چهار سال تردید در تصمیم گیری و مسؤولیت پذیری

نویسنده

» نگاه فیگارو به رویکردهای اوباما:

ایزابل لاسر

رییس جمهور دموکرات آمریکا برای تمایز خود از اسلافش، سیاست “دست دراز” را در رابطه با حکومت تهران انتخاب کرد، ولی پس از اینکه متوجه شد این شیوه راهی به موفقیت ندارد، کم کم از آن منصرف شد.

از زمانی که انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ باعث جایگزین شدن نظام شاهنشاهی طرفدار آمریکا با یک حکومت دین سالار ضدآمریکایی شد، هدف تمامی دولت های آمریکایی در واشنگتن بر این نکته استوار بوده که هر طور شده از رسیدن جمهوری اسلامی به آستانه اتمی جلوگیری کنند. در سال ۱۹۸۲ رونالد ریگان تحریم هایی را در رابطه با صادرات فن آوری های اتمی به ایران ایجاد کرد. در اوایل سال های ۱۹۹۰ بوش پدر از ممنوعیت فن آوری هایی با رویکردهای دوگانه، یعنی نظامی و غیرنظامی، استقبال کرد. بیل کلینتون نیز یک سیاست “سد نفوذی” را علیه تسلیحات کشتارجمعی ایران اتخاذ نمود. درنهایت بوش پسر نیز تحریم های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد که چندان نتیجه بخش نبود.

باراک اوباما در زمان کمپین انتخاباتی اش وعده داد از رویه سیاست گذاری جرج بوش که در نظر او بی نتیجه بوده پیروی نکند و بجای آن “گفتمان بدون شرط” با تهران را جایگزین سازد. او پس از ورود به کاخ سفید سیاست “دست دراز” را در برابر ایران اتخاذ کرد؛ درست مانند سیاستی که در مورد ولادیمیر پوتین به کار گرفت. رییس جمهور آمریکا به موازات آن تلاش کرد تا با تشدید تحریم های بین المللی از پیشرفت هسته ای ایران جلوگیری کند. ولی پس از گذشت چندین سال تلاش که بزودی چهار سال می شود، نتیجه آن شد که نه مذاکرات و نه تحریم ها، هیچ یک با جاه طلبی های هسته ای تهران سنخیت نداشته است.

 

از تابستان “تمامی گزینه ها روی میز است”

از شش ماه گذشته تاکنون تمامی تلاش های دولت آمریکا متوجه این بوده که متحد اسراییلی خود را از حمله به ایران منصرف کند. سران اسراییلی که صبر خود را ازدست داده اند نیز به نوبه خود از واشنگتن می خواهند برای ایران “خط قرمز” تعیین کند و یک حمله بازدارنده را علیه تأسیسات هسته ای زیرزمینی این کشور انجام دهد. رییس جمهور آمریکا در اوج کمپین انتخاباتی اش نگران وقوع بی ثباتی در خاورمیانه، پیامدهای منفی برای نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه، مسدود شدن تنگه هرمز، و درنتیجه افزایش قیمت نفت در ایالات متحده است. درهمین راستا، روابط میان مسؤولان سیاسی آمریکا و اسراییل به تدریج به سردی گراییده.

باراک اوباما که ازاین پس می داند مذاکرات و شیوه های دیپلماتیک به پایان راه رسیده اند، از اوایل تابستان سال جاری مواضع قاطع تری علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده. به طور رسمی، “تمامی گزینه ها روی میز قرار دارند”. رییس جمهور آمریکا در برابر مجمع عمومی سازمان ملل این وعده را داد که ایالات متحده “هر کاری که لازم است انجام می دهد” تا ایران به بمب اتمی دست نیابد. به عنوان آخرین راه چاره، راه حل نظامی نیز مردود نخواهد بود.

 

رامنی معتقد است که ایران بزرگ ترین شکست اوباماست

اکنون میان واشنگتن و تل آویو یک مشکل زمان بندی وجود دارد. اگر قرار است گزینه نظامی اتخاذ شود، ایالات متحده که دارای تجهیزات لازم برای نفوذ در سنگرهای زیرزمینی ایرانی است، براین باور است که بین شش ماه تا یک سال زمان وجود دارد. اسراییلی ها که در صورت انجام عملیات بدون کمک دیگران دارای تجهیزات سبک تری هستند، براین باورند که تا این میزان زمان در اختیار ندارند. و این درحالی است که آنها ظاهراً هنوز نمی دانند که آیا باید به اظهارات باراک اوباما دایر بر “جلوگیری از ظهور بمب اتمی ایرانی به هر قیمت ممکن” اطمینان کنند یا خیر.

نامزد جمهوریخواه میت رامنی “استراتژی انزوا” و تحریم های اعمال شده ازسوی رییس جمهور آمریکا علیه ایران را زیر سؤال برده. او معتقد است که “ایران بزرگ ترین شکست اوباماست”، زیرا امروز جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری به بمب اتمی نزدیک شده. او می گوید که سران تهران در زمان آغاز ریاست جمهوری اوباما تا این حد در برنامه هسته ای خود پیشرفت نکرده بودند.

نامزد جمهوریخواه همچنین رییس جمهور آمریکا را به “رها کردن” متحد اسراییلی خود متهم می کند. در سیاست خارجی آمریکا، بمب اتمی ایران بی شک به پر سر و صداترین پرونده در کمپین انتخاباتی ایالات متحده تبدیل شده است.

منبع: فیگارو، ۲۳ اکتبر