تولیدگران ملی از بین رفته‌اند

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» اجرای تحریم‌ها در مصاحبه با جمشید اسدی

آمریکا و اتحادیه اروپا از روز اول ژوئیه دور جدید تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، از جمله تحریمهای نفتی را به اجرا گذاشته‌اند. رستم قاسمی، وزیر نفت جمهوری اسلامی بعد از اجرای این تحریم‌ها بدون توضیحات بیشتر گفت که ایران بازارهای خود را دارد و برای مقابله با تحریم‌ها “تمام گزینه‌ها” برنامه ریزی شده است.

کار‌شناسان اقتصادی اما می‌گویند جمهوری اسلامی راهی برای کاهش تاثیرات تحریم‌ها ندارد و در نتیجه “تولید و تولید گران ملی از بین رفته‌ و مشکلات اقتصادی کشور از جمله گرانی، بیکاری و گسترش خط فقر نیز حتی بیتشر از گذشته و قبل از اجرای تحریم‌ها شده است”.

وزیر نفت ایران گفته که نفت کشور “همچنان در بازارهای بین المللی به فروش می‌رسد و تنها بخشی از فروش نفت به اروپا، پیش از آغاز تحریم‌ها از سوی ایران قطع شده بود”؛ اظهاراتی که به گفته ناظران با واقعیت اقتصادی امروز ایران همخوانی ندارد.

تحریمهای اخیر که از سوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا اعمال شده‌اند در راستای فشار بر جمهوری اسلامی برای تعطیل کردن برنامه اتمی خود صورت گرفته بود. جمهوری اسلامی می‌گوید که برنامه اتمی این کشور صلح آمیز است و برای تامین برق و رادیو ایزوتوپهای دارویی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

با ‌جمشید اسدی، استاد دانشگاه و اقتصاد‌دان در مورد تبعات اجرای تحریم‌های ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا مصاحبه‌ای کرده‌ایم که در پی می‌آید.

 

پیش بینی شده بود که بعد از اجرایی شدن تحریم‌ها بحران اقتصادی کشور تشدید شود. افزایش قیمت برخی از کالاهای خوراکی در دو هفته اخیر را می‌توان نتیجه اجرای تحریم‌ها دانست؟

پاسخ به این سوال مثبت است. به این دلیل ساده که در اثر تحریم‌ها داد و ستدهای ایران مشکل‌تر و به تبع آن نیازهای عمومی مردم هم بیشتر از گذشته می‌شود. در نتیجه عرضه کالا‌ها در بازار کمتر می‌شود و قیمت‌ها هم بالا‌تر می‌رود. دلیل دیگر، کاهش ارزش ریال است در برابر ارزهای دیگر بورس جهانی. در مورد واردات باید در نظر داشت که آقای احمدی نژآد زمانی که زمامداری امور را به دست گرفت، واردات را به شکل گسترده‌ای افزاش داد. برای اینکه به خیال خود جلوی افزایش قیمت‌ها را بگیرد. این باعث شد بسیاری از تولیدگران ملی از میان بروند. این هم یک عامل دیگری است برای افزایش قیمت‌ها بدین دلیل که تولیدگران ملی از بین رفته‌اند. در غیاب واردات، کالاهی ملی نمی‌توانند پاسخ گویی نیاز‌ها باشند. این یعنی کمبود عرضه و در حالیکه تقاضا کمتر نشده، بدیهی است که قیمت بالا می‌رود.

 

وزیر نفت ایران گفته که نفت آن کشور “همچنان در بازارهای بین المللی به فروش می‌رسد و تنها بخشی از فروش نفت به اروپا، پیش از آغاز تحریم‌ها از سوی ایران قطع شده بود”. این ادعا چقدر درست است؟ تحریم نفت ایران چه تاثیری در بازارجهانی نفت داشته؟

جمهوری اسلامی در این مورد حقیقت را نمی‌گوید. اگر هم جمهوری اسلامی واقعا اعتقاد داشت که تحریم‌ها تاثیری بر اقتصاد و صادرات ایران ندارند، وزیر نفت با فارسی ویژه خود نمی‌گفت که “امیدوارم کشورهای اروپایی ناعاقلی نکنند و ایران را تحریم نکنند”. یا فرستادگان جمهوری اسلامی به کشورهای مختلف در دیدارهای خود برای رفع تاثیرات آنها تلاش نمی کردند. اگر قرار بود تحریم‌ها تاثیری نداشته باشند، پس این نگرانی‌ها برای چیست؟ علاوه بر این با آمار‌ نیز می‌توان نشان داد که این تحریم‌ها چگونه تاثیر گذار بوده‌اند. امروز بنا بر یک برآورد، بازار نفت با حدود ۲ میلیون بشکه اضافی در روز روبروست. علت کاهش رشد اقتصادی در بعضی از کشور‌ها و حتی رکود در بعضی از کشورهای دیگر تقاضا برای سوخت و از جمله نفت کاهش پیدا کرده است.

