فاجعه ای در شرف اتفاق است

نویسنده

» گزارش شیرین عبادی به شورای حقوق بشر سازمان ملل

دفتر شیرین عبادی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد این برنده جایزه صلح نوبل، با ارسال گزارشی به اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین کمیسر عالی این شورا، ضمن تشریح وضعیت حقوق بشر در ایران، با اشاره به سرکوب شدید معترضان به انتخابات 22 خرداد به آنها هشدار داده است که “در صورت تکرار وقایعی که در چند ماه گذشته اتفاق افتاد و ادامه سیاست های سرکوب گرانه و کشتار مردم بی دفاع هر لحظه بیم آن می رود که فاجعه ای به بار آید که نه تنها آرامش ایران بلکه منطقه را بر هم زند.”

اجلاس بعدی شورای حقوق بشر سازمان ملل برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران روز 26 بهمن در شهر ژنو برگزار می شود. در این جلسه نماینده جمهوری اسلامی ایران به مدت یک ساعت گزارشی راقرائت خواهد کرد و سپس نوبت به نمایندگان کشورهای عضو شورا می‌‌رسد تا نسبت به آن اظهار نظر نمایند.

بر اساس بیانیه دفتر شیرین عبادی “نظر به اینکه گزارش دولت ایران در برگیرنده تمامی حقایق نیست لذا دکترشیرین عبادی نیز گزارش مختصری- در حد حوصله و وقت نمایندگان فوق الذکر-تهیه کرده و برای همه آنها و همچنین کمیسر عالی‌ حقوق بشر ارسال نموده است. “

متن کامل گزارش شیرین عبادی که دیروز منتشر شد، به شرح زیرست:

خانم پیلای کمیسر عالی‌ محترم حقوق بشر

اعضای محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد

هر چند قبلا نیز به دفعات کتباً و حضوراً وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران را متذکر شده بودم، ولی‌ لازم می‌‌دانم که  در آستانه رسیدگی به گزارش دولت جمهوری اسلامی ایران در پانزدهم فوریه ۲۰۱۰ مجددا توجه سرکار و همچنین اعضای محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را به موارد  زیر جلب کنم:

هموطنان من روزهای سختی را پشت سر گذاشته اند، پاسخ اعتراضات مسالمت آمیز خود را با گلوله و زندان دریافت می کنند. فیلم ها، عکس‌ها و شاهدان فراوانی بر خشونت‌های دولتی تاکید می‌‌نمایند و حتی در چند مورد قاتلین با دلیل و مدرک کافی‌، شناسائی و به مقامات دولتی و مردم معرفی‌ شده اند ولی متاسفانه هیچ اقدامی در جهت دستگیری قاتلین و حتی کاهش خشونت‌ها از سوی قوه قضائیه و سایر مسئولین حکومتی انجام نگرفته است. تعداد کثیری از فعالین سیاسی، مدنی و حتی فرهنگی‌ با دلایل واهی دستگیر شده و برخی‌ از آنان را با محاکمه ای‌ چند ساعته و پشت درهای بسته محکوم به اعدام نموده اند.  طبق اعلام رسمی‌ دولت جمهوری اسلامی ایران، تاکنون چهار تن‌ از آنان اعدام شده اند و بیش از ۲۵ نفر دیگر در انتظار لحظه موعود هستند. با زندانیان سیاسی بسیار بد رفتاری می‌‌شود تا حدی که چند نفر از آنان نیز در زندان و زیر شکنجه  جان سپرده اند. زندانیان سیاسی حتی از حقوق اندکی که  قانون برای زندانیان عادی و مجرمین خطرناک در نظر گرفته است،  نیز محروم هستند. برخی‌ از آنان به علت کهولت و یا بیماری در معرض خطر جدی قرار دارند که از آن جمله می‌‌توان به دکتر ابراهیم یزدی و دکتر محمد ملکی‌ و مهندس بهزاد نبوی اشاره کرد که دو نفر اول با سنی‌ قریب به هشتاد سال و بیماری سرطان و سومی با بیماری قلبی در شرایط غیر بهداشتی زندان بسر میبرند. آنان محروم از درمان بوده و هر لحظه بیم از دست رفتنشان می‌‌رود و دردناک تر آنکه زندانیان سیاسی بیمار که نیازمند معالجات هستند منحصر به این سه تن‌ نبوده و بیش از ۶۰ نفر آنها باید در بیمارستان بستری شوند.”

