نگرانی افراطیون؛ تقویت جامعه مدنی در برابر امنیتی ها

نویسنده
مریم کاشانی

» ادامه حمله محافظه کاران به مولوی عبدالحمید

ماجرای گروگانگیری چند سرباز ایرانی در مرز پاکستان توسط گروه مسلح جیش العدل و نهایتا آزادی چهار تن از آنان با وساطت شخصیتهای محلی و در راس آنان مولوی عبدالحمید، همچنان از مباحث مهم در عرصه سیاسی کشوراست؛بحثی که براساس گفته ها و شواهد، محور آن موفقیت رهبران اهل سنت در نجات سربازان ایرانی است که واکنش و خشم محافظه کاران تندرو و نهادهای نظامی-امنیتی را برانگیخته است. این موفقیت، مولوی عبدالحمید را به چهره ای ملی تبدیل کرده و همین موضوع بر نارضایتی فزاینده سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی دامن زده است.

حمله به مولوی عبدالحمید تنها مختص رسانه های تندرو محافظه کار نبود. حتی برخی رسانه های میانه روتر این جریان هم که در ماه های اخیر از حامیان دولت روحانی محسوب می شدند از حمله به این رهبر مذهبی اهل سنت خودداری نکردند.

روزنامه جمهوری اسلامی بلافاصله پس از آزادی مرزبانان ایران، طی سرمقاله ای با عنوان “علمای اهل سنت زاهدان و انتظارات” که روز هجدهم فروردین منتشر کرد، نوشت: “تماس علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان با ربایندگان مرزبانان از همان روزهای اول برقرار بوده، به همین دلیل انتظار این بود که اجازه نمی‌دادند یکی از این مرزبانان به شهادت برسد.”

 این روزنامه اضافه کرد: “انتظار اکید از علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان اینست که تمام توان خود را در جهت اصلاح آن دسته از جوانان استان خود که مرتکب اقدامات شرورانه می‌شوند بکار بگیرند و این لکه ننگ را از پیشانی مجموعه سیستان و بلوچستان پاک نمایند.”

نویسنده سرمقاله جمهوری اسلامی در پایان آورده بود: “از شخص مولوی عبدالحمید این انتظار وجود دارد که با تلاش مستمر خود، استان سیستان و بلوچستان را از وجود اشرار و تروریست‌ها پاک کند تا این تهمت ناروا متوجه وی نباشد که در موارد بحرانی با استفاده از نفوذ خود بر اشرار، تلاش می‌کند توجه دولتمردان جمهوری اسلامی را برای گرفتن امتیازاتی به نفع خود جلب نماید.”

سایت انتخاب هم که توسط فرزند مصطفی فقیهی، سردبیر سابق روزنامه انتخاب و از محافظه کاران میانه رو اداره میشود، طی مقاله ای با اشاره به سخنان مولوی عبدالحمید که گفته بود گروه جیش العدل خواستار مذاکره با دولت است، آورد: “طرح چنین ادعاهایی از سوی فردی چون مولوی عبدالحمید - که قطعاً مذاکرات و تلاش و همت او، نقشی تعیین کننده در آزادسازی گروگان ها داشت و در عین حال، سوابق مبهمی در اتفاقات مشابه دارد -، یادآور ادعای برخی گروه های اپوزوسیون ـ- چون علیرضا نوری زاده است ـ- که در ایام ترورهای عبدالمالک ریگی، با این تررویست به عنوان یک آزادیخواه و حامی «ملت بلوچ» مصاحبه های بسیار مفصلی انجام می داد.”

نویسنده این سایت در انتها به دولت توصیه کرده: “نکته ی آخر خطاب به دولت محترم است تا در مورد جزئیات آزادی مرزبانان و نقش گروه های مختلف، شفاف عمل کند تا مانع آن شود تا برخی با «ساده لوحی و جوزدگی ها در شبکه های اجتماعی» و البته «جمع آوری محبوبیت ناشی از آزادی مرزبانان به سود خود»، نقش سخنگو برای گروه های مشابه ایفا نکنند.”

