعین حال دورنمای به دست گرفتن قدرت ازطریق انتخابات، برای اکثریت شیعه ایجاد شد. بی ثباتی ای که از آن زمان تاکنون به وجود آمده همچنان ادامه دارد.

محور تشیع که ازسوی ایران و همچنین روسیه حمایت می شود بیدار شده. ترکیه نیز که دارای قدرتمندترین ارتش در این میان است، عرب نیست، ولی سنی است. دولت ترکیه که تلاش چندانی برای مخفی کردن نبود حس نفرت اش از دولت اسلامی نمی کند، حمایت از کردهای عراقی را نیز بر کردهای خود ممنوع کرده. حضور اسد نیز برای دفاع کلی در برابر آدم کش های دولت اسلامی لازم به نظر می رسد. و رقیب اصلی دولت اسلامی، ایران است که بهترین متحد کننده در میان شیعیان، حتی شیعیان عرب، محسوب می شود. عربستان سعودی نیز به همین تحلیل رسیده. ریاض نیز متوجه شده که حتی یک خط مشی سنی میانه رو برای جهادگرایان غیرقابل تحمل است.

باز شدن گره مذاکره با ایران، کلید باز شدن گره منطقه است که به نوبه خود می تواند به تحولاتی عمیق در ائتلاف ها منجر شود. به همین دلیل است که اعلام تمدید ۷ ماهه مذاکرات میان ایران و گروه شش کشور خبر بدی است: تمامی خطرات، ازجمله اوکراین، رو به وخامت می روند. البته خبر خوبی نیز در لابلای آن قابل رصد است: مذاکرات تمدید شد، متوقف نشد. درواقع هیچ کس نخواست متحمل این ریسک شود.

امیدواریم که وجود بیم و هراس در این مقوله، ازاین پس به نتایج خوبی بینجامد.

لوریان لوژور، ۱۲ دسامبر