مذاکره تحت فشار

نویسنده

» تحلیل اوراسیا از سیاست واشنگتن در قبال ایران

سید حمید حسینی

مجلس نمایندگان آمریکا بالاخره لایحه ای را برای تشدید تحریم ها بر ایران به تصویب رساند. در صورت تصویب کامل این لایحه و تبدیل آن به قانون با تائید سنا در ماه سپتامبر و امضای اوباما، ایران از فروش نفت خود بطور کامل باز می ماند. تدابیر اتخاذ شده توسط مجلس نمایندگان در حالی صورت می گیرد که هفته گذشته مقامات آمریکایی اشاراتی مبنی بر برخوردی منعطف تراز خود نشان داده بودند. به عنوان مثال، 131 عضو مجلس در نامه ای به اوباما لزوم برخورد دیپلماتیک با ایران را، به دنبال انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور، یادآوری کردند. قانونگذاران آمریکا همچنین تصمیم گرفتند ارسال لایحه تحریم ها به مجلس سنا را سه ماه به تاخیر بیاندازند و تحریم مواد دارویی را لغو کنند. حال اکنون سئوال این است که «معنی تحریم های جدید تصویب شده توسط قانونگذاران آمریکایی چیست؟» آیا باید نتیجه بگیریم که در میان سطوح بالای حکومت آمریکا اختلاف نظری در باره نحوه برخورد کاخ سفید با ایران وجود دارد؟

در سال های اخیر، آمریکا، در کنار قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، تحریم های یک جانبه ای را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده است تا موضع آن را در قبال برنامه هسته تغییر دهد. استراتژی “فشار و مذاکره” که در بطن سیاست آمریکا قرار دارد، محور اصلی روابط میان ایران و آمریکا بوده است. در نتیجه، مذاکرات با ایران باید در زمانی صورت گیرد که فشار ها و تحریم ها در اوج خود هستند، تا ایران را در شرایطی قرار دهد که نتواند شروطی را بر مذاکرات تحمیل کند. لایحه جدید قانونگذاران آمریکا تنها در این راستا قابل توجیه است. البته این ادعا به این معنی نیست که در سطوح رهبری آمریکا اختلاف نظری در مورد برخورد با ایران وجود ندارد: گروهی خواهان “مذاکره با ایران” هستند در حالیکه گرایش دیگری وجود دارد که خواهان “تشدید تحریم ها و سایر تدابیر سخت تر علیه ایران” هستند.

گروهی می گویند که نامه قانونگذاران آمریکایی به اوباما و به تاخیر انداختن برخی تحریم ها نشان از دوگانگی در رهبران آمریکا در برخورد با ایران دارد.

ولی در واقع نگاه دقیق تر به نحوه تصویب لایحه و ترکیب قانونگذارانی که بر علیه یا موافق آن رای دادند و همچنین زمان بندی اجرای آن به واقعیت های دیگری اشاره می کند. اوباما در بدو انتخاب خود، در برخورد با سازمان های بین المللی به شیوه ای درست مخالف جرج بوش عمل کرد. در نتیجه، دولت جدید آمریکا سعی کرده است در این مدت بخش مهمی از سیاست خارجی خود را با بهره گیری از این برخورد سازگار سازد. در مورد برنامه هسته ای ایران نیز، دولت اوباما کوشید در چهار چوب کشورهای 1+5 نقش فعال تری ایفا کند. در این زمینه آمریکا بالطبع مجبور به رعایت منافع و نقطه نظرهای چین و روسیه نیز بوده است. با این وجود موضوعی که همواره در راه ایجاد اجماع جهانی علیه ایران برای دولت اوباما ایجاد مشکل کرده ، برقراری تحریم های یک جانبه علیه ایران از طریق مجلس نمایندگان این کشور بوده است. کاخ سفید معتقد است چنین تدابیری، که محصول برخورد سنای آمریکاست، اجماع جهانی در چهارچوب کشورهای 1+5 را دچار اختلال می کند. با این وجود هرچند در لایحه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا شدیدترین تحریم ها علیه ایران در نظر گرفته شده، ولی کاخ سفید مخالفت چندانی با آن نشان نداده است.

موضوع دیگر تعداد رای داده شده به این لایحه است. تنها یک هفته قبل از تصویب لایحه در مجلس نمایندگان، 131 نماینده در نامه ای به اوباما خواستار تکیه بردیپلماسی در رابطه با ایران شدند. اکثریت تحلیگران هم معتقدند لایحه جدید پیام نادرستی را برای ایران ارسال می کند. ولی با این وجود این لایحه با 400 رای موافق و 20 رای مخالف به تصویب رسید.

سئوال این است که چگونه 131 نماینده ای که خواهان دیپلماسی بودند و نامه به اوباما را امضا کردند، به این لایحه رای مثبت دادند؟

موضوع دیگر زمان بندی اجرای لایحه است. بر اساس گزارشات، این لایحه در سپتامبر در سنا مطرح می شود. نمایندگان سنا، بر خلاف مجلس نمایندگان، اکثرا دموکرات هستند. در صورت تصویب سنا، تصمیم نهایی توسط رئیس جمهور آمریکا گرفته خواهد شد. جالب است که قرار است دور جدید مذاکرات 1+5 با ایران نیز در سپتامبر آغاز شود. با کنار هم قرار دادن این سه قطعه خواهیم دید که تصویب لایحه در مجلس نمایندگان چیزی خارج از سیاست کلی آمریکا مبنی بر “فشار و مذاکره” نیست.

با شدت گرفتن دور اخیر تحریم ها، کاخ سفید امیدوار است تدابیر جدید مانند لبه تیغی بر بالای مذاکرات آینده آویزان باشد. ماکر دوبوویتس، مشاور کنگره آمریکا اشاره کرد که “دولت اوباما با دست پر بر سر میز مذاکرات حاضر خواهد شد.” وی افزود که هدف آمریکا از تحریم های جدید داشتن دست پر در مذاکرات آتی است.

ولی تجربیات گذشته از مذاکرات با ایران نشان داده که اعمال این گونه فشار ها تاثیری بر جمهوری اسلامی نداشته است. چنین سیاست هایی چندین سال است که مذاکرات را به بن بست رسانده است. باید توجه داشت که مساله هسته ای ایران تنها باید در طریق سازمان های بین المللی نظیر آژانس انرژی هسته ای حل و فصل گردد. در نتیجه اگر آمریکا به اعمال نفوذ خود در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران در زمینه مسائل مختلفی نظیر مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین، مساله سوریه، موضوع خلیج فارس و غیره پافشاری کند، بعید به نظر می رسد که مذاکرات جدید، با وجود انتخاب رئیس جمهور جدید در ایران، تفاوت عمده ای با دوران های قبل داشته باشد.

منبع: اوارسیا - 4 اوت 2013