مهرداد شیبانی
حتی خواجه حافظ شیرازی هم که در اشعارش دست برده اند و لغات معشوق و می را از دیوانش حذف کرده اند به این ”نظام مقدس” و “دولت مهرورزی” اعتراض دارد. فقط مانده روزنامه کیهان که فرمایش “آقا” راتیتر اول می کند و از” قدرت جهانی” جمهوری اسلامی خبر می دهد.
البته همکار امنیتی برادر حسین هم که “دکتررحیم ازغدی” باشد، به عمر سرمایه داری خاتمه می دهد: “اکنون دیگر نامی از مکتب مارکسیسم نمانده است و مکتب لیبرال دموکراسی نیز با همه هیمنه سیاسی، اقتصادی و نظامی خود، در مقابل جهانیان به زمین خورده است.“
درهفته ای که هم آخر مهر است و هم اول آبان 1387، روزهای “نگاه هفته” - که از پنج شنبه گذشته شروع می شود تا عصر چهارشنبه بعد – همه اخبار و حرف وحدیث ها و حتی اس ام اس ها درتائید فرمایشات “آقایان” است و ثابت می کند به گفته محمد خاتمی: “مثل اینکه مملکت گل و بلبل است، نه گرانی هست، نه بیکاری، نه فقر، نه فساد و نه فحشا.”
پنج شنبه: حزب موتلفه اسلامی درسرمقاله ارگانش تعطیلی بازارهای مهم کشور در هفته گذشته راتحریف می کند: ”قطعی برق و تجمع اوباش بازار را تعطیل کرد.“
عوضعلی خان کردان که معلوم می شودبه اصرار حزب موتلفه اسلامی در وزارت مانده، نشان می دهد مصداق این شعر نیست که درتهران روی موبایل ها پخش می شود:
- نگارمن که به مکتب نرفت و خط ننوشت
ـ یهو آمد، وزیر کشور شد
ایشان حرفهای گنده گنده می زند: “مراجع، روحانیت و علمای بزرگ، مورد هجمه واقع قوهقضاییه و مجلس نیز اینگونه مورد هجمه قرار میگیرند. این نشان میدهد که عملیات روانی سنگین برای عدم مشروعیت جمهوری اسلامی در این مقطع طراحی شده است و متاسفانه گاهی ابزار آن عملیات روانی خودمان میشویم.” و همه مشکلات را متوجه دشمن می کنند که قبلا از طریق دانشگاه آکسفورد توطئه چیده بود که به ایشان دکترای قلابی بدهد و حالا “سفیرپلید” ی را مامور بهم ریختن اقتصادکشور کرده است ووزیر کشور قول میدهد:
”حتما در یک مقطع مناسب فعالیت 4 ماههسفیر انگلیس در تهران، با بررسی همهجوانب امنیتی و اطلاعاتی به اطلاع همه مردم ایران خواهد رسید.“
رحیم ازغدی همفکرقدیمی تیم کردان، نظریات امنیتی ایشان را که حدودسی سال است هی تکرار می شود، در تنور تئوری”کیهانی” می ریزد: “دشمن گاهی نیز به حکومت و انقلاب و نهادهای تصمیمگیری نفوذ کرده و با زور خودمان، خودمان را زمین میزنند، ضمن اینکه گاهی انسانهای بسیار خوب نیز فاسد میشوند و دزدهای انقلاب، انقلاب را دور می زنند.”
