تصمیمات آمریکایی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

خدا رحمتش کند دائی جان ناپلئون را که نشان داد که اصول سیاسی این مملکت چقدر محکم و قوی و پایدار است. کاظم صدیقی گفته: “تصمیماتی که در کشور گرفته می شود به ضرر مردم و به سود آمریکاست.“حالا هفته قبل نظرسنجی کردند و بیش از ۸۰ درصد مردم اعلام کردند که موافق توافق هستند، معلوم نیست چطوری این هشتاد درصد مصالح خودشان را تشخیص نمی دهند، و فقط این تحفه های قم تشخیص می دهند.

حتما می خواهید بدانید که صدیقی چطوری فهمیده چی به نفعش هست، و چی به نفعش نیست. خیلی ساده است، وقتی می بیند آمریکایی را از توافق راضی هستند یا بقول خودش رقص می کنند، متوجه می شود که این توافق به ضرر ماست. البته فقط این که نیست، سالهاست که هر وقت تصمیم سیاسی در این مملکت گرفته می شود، مهم ترین انگیزه اش این است که دشمن شاد نشود، حالا خودمان چی به دست مان آمده، اصلا مهم نیست، فقط دشمن خوشحال نشود کافی است.

یعنی واقعا توی ایران یک نفر نیست که خودش تشخیص بدهد چی به نفعش است. حتما باید ببینیم اسرائیل و آمریکا حالشان خوب است که ما حال مان بد بشود، یا ببینیم حال شان بد است و ما حال مکان خوب بشود. قضیه دولتی و غیر دولتی هم نیست، اپوزیسیونش هم همین است. می گوید توافق به این دلیل بد است که حکومت ایران از آن استقبال کرده، فلان آدم مزدور حکومت است، چون هنوز اعدام نشده.

همین حاج آقای کت مخملی امام جمعه عبور موقت تهران، یک جمله عجیبی صادر کرده، یا احتمالا در حال راه رفتن ازش افتاده زمین که آدم هرچه فکر می کند معنی آن را نمی فهمد. گفته: “اینکه گفته شود آمریکا می‌تواند برای ما همه‌چیز درست کند این بد‌ترین نوع خیانت و غارت فرهنگی است و بدتراز آن نفوذ سیاسی است.” اصلا کی گفته آمریکا می تواند برای ما همه چیز درست کند، از کجا آمد؟ اصلا کسی چنین حرفی زده؟ اصلا مگر می شود یک سیاستمدار ایرانی حتی اگر به چنین چیزی اعتقاد داشته باشد، آن را به زبان بیاورد؟ اصلا مگر چنین چیزی ممکن است. آمریکا که هیچ، کورش و داریوش و تاریخ بشر هم جمع بشوند، نمی توانند برای ما همه چیز را درست کنند. حتی درست هم بکنند، دو ماه بعد خودمان همه اش را می ریزیم به هم. و از این گذشته، این کار چه ربطی به خیانت و غارت فرهنگی دارد؟ آدم که همینجوری هر چی به زبانش آمد که آن را بیرون نمی ریزد.

باور کنید بخش اعظم مسئولان سیاسی کشور بخصوص روحانیون منظورشان از فرهنگ یا ناموس است یا ایمان دینی، یعنی نود درصد حرفهایی که راجع به فرهنگ می زنند، به حجاب زنان مربوط می شود. این آقای صدیقی هم خیلی نبوغ به خرج بدهد، در همین حد و اندازه قابل تعریف است. بعدش هم برای روشن کردن ذهن مردم نسبت به استکبار، توضیح داده که “هدف دشمن به ذلت کشاندن جوانان این مرزوبوم است و از همه این‌ها بد‌تر صدور فرهنگ انگلیسی در جامعه است.”