البته حمله محافظه کاران تندرو به مولوی عبدالحمید شدیدتر بود. سایت رجانیوز که به جبهه پایداری نزدیک است در گزارشی آورد: “واسطه گری مولوی عبدالحمید و ارسال نماینده برای رایزنی جهت آزادی گروگان ها از سوی این گروهک تروریستی، نه تنها رسمیت دادن به جیش العدل محسوب می شود بلکه مشخص نیست اساسا وی به چه علت و از چه طریقی با اعضای این گروهک خطرناک تروریستی رابطه دارد؟ “

این سایت در گزارشی دیگر با عنوان “چرا گروهک تروریستی، از رایزنی مولوی عبدالحمید برای آزادی مرزبانان استقبال کرد؟” آورده بود: “اصرار استاندار سیستان و بلوچستان برای مطرح کردن نام مولوی عبدالحمید به عنوان یک چهره تندرو برای رایزنی با استقبال گروهک جیش العدل نیز حتی مواجه شد. در این استقبال نکته مهمی که وجود دارد این است که گروهک جیش العدل آزادی مرزبان را از طریق مولوی عبدالحمید بازی دو سر برد برای خود می بیند.”

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران نیز گفتگویی با فردی به نام مهدی فضائلی که او را کارشناس مسائل سیاسی نامیده بود، منتشر کرد که در آن گفته بود: “هدف بزرگ‌نمایی مولوی عبدالحمید کمرنگ کردن نقش نهادهای امنیتی است.”

او معتقد بود: “هدف نهایی آنها تقویت جامعه مدنی برای کمرنگ کردن نهادهای امنیتی کشور در بنیه دفاعی و در عین حال وزن دادن به جریان‌های به اصطلاح مدنی در امنیت ملی است.”

کارشناس خبرگزاری فارس اضافه کرده بود: “روند طی شده این سئوال را ایجاد کرده است که برخی علمای اهل سنت چه رابطه‌ای با گروهک‌های تروریستی دارند، از این رو این موضوع بیش از آنکه یک نقطه مثبت برای علمای اهل سنت باشد، آنها را تا حدودی زیر سئوال می‌برد. اگر این افراد می‌توانستند در این قضیه نقش داشته باشند چرا جلوی شهادت گروهبان دانایی‌فر را نگرفتند و با توجه به اخبار متناقض در صورت عدم شهادت وی چرا تاکنون او را آزاد نکرده‌اند؟ “

چند روز بعد علاالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هم طی گفتگویی از “برجسته کردن نقش مولوی عبدالحمید در آزادی مرزبانان توسط رسانه های ضدانقلاب و اصلاحات” انتقاد و تاکید کرد: “برجسته کردن نقش فردی که در آزادی مرزبانان تاثیری نداشته، سخن بدی است.برجسته کردن نقش عبدالحمید در آزادی مرزبانان توطئه غرب است.”

 او اضافه کرد: “ایشان مدت زیادی در منطقه سیستان و بلوچستان حضور دارند و در گروگان گرفتن های سابق وارد عمل نمی شده اند و احساس مسئولیتی را بر عهده خود نمی دانستند. تمامی پیگیری های مربوط به آزادی مرزبانها توسط وزارت کشور و شورای عالی امنیت ملی انجام شده است و برجسته کردن نقش مولوی عبدالحمید در آزادی مرزبانان را توطئه غرب باید دانست.”

بروجردی ادامه داد: “بنابر سخن رسانه های بیگانه ایشان نفوذ بسیاری را در سیستان و بلوچستان دارند، باید از ایشان درباره سکوتشان درباره اقدامات گروه های تروریستی در منطقه طی سال های گذشته سئوال نمود.”

حملات متعدد تریبون های محافظه کار به مولوی عبدالحمید، اعتراض فراکسیون اهل سنت مجلس را به دنبال داشت. روز یکشنبه 24 فروردین ماه، حمیدرضا پشنگ، دبیر مجمع نمایندگان سنی مجلس شورای اسلامی طی نطق میان دستور خود با انتقاد از هیات رئیسه مجلس اظهار کرد: “این موضوع که نوک حملات متوجه جامعه اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید شده است و تهمت‌هایی به این‌ها زده شده است جای گلایه دارد.”