مصطفی تاج زاده هم “نفوذ”ی ها و “دزد” ها رامعرفی می کند: “این تیم آقای کردان است. یعنی آنچه همه خوبان دارند این آدم یکجا دارد. همه جور فساد سیاسی و اداری و مالی.“
او برای اولین بار به صراحت از واقعیتی می گوید که در “نگاه هفته” بارها روی آن تاکید شده و نام “حکومت طالبانی نوع شیعی” می گیرد:
”در مورد آزادی اما باید بگویم که نسبت این دولت با آزادی مثل نسبت جن با بسم الله است. یعنی نه تنها به هیچ وجه با آزادی سازگاری ندارند. بلکه دشمن آزادی و نهادهای مدنی و آزاد هستند. البته هر کجا که در مصاحبه رسانههای خارجی قرار میگیرند ایران آزادترین کشور دنیاست. اما در داخل با امنیتی کردن فضا همه چیز را کنترل و محدود کردهاند. عملکرد دولت در زمینه شاخصهای آزادی احزاب و مطبوعات و دیگر نهادهای مدنی روز به روز در حال افول است.شاخص سوم جمهوری اسلامی است که حتما میدانید به انتخاب امام صورت گرفت. چرا که تا پیش از آن شعار مردم حکومت اسلامی بود و سپس توسط امام به جمهوری اسلامی تغییر یافت و همان موقع هم تصریح کردند که این جمهوری مثل بقیه جمهوریهاست. امروز شعار اقتدارگرایان رسما این است که جمهوری اسلامی یک پدیده موقت است و ما باید به سمت حکومت اسلامی حرکت کنیم. تفاوت این دو چیست؟ تفاوت آنها در حاکمیت مردم و دموکراتیک بودن نهادهاست. به همین جهت باید گفت ساختار شکنان اصلی در ایران آقای جنتی و آقای مصباح و دیگرانی هستند که ساختارهای جمهوریت نظام را خدشه دار میکنند و میخواهند به جای آن یک حکومت طالبانی البته از نوع شیعی آن برقرار کنند.“
جمعه: استرالیا موسسات ایرانی را تحریم می کند. این تحریم علیه ۱۸ موسسه اقتصادی از جمله بانک های ملی و صادرات و ۲۰ نفر از شهروندان ایرانی اعمال میشود.
- ایران با کسب حمایت تنها ۳۲ کشور عضو مجمع عمومی سازمان ملل، از راهیابی به شورای امنیت این نهاد مهم بینالمللی باز ماند.
ژاپن که به عنوان رقیب ایران از قاره آسیا برای عضویت غیر دائم شورای امنیت نامزد شده بود، توانست حمایت ۱۵۸ کشور جهان را به دست آورد و برای دهمین بار وارد شورای امنیت سازمان ملل شود. پیش از رای گیری، ناظران سیاسی پیش بینی کرده بودند که ایران موفق به کسب حمایت اکثریت اعضای مجمع عمومی سازمان ملل نخواهد شد، اما مشخص نبود که چه تعداد از کشورهای جهان از ایران حمایت خواهند کرد.
دولت محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، از حمایت کشورهای اسلامی و اعضای جنبش عدم تعهد از عضویت ایران در شورای امنیت خبر داده بود، اما تنها ۳۲ رای به نفع ایران، نشان داد که اغلب کشورهای اسلامی و اعضای جنبش عدم تعهد نیز از جمهوری اسلامی حمایت نکردهاند.
- بیانیه کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران و تشکل های حقوق بشری در آسیا (آنی) در باره جلوگیری از سخنرانی شیرین عبادی در مالزی منتشر شد: “اعمال فشار مشترک دولت های ایران و مالزی برای به سکوت کشاندن برنده جایزه نوبل؛ خانم شیرین عبادی در منطقه آسیا” است.
- دقیقا یک هفته بعد از نامه هشدارآمیز 190 استاد کشور نسبت به شرایط آموزشی، این بار 170عضو هیات علمی بزرگترین دانشگاه صنعتی کشور نسبت به اعمال طرح بومی گزینی در گزینش دانشجویان در کنکور سال87 و ادامه آن در سالهای آینده ابراز نگرانی می کنند.
وزیر علوم می گوید جای نگرانی نیست. رفسنجانی نظر دیگری دارد: هشدارها جدی است،.
شنبه: خبرهای داغی از نفت و بنزین منتشر می شود. شهاب نیوز می نویسد: “با آنکه محمود احمدینژاد ۳ ماه قبل «پیشبینی» کرده بود قیمت نفت دیگر به پایینتر از ۱۰۰ دلار نخواهد رسید، بازار جهانی نفت راه خود را طی کرد و روز گذشته در حضور اعضای نگران اوپک برای لحظاتی به مرز ۶۰ دلار نزدیک شد. هر چند که دقایقی بعد در نموداری سینوسی نهایتاً چند دلاری افزایش یافت و در حوالی ۶۳ دلار آرام گرفت.با کاهش شدید قیمت نفت این سئوال جدی مطرح میشود که اقتصاد ایران پس از سه سال درآمد افسانهای دچار چه وضعیتی خواهد شد؟”
رئیس کل بانک مرکزی به روزنامه سرمایه می گوید: “ادامه روند نزولی قیمت نفت تا پایان سال، کشور را با ۵۴ میلیارد دلار عدم تحقق درآمدها مواجه می کند و با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.“
به گزارش نسیم جنوب “همزمان با حضور احمدی نژاد در پارس جنوبی اعتراض گسترده مردم بوشهر به سیاست های نفت” صورت می گیرد.