از سوی دیگر عراق و کویت به شدت نفت خود را وارد بازار نکرده‌اند. مضافا به اینکه عربستان سعودی تا حدود ده میلیون بشکه در روز تولید خود را افزایش داده است. در اثر کمبود نفت ایران بازار نفت جهانی با بحران نمی‌شود. اما تاثیر مستقیم بر اقتصاد ایران: وقتی که اروپا به صورت مستقیم نفت ایران را تحریم کرد یعنی بازارِ حدود ۲۰ درصد از نفت ایران از بین رفت. این وضعیت هزینه بسیار سنگینی بر درآمد‌های نفتی جمهوری اسلامی می‌گذارد. آنهم در شرایطی که تحریم‌های مالی و بانکی پیش از آن صدمه زیادی به اقتصاد کشور زده بود.

نکته آخری که به اقتصاد ایران صدمه جدی خواهد زد،‌این است که نفت یک کالای استراتیژیک است برای توسعه اقتصادی کشور‌ها. برای همین است که بعضی از کشور‌ها با تحریم نفت ایران مخالف بودند، ‌چون نفت ایران برای آن‌ها اهمیت حیاتی داشت. اما مساله حیاتی نفت دو رو دارد. یکی اینکه کشور‌ها نمی‌خواهند تحریم کنند، ‌اما از سوی دیگر وقتی که بیشتر کشورهای دنیا به این تحریم‌ها پیوستند کسی دیگری نمی‌خواهد ریسک پذیری کند و این کالای استراتیژی را از کشوری بخرد که به طور گسترده تحت تحریم جهانی قرار دارد و حتی امکان حمله نظامی هم به آن وجود دارد. در نتیجه کشورهای دیگری هم که جزو اتحادیه اروپا نیستد به طور داوطلبانه از خرید نفت ایران سرباز می‌زنند. مضافا به اینکه غرب دگیر بیمه نفتکش‌ها از بنادر ایران به بازاهای دنیا را انجام نمی‌دهد. اروپایی‌ها بیمه گران عمده ترابری نفت هستند.

 

مقامات ایران گفته‌اند برای مقابله با تحریم‌ها “تمام گزینه‌ها” برنامه ریزی شده است. به نظر شما چه گزینه‌هایی را برای مقابله با تحریم‌ها در نظر دارند؟

متاسفانه جمهوری اسلامی هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. مناسبت‌ترین پاسخی که بتوان به ادعای وزیر نفت داد، این است که جمهوری اسلامی حقیقت را نمی‌گوید. اولا تحریم‌ها به روایتی می‌توان گفت که پیش از این اغاز شده بود. آن هم زمانی که دادو ستد‌های مالی و بانکی جمهوری اسلامی تحریم و خرید و فروش نفت با مشکل مواجه شده بود. به این معنی که اگر کسی نتواند در ازای فروش کالای خود پولی دریافت کند، معمولا معامله‌ای صورت نمی‌گیرد. این وضعیتی است که جمهوری اسلامی با آن روبرو شده است. اما تنها راهی که مقابل جمهوری اسلامی می‌ماند این است که می‌تواند نفت را به صورت مجانی به بعضی کشور‌ها بدهد به امید اینکه روزی آن کشور‌ها بازپرداخت کنند. مثل کاری که جمهوری اسلامی برای مدت‌ها با یونان می‌کرد. یا نفت به قیمت بسیار نازلی عرضه شود تا خریداری به صورت غیر قانونی علاقمند باشد به خرید نفت و جابه جایی غیر قانونی که آنهم تنها از طریق دورزدن تحریم‌ها امکان پذیر است. اگر این امکان هم فراهم شود، ‌مشکل کمبود درآمد جمهوری اسلامی حل نخواهد شد.

 

یعنی جمهوری اسلامی راه حل دیگری ندارد؟

در شرایط عادی خیر. اما متاسفانه جمهوری اسلامی بازی بسیار خطرناکی را پیش گرفته که برای امنیت و بلکه تمامیت ارضی کشورمان ممکن است به بهای بسیار سنگینی تمام شود. چیست این بازی خطرناک؟ می‌دانیم وقتی که شما فروشنده هستید درآمد خود را به دو صورت می‌توانید افزایش دهید. یا اینکه کالای بیشتری عرضه کنید یا اینکه کالای خود را به قیمت بالاتری بفروشید. در مورد جمهوری اسلامی یا نفت بیشتری عرضه کنند یا آن را به بهای بالاتری بفروشند. البته در شرایطی ممکن است هر دو توامان صورت بگیرد. گفتگوی ما تا اینجا نشان داد که جمهوری اسلامی به علت تحریم‌ها نمی‌تواند تولید خود را افزایش دهد و صادرات را بیشتر کند. اولا به علت عدم سرمایه گذاری، تولید چاه‌ها فروکش کرده و چاه‌های تازه تری هم راه اندازی نشده است. همانی هم که تولید می‌شود بخش قابل ملاحضه آن مورد تحریم است. پس کالای بیشتری نمی‌تواند بفروشد. آیا می‌تواند به قیمت بیشتری بفروشد؟ تنها در یک صورت که‌‌‌ همان بازی خطرناک جمهوری اسلامی است. تنها با گفتن اینکه قصد بستن تنگه هرمز را دارند. با تنش افرزوی‌هایی در منطقه خاورمیانه که سرزمین نفت است، می تواند بازار جهانی را با التهاب و نگرانی روانی روبرو کند که بدین طریق قیمت نفت بالا برود تا آنچه را می‌خواهد با قیمت دلخواه بفروشد. اما این بازی خطرناک است. چون بستن تنگه هرمز و ایجاد آشوب در سرزمین نفت خیر خاورمیانه، حتما واکنش‌های بسیار ناگواری برای کشورمان در بر خواهد داشت. امیدوارم جمهوری اسلامی این بازی خطرناک و نابخردانه را ادامه ندهد.

