حکومت به سه روایت

نویسنده
پیام رهنما

» نگاهی به نمایش "بر پهنه دریا"

 

صحنه/ اجرای تهران – پیام رهنما: پارسا پیروزفر در مقام کارگردان این نمایش، پیش از این سه نمایش دیگر را به روی صحنه برده است. نمایش‌های “هنر” به نویسندگی “یاسمینا رضا”، “گلن گری گلن راس” به نویسندگی “دیوید مامت” و “سنگ‌ها در جیب‌هایش” به نویسندگی “مری جونز”. نمایشنامه‌ی “بر پهنه دریا” نوشته‌ی “اسلاومیر مروژک” نویسنده‌ی لهستانی را خود پیروزفر ترجمه کرده است. نکته‌ی عجیب در آثار نمایشی پیروزفر این است که تا امروز در هیچ‌کدام از نمایش‌های او، بازیگر زن حضور نداشته است. پارسا پیروزفر در این باره می‌گوید: “نبود بازیگرِ زن در نمایش‌هایی که تا به حال کارگردانی کرده‌ام، ضرورت آن متن‌ها بوده است؛ آن نمایشنامه‌ها را دوست داشتم و برحسب تصادف شخصیت زن نداشته‌اند.”

 درست است که شخصیت‌های نمایشنامه‌ی “بر پهنه دریا” همگی مرد هستند، ولی در واقع آن‌ها نماینده‌ی نوع بشر هستند. نمایش‌نامه‌نویس با قراردادن این شخصیت‌ها در موقعیتی ویژه به هولناک‌ترین وجوه انسان نقب می‌زند. انسانی که بدون در نظرگرفتن جنس، رنگ، ملیت، نژاد و اعتقادات و بدون در نظرگرفتن جغرافیا و تاریخی خاص تصویر می‌شود.

در هر سه نمایش‌نامه‌ی کارگردانی ‌شده توسط پیروزفر، نقاط مشترکی وجود دارد که یکی از آن‌ها رگه‌های رئالیسم به همراه انتقاد تند و مستقیم اجتماعی است. این انتقادات چه بسا به جامعه‌ی کنونی ما هم وارد است. از طرف دیگر تشدید جنبه‌های نوآورانه و خلاق متن است که توسط کارگردان در حین اجرا صورت گرفته است. افرادی بی‌گناه که زیر بار فشار عدم اجرای عدالت شکسته می‌شوند و قدرتمندانی که در این شرایط نه تنها خم به ابرو نمی‌آورند، بلکه پرزورتر هم می‌شوند. شخصیت‌های نمایش برای مبارزه با این بی‌عدالتی‌ها انگیزه پیدا می‌کنند و این انرژی اجرا را در آن‌ها تقویت می‌کند. عده‌ای معتقدند که تاریخ مصرف این نوع درام‌ها به اتمام رسیده و دیگر تکان‌دهنده نیستند و چه بسا اگر در زمان دیگری مثل انقلاب‌های مختلف اجرا شود، ارجاعات آن بیشتر قابل درک است. اما وجود درام‌های این‌چنینی در هر زمانی، حتی آن موقع که به ظاهر رضایت افراد جامعه از حکومت‌ها حکم‌فرماست و انقلابی زیر پوست آن در جریان نیست، خالی از لطف نیست. چرا که یادآوری روزگار نارضایتی‌ها و نابسامانی‌هاست و چون تلنگری بر روح جامعه عمل می‌کند تا آن را از خواب غفلت بیدار کرده و نگذارد به دره‌ی تاریک استبداد سقوط کند.