شاید برای همین حسن روحانی یاد صندوق ذخیره ارزی می افتد: “مجموعاً 4⁄46 میلیارد دلار بیش از ارقام ارزی در بودجه سالانه از حساب ذخیره ارزی برداشت شد. این برداشت 4⁄46 میلیارد دلاری طی سه سال گذشته 84، 85 و 86 از حساب ذخیره ارزی نهتنها موجب خالیشدن این حساب شد بلکه هزینه آن نیز موجب افزایش نقدینگی و تورم در اقتصاد ایران شد که در سایه تورم و کاهش قدرت خرید اقشار کمدرآمد و حقوقبگیر فشار شدیدی به این اقشار وارد شد.“
روزنامه اعتماد ملی این سخنان را بیشتر می شکافد: “روحانی روش مدیریتی دولت نهم را برباددهنده ذخایر ارزی کشور و باعث تخلیه صندوق ذخیره ارزی دانسته. وی با تاکید بر ارقام مستند و مطابق با دورنما و اهداف سند چشمانداز، اعلام داشت چنانچه دولت به قوانین و مندرجات قانونی پایبند میبود، اینک باید 150 میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی موجود میبود.“
احمد خرم،یکی از وزرای محمد خاتمی می گوید: “منابع حساب ذخیره ارزی، اموال شخصی رئیس جمهور نیست و پول مردم است. باید تا دلار آخر مشخص شود که در کجا هزینه شده است.“
وزیرکشاورزی یکی از محل های هزینه راروشن می کند: “ایران در تانزانیا مسکن ارزان میسازد”.
او انگار وقت نکرده از شدت مهر ورزی حرفهای وزیر کنار دستی اش در کابینه را گوش کند. به گفته محمد جهرمی، وزیر کار و امور اجتماعی: “بیش از ۲۵۰ هزار نفر در شش ماه نخست سال جاری بیکار شده اند و نرخ بیکاری باز هم افزایش خواهد یافت.” و اینها به محرومان بی خانه ای اضافه می شوند که فقط درخراسان کیلو کیلو نامه نوشته اند.
محمدابراهیم کاظمی،معاون سیاسی امنیتی استانداری خراسان شمالی می گوید: “610 کیلوگرم نامه از سوی مردم برای رئیسجمهور نوشته شده است. پیشبینی میشود که تعداد نامهها 110 هزار عدد و بیشتر آنها در باره مسکن باشد.“
- جدیدترین گزارش رسمی بانک مرکزی درباره اقتصاد ایران نشان میدهد نرخ رشدسرمایهگذاری در سال 1386 نیز مانند سالهای قبل، سیر نزولی داشته است. رقم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال گذشته 1⁄2 درصد رشد را نسبت به سال 1385 نشان میدهد که کمترین میزان رشد سرمایهگذاری صنعتی از سال 1378 به این سو است.
روزنامه سرمایه به موضوع دیگری می پردازد: “ شاخص بهای مواد خوراکی در شهریورماه امسال به رغم تمامی وعدهها و شعارهای مسوولان دولتی باز هم افزایش یافت. بر اساس اعلام بانک مرکزی، شاخص بهای مواد خوراکی در شهریورماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۴/۴۱ درصد افزایش یافت که این امر نشان از فشاری دارد که جامعه ایرانی برای تامین اصلی ترین نیاز خود تحمل کرده است.
و تازه روزنامه اعتماد ازپیشنهاد دولت برای افزایش قیمت آب، برق و سوخت خبر می دهد
دوشنبه: اخبار اجتماعی خواندنی است.
