گپ

نویسنده
یوسف محمدی

گفت و گو با شکرخدا گودرزی، نویسنده و کارگردان نمایش “روزسیاوش”

دغدغه های یک فرهنگ ایرانی

 

 

در نگارش نمایشنامه “روز سیاوش”به دنبال کدامین رویکرد از قصه مشهور شاهنامه(سیاوش) بوده اید؟

نمایش “روز سیاوش” رویکردی به قصه سیاوش شاهنامه دارد که البته با تعبیر و تفسیر مشخصی همراه است، زیرا معتقدم مخاطب امروز به دنبال رابطه علت و معلولی است و در مطالعه این آثار با سوالاتی روبه رو می شود که پاسخ آن ها را در حماسه ها نمی یابد.

 

بنابراین می توان حدس زد که از همان نخستین روزهای نگارش ایده اولیه به فکر به روزرسانی محتوا و شکل روساخت درام برای مخاطب هم بوده اید؟
بله.قطعا همین گونه است.در شکل دراماتیک باید با توجه به ادراک مخاطب امروزی به سوالات ذهنی پاسخ داده شود.وقتی قرار است اسطوره به شکل امروزی بازسازی و با نگاهی جدید به آن پرداخته شود، باید درون مایه آن را با توجه به مسائل و دغدغه های امروز تعیین کرد تا بتواند با نیازهای انسان امروز، خواسته ها و الگوهای او منطبق باشد.با توجه به دل مشغولی ها و دغدغه هایی که به فرهنگ ایرانی دارم، تصمیم گرفتم بخشی از این قصه ها را، که در حال فراموشی اند، با مراجعه به تاریخ و فرهنگ کشورمان بازخوانی کنم.درباره بازخوانی این اثر هموراه دغدغه ام این بود که فردی به ناروا قربانی می شود و گویا همه اطرافیان در کشته شدن او دخیل اند و کسی نمی تواند خود را مبرا از این واقعه بداند که این امر تا به امروز نیز ادامه داشته است. بنابراین نشان دادن این وجه از نمایش برایم بسیار جالب بود.

 

آقای گودرزی ،امروز که نمایش “روز سیاوش” نوشته و کارگردانی شما بر صحنه تماشاخانه سنگلج است ،چه تصویر و تعریفی در ذهن شما از این رویداد اجرایی به وجود آمده است؟

واقعیت امر این است که این اثر نمایشی پرپرسوناژ و پر از صحنه های متعدد است که با امکانات کم آن را آماده اجرا کردیم که این اتفاق جز با همکاری گروه بازیگران، عوامل هنری و پشت صحنه امکان پذیر نبود.

 

از ایده تا نگارش نهایی متن چه پروسه های مهمی را پشت سرگذاشتید؟

نگارش این نمایشنامه نزدیک به دوسال زمان برد.پژوهش و کنکاش دقیق و طولانی در ارائه چنین آثاری مهم و حیاتی است .زمانی که قرار است کاری با رویکرد اسطوره ای و تاریخی شکل بگیرد، باید یک نگاه معاصر وجود داشته باشد تا این رویکرد را با زندگی امروز پیوند بزند و به عنوان نویسنده باید همانند فیلتری برای انتقال این گذشته به آینده عمل می کردم.

 

مهم ترین ویژگی نمایشنامه ای که برای اجرا نوشته اید چیست؟

ببینید این متن با نمایشنامه های آپارتمانی تفاوت زیادی دارد.ادبیات به درستی در این متن به کار گرفته شده و آرایه ها و صنایع ادبی کاملا در این متن رعایت شده است. خصوصیت این متن باعث شده تا نگارش و تمرین آن برای نویسنده و بازیگران کار دشواری باشد.

 

فکر می کنید موضوعی را که برای ارائه به تماشاگر امروزین ارائه داده اید جذابیت های لازم را داشته باشد؟

این نمایش تاریخ هفت هزار ساله ایران است و ما حق نداریم که این تاریخ را در سطح پایین نشان دهیم. در واقع ما در مقابل گذشته، تاریخ و کشورمان مسئول هستیم. بنابراین باید اثری را ارائه دهیم که تماشاگر با دیدن آن به گذشته سرزمین خود افتخار کرده و به این فرهنگ ببالد.

 

نظرتان درباره فعالیت در تالار سنگلج چیست؟

تماشاخانه سنگلج تنها جایگاه نمایش های آئینی و سنتی نیست، بلکه موزه تئاتر اندیشمند ما و پایگاه ملی تئاتر است.

 

چرا “روز سیاوش” را با توجه به شکل و محتوا در سالن سنگلج بر صحنه بردید؟

اول اینکه اهالی هنرهای نمایشی چندان حق انتخابی برای سالن مورد نظر اجرایی خود ندارند.دوم اینکه نام بزرگان تئاتر ایران در جای جای و تک تک خشت های تماشاخانه نهفته است و تمام بزرگان تئاتر دوران طلایی و آثار خود را در این تماشاخانه سپری و اجرا کرده اند، بنابراین در محلی این اثر را به صحنه می بریم که نام تمام بزرگان پشت سرمان است و دیگر جای خطا در این تماشاخانه برایمان وجود ندارد.

 

به عنوان کارگردان در حین تمرینات و تولید تا چه اندازه از متنی که خود دست به نگارش آن زدید حذف کردید؟

در حین تمرین برای اینکه به ریتم مناسبی در اجرا برسیم، بخش هایی از متن را که باعث پرگویی شده بود حذف کردم.