در پهنه‌ی دریا داستانی روایی از سه مرد است که بر تخته‌پاره‌ای بر دریا شناور هستند. گرسنه‌گی به آن‌ها فشار می‌آورد و از این رو به فکر خوردن یکدیگر می‌افتند. سه تفکر سوسیالیسم، دموکراسی و لیبرالیسم با نام شخصیت‌های گنده، متوسط، کوچیکه، در نمایش حضور دارند. آن‌ها در دریا گم شده‌اند و این اثر مضحکه‌ی این نوع تفکرات و حوادث پیش آمده برای آن‌هاست و از این این‌جاست که دورویی و تقلب برای جلب رضایت همدیگر آغاز می‌شود. در این قسمت انتخابات انجام می‌شود و نویسنده با زیرکی تمام انگشت اتهام خود را بر روی دمکراسی می‌گذارد و با طرح تقلب در انتخابات، با شلاق طنز انتقادی که معرف سبک اوست، دموکراسی ومولفه‌های بنیادی‌اش را به تازیانه می‌گیرد. در پهنه‌ی دریا تمام ویژگی‌های آثار مروژک را یک‌جا جمع آورده است: طنز که نتیجه‌ی بینش او به جهان، به خصوص مناسبات قدرت است، شخصیت‌ها وفضایی که حداقل‌ها را دارد واز اضافه گویی (گفتار شخصیت‌های نمایش) و اضافه‌پردازی (اشیاء ولوازم اضافی در صحنه) به شدت پرهیز می‌کند. آدم‌های نمایش مرژورک، منحصر بفرد و دارای انگیزه‌هایی به شدت کنترل شده هستند. این‌ها ویژگی‌هایی است که به مثابه‌ی نقاط ممتاز و دست نیافتنی آثار مروژک به حساب می‌آیند که مهم‌ترین مشخصه‌ی آن خصوصیات جهانی و در نتیجه اقبال جهان از آن است. آن‌چه در صحنه شاهدش هستیم، کشمکش عده‌ای بر سر تصاحب قدرت وجهان است که به طور مشخص از اخلاق و الگوی ماکیاولی تبعیت می‌کنند و برای تصاحب مدیریت جهان از هیچ کاری واهمه ندارند حتی اگر از بین بردن فیزیکی رقیب باشد. نمایش در بستر داستانی استعاری از جهان و اتفاقاتی که در آن می‌افتد به لایه‌های زیرین نقب می‌زند، جایی که در آن چهره‌ی واقعی نظام‌های توتالیتر و مستبد آشکار می‌شود و نقاب از روی همه‌چیز کنار می‌رود. اجرای نمایش در بخش‌هایی مانند بازیگری، طراحی صحنه، لباس، گریم وموسیقی حساب شده و دقیق است. از همین رو پیروزفر در سومین تجربه‌ی کارگردانی و بازیگری‌اش کارگردانی معروفی می‌شود که در هر اثری که به صحنه می‌برد، تماشاگر کنجکاو می‌شود تا آن را ببیند. این همه حاصل وسواس‌های او در انتخاب متن ودر نتیجه کارگردانی است، هر چند تسلط او بر نمایش‌های آمریکایی غیر قابل انکار است.

یکی از نقاط برجسته‌ی نمایش‌نامه‌ی مرژوک، طنز سیاه نهفته در آثار اوست که حکایت تلخی فراخی است که در پوششی از طنز و لوده‌بازی از دل کاراکترها برمی‌آید. مثل لحظات عکس گرفتن کشتی شکستگان که بسیار دردناک بوده اما در عین حال با پرداخت بسیار زیبای نویسنده و کارگردانی هنرمندانه‌ی پیروزفر، تماشاچی را به خنده وامی‌دارد. از طرف دیگر شخصیت‌ها گویی از ناکجا آمده و در ناکجا محو می‌شوند. این عدم قطعیت تا پایان همراه تماشاچی می‌ماند و این‌که چرا این شخصیت‌ها کشتی شکسته شده‌اند، چه بر آن‌ها گذشته که گرسنه شده‌اند و خیلی چراهای دیگر تا انتها بی‌پاسخ می‌مانند.

بر پهنه‌ی دریا تا ۷ مهر ماه ساعت ۲۰ در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه‌ی ایرانشهر به روی صحنه می‌رود.

 

 

بر پهنه دریا/ نویسنده: اسلاومیرمروژک، مترجم: پارسا پیروزفر، کارگردان: پارسا پیروزفر، بازیگران: سیاوش چراغی پور، هوتن شکیبا،‌ پارسا پیروزفر، علی ابداعی و هوشنگ قوانلو، دستیار کارگردان: محمد گودرزیانی، مدیر صحنه: نصیر ساکی، عکاس: حسن طاهری، طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی، برنامه ریز و مدیر تولید: نورالدین حیدری ماهر