- یان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد از پیشینه حقوق بشر ایران انتقاد می کند و می گوید در این مورد نگرانی های زیادی دارد که دامنه آن از افزایش موارد مجازات اعدام گرفته تا تعقیب و آزار اقلیت های دینی و سرکوب حقوق زنان است.یان کی مون گفته است طی ماه های اخیر، تعداد اعدام ها در ایران به ناگهان افزایش پیدا کرده است. در تاریخ بیست و هفتم ماه ژوئیه سال جاری، 29 نفر در ایران اعدام شدند.
- سازمان نهضت سوادآموزی ایران به تازگی اعلام کرده است که 20 میلیون کم سواد و بی سواد در این کشور وجود دارد.
سه شنبه: ردپای رئیس جمهور مقدس و مهر ورز در ماجرای قتل دکتر کاظم سامی پیدا می شود. مهدی خزعلی ـ فرزند آیت اله خزعلی ـ خطاب به اکبر اعلمی می نویسد: “آقای اعلمی؛ باید به عرض برسانم تنها کسی که می دانست احمدی نژاد به چه کار می آید، مرحوم دکتر کاظم سامی بود که کشته شد، برای رسیدن به پاسخ شما باید در مدارک و اسناد دکتر کاظم سامی جستجو کرد.“
روزنامه اعتماد ملی این روز را که30 مهر 1387 باشد “روز اعتراض” نام می دهد و اوضاع را جمع بندی می کند: ”هر روز که از عمر دولت نهم میگذرد، اعتراض به سیاستهای دولت در حوزههای مختلف ابعاد تازهتری مییابد.در مهمترین واکنشها به اقدامات دولت و ارکان آن، به عنوان نمونه میتوان به 3 حوزه اشاره کرد که اخبار دیروز را تحتالشعاع قرار داده بود.اولین اعتراض به نامه بیش از 170 تن از اساتید برجسته دانشگاه صنعتیشریف در مورد شیوه جذب دانشجو در دانشگاههای کشور مربوط میشود. شیوهای که وزارت علوم با اتخاذ آن و در زیر شعار عمومی و ناکارآمد عدالت، امکان جذب نخبگان کشور به دانشگاههای معتبر را با اشکال روبهرو ساخت.این نامه در کنار اعتراض دیگر بخشهای مدیریتی و مردمی کشور نشان از نارضایتی مسوولان، نمایندگان مردم، داوطلبان و خانوادههایشان دارد.در یک ارزیابی ساده اینگونه میتوان تلقی کرد، وقتی کار از دست مدیران توانمند به از راه رسیدگان سپرده میشود، طرقی به آزمون گذاشته میشود که هزینههایش را مردم شریف و فرزندان بیگناهشان پرداخت میکنند.اعتراض دوم به گلایههای خاموش سینماگران حضوریافته در میهمانی رئیسجمهور بازمیگردد. هرچند متن و کلیات طرحشده در جلسه سینماگران، چندان به بیرون درز نکرد اما عدم حضور برخی سینماگران برجسته و خوشنام کشور در این ملاقات، بزرگترین و رساترین فریاد اعتراض به سیاستهای جاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. در کنار غیبت چهرههای نامدار و قدیمی سینمای ایران، عدم حضور سینماگران نسل انقلاب نیز در جای خود تاملبرانگیز است. آن تعدادی نیز که در جلسه حضور یافتند نارضایتی خود را از فضایی که بر سینما و صحنه هنر و ادب کشور حکمفرما شده با رئیس دولت در میان نهادند.اینها نمونههای کوچکی از خواست عمومی برای تغییر در بسیاری از رویکردهای دولت در صحنههای مختلف است.”
چهار شنبه: خبرهای تازه ای منتشر می شود که اقتدار داخلی وخارجی جمهوری اسلامی را بازهم بیشتر به اثبات می رساند.
- وزیر نیرو از مجلس درخواست می کند بودجه بیشتری برای مقابله با خاموشی در اختیار وزارتخانهاش قرار دهد. پرویز فتاح شرایط ایران در فصل سرما را «سخت» برآورد می کند و تامین سوخت نیروگاهها را مهمترین مشکل وزارتخانهاش می خواند.
