وکیل جواد لاری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام در مصاحبه با “روز” اعلام کرد پرونده موکلش در شعبه 14 دیوان عالی کشور در دست بررسی و او به نقض مجدد حکم اعدام در این شعبه از دیوان عالی کشور امیدوار است.
منیژه محمدی همچنین برخی اخبار منتشر شده در سایت ها مبنی بر صدور حکم “اعدام غیر قابل عفو” برای موکلش را تکذیب کرد و گفت: موکلم به اعدام محکوم شده، پرونده اش در دیوان عالی کشور است و خانواده او نیز نامه ای به کمیسیون عفو وبخشودگی نوشته اند؛ ما از همه راهها از جمله تقاضای عفو برای نجات جان او اقدام خواهیم کرد و نمیدانیم برخی سایت ها با انتشار اخبار کذبی از این دست چه هدفی را دنبال میکنند.
جواد لاری، از شهریور 88 در بازداشت به سر می برد و از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهام همکاری با مجاهدین خلق به اعدام محکوم شده؛ به گفته وکیلش حکم اعدام او یکبار از سوی دیوان عالی کشور به علت نقص در تحقیقات نقض شده اما سه ماه پیش قاضی صلواتی، رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب بار دیگر برای آقای لاری حکم اعدام صادر کرده است.
خانم محمدی، وکیل جواد لاری در این زمینه به “روز” میگوید: سال گذشته که حکم بر اعدام موکلم صادر شد ما اعتراض کردیم و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. دیوان به دلیل نقص در تحقیقات حکم را نقض کرد و به شعبه بدوی فرستاد تا نقص تحقیقات را رفع کند. بار دیگر در شعبه 15 دادگاه انقلاب پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت و دو بار دادگاه تشکیل شد و در نهایت باز حدود سه ماه پیش حکم اعدام صادر شد. ما باز هم اعتراض کردیم و پرونده مجددا به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد و همچنان منتظریم تا دیوان عالی کشور در این زمینه نظر دهد و امیدواریم بار دیگر حکم نقض شود.
او که روز گذشته برای پی گیری پرونده موکلش به دیوان عالی کشور مراجعه کرده بود. می گوید: روز گذشته متاسفانه نتوانستم خبری بگیرم اما بعد از تعطیلات و اوایل هفته مجددا به شعبه 14 دیوان عالی کشور که پرونده موکلم در آنجااست مراجعه خواهم کرد.
از وکیل جواد لاری درباره اتهامات موکلش می پرسم و اینکه چه مستنداتی ازسوی دادگاه برای اتهامات منتسب و صدور حکم سنگینی چون اعدام ارائه شده است؟ خانم محمدی می گوید: یکی از موارد اتهامی خروج غیر قانونی و رفتن به اردوگاه اشرف در عراق است و در پرونده ذکر شده که آقای لاری یکبار رفته و موفق به ورود به اشرف نشده و یک هفته بعد مجددا مراجعه کرده است. اما فعالیت و عضویت در سازمان مجاهدین خلق اتهام اصلی موکلم است که بر اساس آن حکم اعدام را صادر کرده اند.
اومی افزاید: موکلم به صورت قاطع این اتهام را رد کرده و میگوید که هیچ اعتقادی به این سازمان نداشته و هیچ فعالیت موثری هم در این زمینه نداشته و سفرش به عراق و رفتن اش به اشرف تنها برای دیدار دوستانش بوده است. ما هم که پرونده را مطالعه کردیم متوجه شدیم که در پرونده هم مساله عضویت آقای لاری در این گروه خیلی کمرنگ است اما متاسفانه آقای لاری در دادگاه نتوانست به درستی به سئوالات قاضی پاسخ دهد و خیلی ضعیف عمل کرد به طوریکه حتی دفاعیات من و همکار دیگرم را نیز تضعیف کرد.
از او می پرسم آیا پیش از دادگاه شما به عنوان وکیل آقای لاری موفق به دیدار و دادن مشورت حقوقی به او شده بودید؟ می گوید: نه ما ملاقاتی نداشتیم و اجازه نداده بودند با او صحبتی بکنیم تنها چند دقیقه در دادگاه او را دیدیم و صحبت کردیم از طرفی آقای لاری در دادگاه کاملا به هم ریخته بود و تعادل روحی و روانی نداشت اینقدر به هم ریخته بود که اصلا دادگاه را جدی نمی گرفت و تمرکز لازم را هم نداشت و خیلی بد به سوالاتی که قاضی به صورت مستقیم از او می پرسید جواب میداد.
