سارا سماواتی
پیش بینی ها در مورد نتایج انتخابات، در حوزه رویارویی اصلاح طلبان با محافظه کاران، طی “یک شب” تغییر کرد. روز بعد از رای گیری، اخبار حکایت از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات داشت، و امروز سایت های وابسته به محافظه کاران خبر از پیروزی قطعی محافظه کاران ـ تاکنون ـ می دهند. با محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در چنین فضایی گفت و گو کرده ایم. به اعتقاد وی نتیجه این انتخابات “بسیار، بسیار سازماندهی شده به نفع اصولگراها” مجلسی با “75 تا 80 درصد اصولگرا و بیست درصدی هم اصلاح طلب” است. متن مصاحبه در پی می آید.
آقای عطریان فر چه اتفاقی در صحنه شمارش آرا افتاده است؟
هیچ اتفاقی نیافتاده. انتخابات برگزار شده، بسیار، بسیار، بسیار سازماندهی شده و موفقیت آمیز به نفع اصول گراها. یکی دو روز دیگر شمارش آرا در تهران تمام می شود؛ در شهرستانها هم تمام شده است.
در نتایجی که برای تهران اعلام کرده اند، تقریباً هر سی نفر از محافظه کاران هستند.
نخیر! نتایج تهران قطعی نشده، پیش بینی می شود که دو سوم از آنها می آیند بالا، یک سوم هم از اصلاح طلبان. تعداد صندوق هایی که شمارش شده، دوهزارتا است و تا سه هزارو نهصد صندوق را باید بخوانند. نتایج را به صورت مرحله ای اعلام می کنند؛ نتیجه نهایی انتخابت تهران، فرداشب یا پس فردا شب اعلام می شود.
ولی تا اینجایی که اعلام کرده اند، با پیش بینی ها و اطلاعات شما همخوانی دارد؟
والا ما همین را پیش بینی می کردیم. با توجه به آن مقدمات، با آن رد صلاحیتها! از نظر ما چیزی که اتفاق افتاده است، کاملاً قابل پیش بینی بوده و اتفاق جدیدی نیافتاده است. یک مجلسی با 75 تا 80 درصد اصولگرا و بیست درصدی هم اصلاح طلب. همین!
اما به این ترتیب که آرای تهران تا کنون اعلام شده است بیست در صد هم از اصلاح طلبان حضور ندارند.
نه در کل کشور، مجموعاً بیست درصد یعنی 60 تا 70 نفر و یعنی همین ترکیب فعلی که من بارها اعلام کرده بودم.
در شهر تهران فکر می کنید چه ترکیبی پیش برود؟
در تهران، هنوز یک میلیون و نهصدهزار رأی را باید بخوانند. در این شمارش، نفرات اول معمولاً تغییر نمی کنند ولی در رده های پایین ممکن است کمی تفاوت ایجاد بشود. سه یا چهار نفر اصلاح طلب می توانند بیایند بالا، اما دو مرحله ای خواهد شد و پنجاه درصد نمایندگان تهران در دور دوم انتخاب خواهند شد. مرحله دوم هم در اردیبهشت ماه برگزار می شود.
اما حالا ممکن است در مقابل این پرسش قرار بگیرید، بخصوص از جانب نیروهایی که انتخابات را به همین دلایل تحریم کرده بودند: پس دلیل شرکت شما چه بود؟
اگر شرکت نمی کردیم همین تعداد پنجاه شصت نفر هم نمی رفتند به مجلس! در تحلیل ما تغییری حاصل نشده. ببینید در این انتخابات منازعه، منازعه قدرت نبود، نبرد هویت بود. ما می دانستیم که با این روش قدرتی به دست نخواهد آمد. توجه کنید که ما اگر در هر صد و ده کرسی که امکان رقابت داشتیم، صد در صد هم پیروز می شدیم یک حضور سی در صدی داشتیم؛ حضور پیدا کردیم برای اینکه، این برای ما یک جنگ قدرت نبود. بیشتر دفاع از هویت اصلاح طلبی ایرانی بود. هویت کسانی که در این مملکت روزی رأی 26 میلیونی داشتند. از دوران آقای هاشمی تا پایان دوران آقای خاتمی! و هنوز هم بر این هستیم که جامعه ایرانی آن مطالبات اصلاح طلبانه را پیگیری می کند؛ حالا این سیاست های تضییقی نهادهای قدرت در عرصه انتخابات، مردم را از مطالبه خواستهای خود بازداشته است اما در سالهای آتی به سرعت این مطالبات خود را نشان خواهند داد؛ و نشان خواهند داد که باید به آنها به نوعی پاسخ داده شود. پاسخ ما به دوستان تحریمی، پاسخ تازه ای نیست. راهی جز مشارکت وجود ندارد و حداکثر توان نیروی اصلاح طلبی در مجلس چیزی حدود پنجاه تا شصت نفر است؛ همین تعدادی که الان حضور دارند. اما اگر اقلیت قدرتمندی شکل بگیرد ـ که به نظر می رسد این بار اینطور خواهد بود ـ می توانند در روند قانون گذاری، در روند مدیریت، و تدبیر پارلمان اثر گذار باشند.