یعنی این جوانان را چطوری به ذلت می کشند؟ جلوی شادی و خوشحالی جوانها را می گیرند؟ جوانها را معتاد می کنند؟ مصرف الکل را در جامعه بالا می برند؟ یک کاری می کنند که جوانها از خانه و کشورشان متنفر بشوند؟ هر روز با یک جنغولک بازی به جان جوان ها می افتند که این جوری لباس نپوش، اون جوری چکمه پات نکن، ساپورت ات چرا رنگیه و هزار حرف دیگر. یعنی ممکن است جوانان این مملکت از این که الآن هستند ذلیل تر بشوند؟ از این ها گذشته، این چه ربطی به آمریکا دارد. این علما هم فکر می کنند آمریکا مثل علی آباد علیا یک روستایی است بالاتر از علی آباد سفلی، اصلا انگلیس چه ربطی دارد با آمریکا؟ نود درصد فرهنگ این دو تا با هم تضاد دارد.

نه اینکه فقط گیر داده باشد به اروپا و آمریکا، نه، کلا به همه چیز گیر می دهد. در همان یک ساعت و نیم نمازجمعه نود درصد مشکلات بشری را مطرح و حل می کند. گفته: “امروز عربستانی‌ها جز بدبختی و خاک‌به‌سری چیزی ندارند و این ما هستیم که دارای جهش‌های مختلف علمی هستیم.” حالا من سه ساعت توضیح بدهم که این برادر هالوسیناسیون شدید دارد، چه فایده، خودتان که دارید می بینید، چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است.

 

شرایط ظهور

من هیچ مخالفتی با ظهور امام زمان ندارم، همانطور که با غیبت او هم مشکلی ندارم. اصلا به من چه، ایشان هر وقت دوست دارد ظهور کند و هر وقت دوست ندارد، دوباره غیبت کند. صغری و کبری هم برایم مهم نیست، مهم ترین موضوع برای من این سردار مهدی تائب است که هر روز درباره امام زمان چنان حرف می زند که انگاری رفیق فابریک اوست و از صبح تا شب برای همدیگر تکست می زنند و استتوس همدیگر را لایک می کنند.

یک چیزهایی آقای تائب درباره امام زمان می گوید که آدم را بقول مش قاسم مشکوف می کند، از یک طرف گفته که “از بین بردن اسرائیل برای زمینه سازی ظهور است.” و بعدش هم اضافه کرده که “مکه باید امن شود تا امام زمان ظهور کند.” والله تا جایی که ما خبر داشتیم، قرار بود امام زمان تشریف بیاورند که مشکلات بشر را حل کنند. اصلا این همه هزار و دویست سال ملت هی شربت و قیمه و قرمه سبزی نذری می دادند و خاکشیر و تخم شربتی نذر می کردند تا امام زمان ظهور کند، همه اش بخاطر این بود که آقا بیاید و مشکل مردم حل شود. نه این که مردم خودشان مشکلاتشان را با آل سعود حل کنند که حضرت تشریف بیاورند. نغوذ بالله اگر مشکلات انسان حل شد که نیازی به امام و خون وخونریزی ندارد.

این که فرموده اند یکی از شرایطش این است که “اسرائیل باید از بین برود” یعنی همه کارها را ملت باید بکنند فقط بخاطر اینکه آقا بیاید. تازه اول انقلاب وعده داده بودند که آقا اگر بیاید اول از همه علمای فاسد را از بین می برد( مگر غیرفاسد هم داریم؟) حالا هی دارند شرایطش را سخت می کنند. اگر مسلمین زورشان می رسید اسرائیل را از بین ببرند، که دیگر نمی گفتیم آقا بیاید و این مشکلات را حل کند. فردا آقای تائب می خواهد بگوید باید اروپا و آمریکا و استرالیا و کانادا هم از بین بروند، تا آقا ظهور کند. بعدش هم لابد می گویند تورم باید تک رقمی بشود، بیکاری باید بیاید زیر پنج درصد، رشد اقتصادی بشود بالای هشت درصد، تازه معلوم نیست شرط دیگری نگذارد. از همه مشکل تر زبانم لال لابد می فرمایید مساله نقض حقوق بشر جمهوری اسلامی هم حل شود تا آقا تشریف فرما شوند. به گمانم آقایان از حکومت خوششان آمده و دارند موضوع را منتفی می کنند. گوشی دستتان باشد ای مومنان واقعی. آقای مموتی تو هم گوش کن.