چشم انداز زمستان این تیتر را در یک سایت فارسی زبان جا می دهد: “زمستان پیش رو؛
بدون برق، بدون گاز ؟”
و هنوز جواب نگرفته، اسرائیل “به نقل از ارتش امریکا در یک سایت امنیتی” خود خبر مهمی را انتشار می دهد: ”ایران تا پایان ژانویه صاحب بمب اتمی می شود.“
و خبر مکرری را به یاد همه می آورد: “اسرائیل پیش از دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی به این کشورحمله می کند”.
دکتر هوشنگ امیر احمدی، برای اولین بار خواست های جمهوری اسلامی را که حامل آنها برای مقامات آمریکائی بوده، بامطبوعات درمیان می گذارد:
”1- اسرائیل را از نظر اتمی خلع سلاح کنید. 2- 50 میلیارد دلار پول بدهید که این همه هزینه کرده ایم. 3- ارتش خود را از منطقه بیرون بکشید. 4- حماس و حزب الله را از لیست تروریست ها خارج کنید. 5- تمام تحریم ها را از ما بردارید. 6- ما را از لیست حامی تروریسم بیرون بیاورید و…“
و… شرط هفتم را دکترامیر احمدی نمی گوید، اما می توان حدس زد که شرط اصلی یعنی همان “تضمین امنیتی برای بقاء” است. البته آمریکا این فهرست را “آرزوهای ایران” می خواند.
دلخوش، نماینده مجلس هشتم و مخبر کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی دولت احمدی نژاد را پس از بازگشت به ایران فاش می کند که “در حاشیه اجلاس پائیزه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با رئیس گروه 60 نفره نمایندگان امریکا که خواهان حضور در ایران و گفتگو هستند”دیدار و گفتگو شد. و “با کارشناسان بانک جهانی و صندوق پول وضع اقتصادی ایران بررسی” شد و نظرات آنها مورد “استفاده” قرار گرفت.
یعنی به زبان شیرین فارسی، “طرح تحول اقتصادی” چیزی جز اجرای خواست های صندوق پول یعنی ارگان مرکزی نئولیبرال ها نیست. همان نئو لیبرال هائی که در شعار به خاک افتاده بودند و درعمل اصلاحات اقتصادی را رهبری می کنند تا انقلاب “ضد استکباری” مثل سیب رسیده به دامانشان بیافتد.
درست به این دلیل است که مصطفی تاج زاده می پرسد: “سوال اساسی ما از دولت این است که تفاوت مدل حکومتی شان با طالبانیسم در چیست؟”
و فریادهای اعترض رساتر می شود:
- محمد خاتمی: در دنیای امروز جامعه با خواست و سلیقه یک فرد یا گروه اداره نمی شود.
- احمد خرم: دوران حاکمیت شخصی به سر آمده است.
- مصطفی تاج زاده: عقل سلیم نمیپذیرد یک نفر با اختیارات مطلق در راس حکومتی قرار گیرد که حق دخالت در همه زمینه ها را دارد و حتی دایره نفوذش فراتر از مرزهای ملی است. با وجود این حتی در برابر تصمیمات اشتباه خود نباید پاسخگو باشد.
- حسن روحانی: چرا به تجربههای گذشته بیتوجهی میشود؟ از یک سوراخ چندبار باید گزیده شویم ؟
- علی مطهری؛ فرزند مرتضی مطهری: من این رفتار را سادهلوحانه میدانم.
روزنامه اعتماد ملی به درستی می نویسد: “سکوت اولیه، نجواهای خموشانه و واگوییهای متواتر میرود تا جای خود را به یک تصمیم عمومی و ملی بدهد. تصمیمی که نشان میدهد، چه میزان افکار عمومی، خود را با اقدامات و سیاستهای دولت نهم ناهماهنگ میبیند.صدای آرامی که آهستهآهسته بلند میشود و میرود تا آب رفته از جوی را به مسیر خرد و کمال بازگرداند.“
و نه البته آن خردو کمال که آمدن کروبی راپایان کاربداند. آب رفته به جوی باز خواهد گشت.
”طالبان نوع شیعی” به طالبان دیگر خواهند پیوست و ایران مثل همیشه تاریخ سرزمین همه ایرانیان خواهد شد.