وکیل آقای لاری سپس می گوید که حتی بر اساس محتویات پرونده، موکلش هیچ گونه عضویت و فعالیت موثری برای سازمان مجاهدین خلق نداشته است. او می افزاید: ما به هیچ عنوان حتی با مطالعه پرونده و مدارکی که در پرونده است و در اختیار ما قرار داده شد، عضویت موکلم در سازمان مجاهدین خلق را قبول نداریم و ارتباط او بیشتر دوستانه بوده نه تشکیلاتی، یعنی برای دیدار با دوستانش مراجعه کرده بود.
خانم محمدی با اشاره به سابقه محکومیت سیاسی موکلش در دهه 60 می گوید: آقای لاری زندانی سیاسی دهه 60 بوده ولی از زمانی که از زندان ازاد شده بود کاملا به زندگی شخصی و خانوادگی خود می پرداخت و هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت. بنا به اظهار خودش که هم در دادگاه مطرح کرد و هم به ما گفت از سال 87 به یاد دوستان قدیمی اش بوده و با آنها ارتباطی دوستانه گرفته و هیچ گونه ارتباط تشکیلاتی و سازمانی با مجاهدین خلق نداشته است.
او سپس به صدور مجدد حکم اعدام برای موکلش اشاره می کند و می گوید: این حکم سه ماه پیش مجددا از سوی قاضی صلواتی صادر شده، پرونده به دیوان عالی کشور رفته و ما امیدواریم دیوان عالی کشور شرایط خاص آقای لاری را در نظر بگیرد او سالهای اخیر به شدت درگیر مسائل شخصی خودش بوده و هیچ گونه فعالیت سیاسی موثر نداشته و واقعا امیدواریم حکم اعدام نقض شود.
آقای لاری در بند 350 زندان اوین است و وکیلش میگوید: موکلم روحیه بسیار بالایی دارد و به نقض حکم بسیار امیدوار است و به اینکه حکم حبس سبکی بگیرد و به کانون خانواده اش بازگردد.
به وکیل آقای لاری می گویم براساس اخباری که منتشر شده گویا حکم اعدام موکل شما “اعدام بدون امکان عفو” است. خانم محمدی این مساله را تکذیب می کند: من واقعا نمیدانم این اخبار کذب را از کجا می اورند و می نویسند مگر دادنامه را رویت کرده اند که با این اطمینان چنین خبرهایی میدهند؟ اصلا چه هدفی از انتشار چنین اخبار کذبی دارند؟ مگر چنین ماده قانونی داریم؟ اگر حکم اعدام غیر قابل عفوی وجود دارد پس تجدید نظر خواهی چه معنا و مفهومی دارد؟ اصلا دادگاه بدوی چنین امکانی ندارد و وقتی می گوییم قابل تجدید نظرخواهی دردادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور است یعنی متهم حق دفاع از خود در مراجع بالاتر و نقض حکم را دارد.
وکیل آقای لاری می افزاید: این اخبار کذب را که دیدم واقعا برایم خیلی عجیب بود که چرا و چگونه چنین اخباری منتشر می شود آن هم در مورد انسانی که حکم اعدام دارد.خواهش میکنم بنویسید و از رسانه ها بخواهید در این گونه موارد حتما ابتدا با حقوقدانان یا وکلا مشورت کنند.
می پرسم آیا موکل شما از این طریق نیز در جهت نقض حکم اعدام پی گیری خواهد کرد؟ خانم محمدی می گوید: خانواده موکل من به کمیسیون عفو و بخشودگی نامه نوشته اند؛ اگر خدای ناکرده حکم اعدام موکلم در دیوان عالی کشور نقض نشود و تایید شود کمیسیون عفو و بخشودگی تنها راه باقیمانده است و ما قطعا این راه را نیز خواهیم رفت و هم موکلم و هم من به عنوان وکیل ایشان و هم خانواده ایشان از این مسیر نیز پی گیری خواهیم کرد. مساله برای ما نجات جان موکلم است و نقض حکم اعدام و امیدواریم دیوان عالی کشور این حکم را نقض کند.