او تاکید داشت: “متاسفانه به رغم اینکه علما و بخصوص مولوی عبدالحمید تلاش بسیاری برای آزادی مرزبانان کردند و با مسئولان همکاری کردند و همراهی روشنفکران را هم داشتند و علی‌رغم اینکه در غم از دست دادن یکی از علمای خود در این راه به سوگ نشسته‌اند اما نوک حملات متوجه جامعه اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید شد. به آنها تهمت زده شد، در رسانه‌ها و حتی در صحن مجلس صحبت‌هایی شد که باید بگویم جای گلایه دارد.”

بلافاصله پس از این نطق، سایت انتخاب که پیش از آن حملاتی به مولوی عبدالحمید کرده بود، خبر نطق پیش از دستور این نماینده مجلس را با این تیتر منتشر کرد: “واکنش پسرعموی عبدالمالک ریگی به انتقادات از مولوی عبدالحمید”.

ناظران سیاسی معتقدند که ماجرای گروگانگیری مرزبانان ایران از دو جهت خشم محافظه کاران را برانگیخته است. از یک طرف وساطت علمای اهل سنت اعتبار محلی آنها را به اعتبار ملی در سطح کشور تبدیل کرد و سالها تلاش نهادها امنیتی برای سرکوب نهادهای مذهبی و مدنی مستقل در مناطق سنی نشین ناکام ماند. دوم اینکه اقتدار نیروهای مسلح مخدوش شد.

زمانی که هنوز گروگانها آزاد نشده بودند، سایت الف وابسته به احمد توکلی نماینده مجلس، یادداشتی با عنوان “به نام حیثیت” منتشر کرد که در آن با انتقاد از ادعاهای بزرگ نظامیان جمهوری اسلامی آمده بود: “دفعه بعد که اسرائیل برایمان خط و نشان کشید، کری‌خوانی‌های نیروهای مسلح‌مان را کاملا باور می‌کنیم، یا ناخودآگاه به یاد پنج جوان بیگناه می‌افتیم که به اعتبار دیپلماسی کوبنده ایرانی مدت‌ها مجبور بودند به عزم پاکستانی‌ها دل خوش کنند؟”

به دلیل همین “حیثیت” برباد رفته است که مسئولان حکومتی حتی از متهم کردن سرباز کشته شده در ماجرای گروگان گیری هم ابایی ندارند. سیدحسین نقوی‌حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس اخیرا در مصاحبه ای با اشاره به گمانه‌زنی برخی از افراد مبنی بر همکاری پنجمین مرزبان ربوده شده با جیش العدل گفته است: “ما نمی‌توانیم هیچ کدام از این گمانه زنی‌ها و سوءظن‌ها را تایید کنیم. ما از سرنوشت دانایی‌فر هنوز هیچ اطلاعی در دست نداریم اما علایمی در دست داریم که وی در قید حیات است اما این قرائن هنوز به سند و شاهد تبدیل نشده است.”

فرمانده ارتش جمهوری اسلامی نیز چند روز پیش طی سخنانی که قبل از نمازجمعه تهران ایراد کرد، گفت: “اگر یک گروه تروریستی با کمک دلارهای نفتی با ماه‌ها برنامه‌ریزی می‌آیند و چند ده نفری را جمع می‌کنند و 5 سرباز مرزبان را اسیر می‌کنند و با خود می‌برند، این به لحاظ نظامی و عملیاتی از جایگاه بالایی برخوردار نیست و از نظر نظامی ارزش ندارد و اگر مسئولین نظام به فرزندان سرباز و بسیجیشان اجازه دهند طومار این گروه‌های تروریستی و کشورهای حامیشان را درهم می‌پیچند و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران را به رخ دنیا می‌کشانند. “