آقای عطریان فر در اینجا و باتوجه به اشاره ای که به اقلیت اثر گذار در مجلس می کنید، از دوستان تحریمی کسانی هستند که به شما بگویند این اقلیت محدود در مجلس فعلی چه کرد که در مجلس آینده بکند؟ یعنی چه ضمانتی وجود دارد که این بار اقلیت خاموش به اقلیت اثرگذار تبدیل شود؟
من معتقدم این اقلیتی که الان در مجلس هست، اقلیتی است که در نهایت می توانست در مقابل بسیاری برنامه هایی که جناح راست برای توسعه اقتدارگرایی خود دارد، عامل بازدارنده باشد؛ کما اینکه این تأثیر را هم داشته اند. اما در مجلس آینده، این اقلیت با انگیزه قوی تری حضور خواهد داشت؛ انگیزه دفاع از هویت اصلاح طلبی و از نظر ما، چون انگیزه قوی تری دارند، می توانند قوی تر از اقلیت فعلی مجلس، ایفای نقش بکنند و به بخشی از خواسته های خودشان برسند. ضمن اینکه در این مجلس شرایط دیگری هم هست و آن اینکه چهره هایی از محافظه کاران که به صورت مدرن، «محافظه کاری توسعه یافته» هستند، در مجلس پیدا خواهند شد و شده اند ؛ اینها هم می توانند در بسیاری از حوزه ها با اصلاح طلبان فصل مشترک داشته باشند و علیه رادیکالیسم و مواضع تندی که بخصوص از ناحیه دولت در ایران تعقیب می شود، موضع مشترکی اتخاذ کنند.
آیا این گفتمان جدیدی در فضای اصلاحات است که شما باز می کنید؟ به این معنا که باید با میانه ها کار کنیم؟
منطقاً! منطقاً همین است که شما اشاره می کنید. دوگانه چپ و راست در ایران به هم خورده است، دوگانه ای که در ایران تدارک می شد، به هم خورده است. امروز دوگانه جدیدی در ایران شکل گرفته است. دوگانه رادیکالیسم و عقلانیت، دوگانه اعتدال و خشونت. دراین عرصه ما می توانیم بسیاری از چهره های شاخص راست مدرن را که تا دیروز در صحنه مقابل بوده اند، در بسیاری عرصه ها و فراز و فرودهاو تدابیر کشورداری، با سیاست اصلاح طلبی خودمان همسو کنیم.
آقای عطریان فر می توانید روشن تر مثال بزنید؟
بله! اگر امروز شخصی مثل اقای علی لاریجانی از قم در انتخابات شرکت می کند و پیروز می شود و به مجلس می رود، حتماً چنین شخصی از سیاست های تند آقای احمدی نژاد در مجلس انتقاد خواهد کرد، آنها را نقد خواهد کرد و در برابرش خواهد ایستاد. طبیعتاً مواضع اینچنینی آقای لاریجانی مورد حمایت اصلاح طلبان خواهد بود. و در بسیاری موارد که آقای حداد عادل شأن و منزلت مجلس را تقلیل دادند و متأسفانه مجلس را ذیل دولت تعریف کردند، این معادله شکسته خواهد شد و حرمت شأن و اعتبار مجلس توسط مجموعه نیروها، به آن برخواهد گشت. به این ترتیب، این برنامه سیاسی آینده اصلاح طلبان در مجلس است که می تواند از بخشی از نیروی راست ِ مدرنِ معقول و معتدل هم استفاده کنند.
اینجا این سوال پیش می آید که با رادیکالیسمی که در بدنه نیروی اصلاح طلبی موجود است، چه خواهید کرد؟
حوزه تندروها در داخل بدنه اصلاح طلبی وسیع نیست، مضافاً به اینکه آنها هم نتیجه برخی تندروی ها را در دوران آقای خاتمی مشاهده کردند و دیدند که با روش تند و رادیکالیستی کاری در ایران پیش نمی رود. ما راهی جز این نداریم که سیاست تعدیل را، آرامش را، گفتمان را، و سیاست تاکتیکی و مرحله ای را ترغیب کنیم؛ آنهم در بحث همسویی و همگرایی و هماهنگی. رادیکالیسم چه در جناح راست، چه در جناح چپ، در این موقعیتی که ما در ایران قرار داریم، بطور کلی بی ثمر است.
رادیکال ها در حوزه اصلاحات بسیار محدود و اندک هستند و آنها هم در جریان عمل در نهایت در کنار اصلاح طلبان معتدل قرار خواهند گرفت.
ولی آیا این سرنوشت محتوم هر رادیکالیسمی است؟ به هر حال رادیکال ها در هر جریان و سازمانی وجود دارند و پلورالیسم سیاسی اصلاح طلبان هم باید آنها را بپذیرد.
بله، بله! این یک منازعه تاریخی است که وجود دارد، ما قبول داریم. به هرحال یک شبه که دموکراسی برقرار نمی شود. نسل ها باید تلاش بکنند، خون دل بخورند، غمگین یا شاد باشند؛ زحمت بکشند. باید هزینه بدهند و هزینه شوند. در یک کلام این مبارزه و همه اینها جزو مقدمات و ضرورت های اولیه تلاش در مسیر رسیدن به دموکراسی در این کشور است.