 

شما قبلن گفته بودید در نتیجه تحریم‌ها مشکلات اقتصادی کشور از جمله گرانی، بیکاری و گسترش خط فقر به مراتب از گذشته بیشتر خواهد شد. در این مصاحبه هم گفتید که کشور در چنین شرایطی قرار دارد. به نظر شما اجرای تحریم‌ها می‌تواند تاثیرات بدتری هم به دنبال داشته باشد؟

شوربختانه باید بگویم که شرایط از همینی که هست هم بد‌تر هم خواهد شد. متاسفانه بحران اقتصادی در این شرایط همچنان ادامه خواهد داشت. به علت ضربه سنگینی که بر اقتصاد ایران وارد می‌شود تولید از این هم کمتر خواهد شد و بیکاری افزایش پیدا خواهد کرد. پس شهروند ایرانی نه در آمدی مثل سود از واحدهای تولیدی دارد و نه در آمدی بابت کار در واحد‌های تولیدی. از سوی دیگر قیمت کالاها به شدت در حال افزایش هستند. بنا بر آمار رسمی جمهوری اسلامی، حقوق دریافتی بسیاری از کارگران، زیر خط فقط است و آن‌ها نمی‌توانند مایحتاج زندگی روزمره خود را تامین کنند. حالا تصور کنید که در مقابل این وضعیت، هزینه‌ها نیز افزایش پیدا کرده باشد. خودتان می‌تواند حدس بزنید چه بر سر شهروند ایرانی در این شرایط می‌آید.

 

این تحریم‌ها به دلیل فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی اعمال شده‌اند. بعد از ناکامی مذاکرات بغداد و مسکو، آمریکا و غرب دست به چه اقدامات دیگری خواهند زد؟

غرب تا جایی خطرناکی برای اقتصاد ایران پیش رفته است که البته مسبب اصلی آن جمهوری اسلامی و سیاست نابرخردانه او در برابر انرژی هسته‌ای است که هیچ فایده برای ایران ندارد. نه یک دانش نوآورانه است که سودی علمی داشته باشد و نه به لحاظ انرژی ما را بی‌نیاز خواهد کرد. ما حتی در شرایط عادی اورانیوم برای به راه انداختن کارخانه‌های اتمی نخواهیم داشت. با وجود این خطرات، جمهوری اسلامی همچنان بر سیاست اتمی خود اصرار دارد؛ سیاستی که موجب وضعیت موجود شده است. تا تنش‌های هسته‌ای ایران و سیاست جمهوری اسلامی در این رابطه عوض نشود، تحریم‌ها همچنان ادامه خواهند داشت. جمهروی اسلامی نمی‌تواند دست کم تا جایی که خطر فروپاشی و ضرروت “جام زهرنوشیدن” را احساس نکند، دست از سیاست اتمی خود برنمی دارد. در این شرایط تنش و تحریم از میان نخواهند رفت. عزم غرب جزم است که هزینه‌ها را برای جمهوری اسلام تا بدانجا پیش ببرد که خود را در آستانه فروپاشی ببیند. در این شرایط ممکن است جمهوری اسلامی شرایط غرب را در مورد فعالیت‌های هسته‌ای خود بپذیرد. اما در این مورد هم متاسفانه باید گفت که اگر امروز هم مساله اتمی حل شود مانند گذشته به سود ایران نیست. اگر در سال ۲۰۰۳ یا حتی ۲۰۰۵ پیشنهاد جامعه جهانی را برای حل مساله اتمی می‌پذیرفت، با این مشکلات امروز مواجه نبود. جمهوری اسلامی به امتیازاتی در مورد آمریکا و اروپا دست پیدا می‌کرد که باعث تقویت اقتصاد کشور می‌شد. آمریکا حتی پذیرفته بود که فروش برخی از هواپیماها را به ایران دوباره از سر بگیرد. متاسفانه آقای احمدی‌نژاد نپذیرفت و وضعیت به اینجا رسید. غرب سر سازش ندارد مگر اینکه مساله اتمی حل شود، ‌جمهوری اسلامی سر سازش ندارد تا مطمئن نشود به توانش ساخت سلاح اتمی دست پیدا کرده است. در این شرایط وضعیت اقتصادی ما بد‌تر می‌شود. حالا اگر روزی جمهوری اسلامی شرایط جامعه جهانی را بپذیرد دیگر از امتیازات گذشته را به دست نخواهد اورد.