 

خشونت های دولتی

در ادامه این گزارش می خوانیم: “ایران تبدیل به زندان بزرگ روزنامه نگارانی شده که گناهی جز اطلاع رسانی ندارند و در حال حاضر ۳ ۶ نفر روزنامه نگار و عکاس خبری در زندان هستند. دانشجویان ایرانی با کوچکترین انتقاد روانه زندان شده و یا از تحصیل محروم می‌‌گردند. زنان ایران که خواهان تساوی حقوق هستند متهم به براندازی نظام جمهوری اسلامی شده و برای بیش از یکصد نفر از آنان پرونده کیفری ایجاد شده است. کارگران و معلمین به علت شرکت در اتحادیه‌های صنفی و اعتراض به کمبود دستمزد متهم به ماجراجوئی و اغتشاش شده و تعدادی از آنان در زندان بسر میبرند و تعداد کثیری نیز شغل خود را از دست داده اند. نه تنها با غیر مسلمانان بدرفتاری می‌‌شود ـ از جمله بهائیان ایران از ابتدای تاسیس حکومت جمهوری اسلامی ایران حتی اجازه تحصیل در دانشگاه را نداشته اندـ  بلکه حتی پیروان تشیع که مذهب رسمی‌ ایران است، نیز از خشونت‌های دولتی در امان نیستند، از جمله می‌‌توان به ضرب و شتم و بازداشت دراویش گنابادی اشاره کرد. و دردناک تر آنکه اخیرا برای تحت فشار قرار دادن فعالین سیاسی و اجتماعی، یک یا چند تن‌ از بستگان آنان را گروگان می‌‌گیرند تا با ایجاد فشار روانی‌ بر فعالین به اهداف غیر قانونی خود دست یابند که در این ارتباط می‌‌توان به دستگیری دو دختر آقای توسلی -  یکی‌ از فعالین سیاسی ایران-  اشاره کرد و متاسفانه تاکنون هشت خانواده به این سرنوشت دچار شده اند. در این میان وضعیت مدافعان حقوق بشر از همه بدتر است زیرا مسئولین حکومتی تحت هیچ شرایطی مایل نیستند اخبار نقض حقوق بشر به خارج از ایران درز کند و به همین دلیل است که اکثر مدافعین حقوق بشر  شناخته شده ایران یا در زندان هستند یا ممنوع الخروج شده یا مجبور شده اند به طریق مخفی‌ و زیر زمینی‌ زندگی کنند و متاسفانه برای چند نفر از آنان نیز به اتهام محاربه کیفر خواست صادر شده است که جزای چنین جرمی‌ اعدام است.”

صبرو حوصله تاکی؟

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: “در چنین شرایطی مردم بی پناه ایران، با برخورداری از بلوغ سیاسی خود، بطور مسالمت آمیز بر خواست‌های بر حق خویش که همانا دموکراسی و حقوق بشر است پای فشرده و استقامت می‌‌کنند. سئوال من از شما نمایندگان کشورهائی که عضو شورای حقوق بشر هستید آن است که تا چه زمان می‌‌توان جوانان را به آرامش دعوت کرد؟ صبر و حوصله مردم ایران هر چند زیاد ولی‌ بی‌ انتها نیست. در صورت تکرار وقایعی که در چند ماه گذشته اتفاق افتاد و ادامه سیاست های سرکوب گرانه و کشتار مردم بی دفاع، هر لحظه بیم آن می رود که فاجعه ای به بار آید که نه تنها آرامش ایران بلکه منطقه را بر هم زند. بنا براین برای چندمین بار درخواست می‌‌کنم به هر شیوه ممکن دولت جمهوری اسلامی ایران را وادار سازید تا قطعنامه‌های مجمع عمومی‌ سازمان ملل متحد را که در مورد نقض حقوق بشر در ایران صادر شده است، خصوصاً قطعنامه مورخ دسامبر ۲۰۰۹، را اجرا کرده و گزارشگران حقوق بشر به  ویژه در زمینه بازداشت‌های خودسرانه، آزادی بیان، آزادی ادیان و حقوق زن را به ایران راه داده و با آنان همکاری کنند. همچنین تقاضا مندم برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران گزارش گر ویژه ای‌ تعیین کنید تا بطور مرتب رفتار حکومت را رصد کرده و با تذکرات به موقع و راهکار هایی که توصیه می‌‌کند به خاتمه بحران سیاسی و خشونت‌های رو به تزاید دولتی کمک کند.”

در پایان این گزارش می خوانیم: “همکاران ارجمند توجه داشته باشید که هر یک از ما در قبال تاریخ پاسخ گو و مسئول هستیم، مبادا که فردا در قبال ملتی بی‌ پناه شرمنده زد و بند‌های سیاسی خود باشیم.”