نگاهی به زندگی کیتارو
کیتارو در سال ۱۹۵۳ با نام واقعی “ماسانوری تاکاهاشی” در ژاپن به دنیا آمد. خانوادهی او پیرو مذهب شینتو بودند. پدر و مادر او هر دو کشاورز بودند. او از کودکی متوجه میشود که نسبت به موسیقی جذبهای خاص دارد و همیشه در سرش صدای موسیقی میشنود. پس یک گیتار میخرد و بدون معلم و با روش سعی و خطا، گیتارنوازی میآموزد. کیتارو در این باره میگوید او که هرگز معلم نداشته، آموخته است که تنها به گوشها و احساسات خود اعتماد کند. باورش دشوار است، ولی یکی از بزرگترین آهنگسازان جهان سواد موسیقی به مفهوم کلاسیک آن را ندارد. او میگوید: “من هرگز تحصیل نکردهام. من نمیتوانم نتهای موسیقی را بخوانم یا بنویسم. اما انگشتانم حرکت میکنند و من متعجب میشوم که این موسیقی از کجاست، من آهنگهایم را مینویسم ولی در واقع آنها متعلق به من نیستند.” همین آوای درونی او را بر آن میدارد تا پس از پایان دبیرستان، قید شغلی را که پدر و مادر برایش در شرکتی محلی دست و پا کرده بودند، بزند و راهی سفر به شهرهای بزرگ ژاپن شود تا شاید بتواند در آنجا موسیقی را به حرفه خود تبدیل کند.کیتاروی جوان در ابتدا مجبور میشود در رستورانهای توکیو و یوکوهاما گارسونی کند، اما کم کم به دلیل تجربهاش در نواختن چند ساز مختلف توانست در کلوبهای شبانه به عنوان نوازنده استخدام شود.
نام کیتارو که یک شخصیت کارتونی تلویزیونی بود در همین زمان از سوی دوستانش بر وی نهاده شد. بزرگترین اثر وی در این زمان اُتیس و ردینگ بود. کیتارو خود در مورد این اثر می گوید: “موسیقی من احساسی از تعمق و مهربانی را در مخاطب بر میانگیزد و در واقع موسیقی من نه ریتم است و نه بلوز اما مخاطب احساسی مشابه احساس موسیقی سُل را در خود حس میکند”.
در اوایل دهه هفتاد او به طور کلی تغییر رویه داد و کار با کیبورد را آغاز کرد. او به گروه “خانوادهی خاور دور” پیوست و با آنها گذار به دور جهان را آغاز کرد. در این مسافرت ها، کیتارو با “کلاوس شولز”، نوازنده سینتی سایزر و بنیانگذار گروه “تنجرین دریم” آشنا شد. شولز برای گروه دو آلبوم تولید کرد و کیتارو کلاس فشرده ای را نزد وی به فراگیری سینتی سایزر گذراند. کیتارو در مورد این تغییر مسیر به سمت فراگیری سینتی سایزر میگوید: “من با سینتی سایزر میتوانم یک اقیانوس خلق کنم، یک کناره زمستانی، یک ساحل تابستانی و یک منظره کامل را بیافرینم.”
بالاخره در سال ۱۹۷۶ حس میکند که آمادهٔ ساختن نخستین آلبوم خود است. “سیاحت غرب” را به پایان رسانده و برای کشف و شهود “زیارت شرقی” را آغاز میکند. در سال ۱۹۷۷ دو آلبوم نخستش “داستان ماه کامل” و “بهشت” را منتشر میکند. پس از موفقیت آلبومها و اجرای چند کنسرت، شبکه تلویزیونی “ان اچ کی” برای ساخت موسیقی سریال مستند “جاده ابریشم” به سراغ او میآید. نمایش این مستند و انتشار آلبوم آن، موجی از شهرت و محبوبیت بینالمللی را به همراه دارد که در نهایت منجر به بردن جایزهی گرمی و جایزهی گلدن گلوب و ساخت موسیقی فیلم “بهشت و زمین” برای الیور استون کارگردان آمریکایی میشود. وی تاکنون ۳۰ آلبوم منتشر کرده که در این میان آلبومهای شب طلسم شده، Gaia Onbashira و باستانی نامزد دریافت گرمی بودهاند و از آلبوم Thinking of you به عنوان یکی از زیباترین آلبومهای او یاد شده است. همچنین او به عنوان یکی از پیشگامان سبک New Age شناخته میشود. بسیاری از آلبومهای او جزو پرفروش ترینها بودهاند. برای مثال از آلبوم “روشنی یک روح” تاکنون تنها در امریکا حدود ۲ میلیون نسخه به فروش رفتهاست. او اکثر آثارش را در استودیو شخصیاش در یکی از کوهپایههای ژاپن ساخته، نواخته و ضبط کردهاست.
کیتارو یک ستارهی بزرگ و در عین حال فروتن است. او می گوید: “طبیعت به من الهام میکند. من تنها یک پیغام بر هستم. برای من برخی آهنگها مانند ابرها هستند و برخی مانند آب.” دهقانان منطقهی فوجی یاما هر ساله در ماه اوت، در شبی که قرص ماه کامل میشود، از شامگاه تا سپیدهدم بر تایکو که نوعی طبل ژاپنی است میکوبند و به نوعی ادای نذر میکنند. کیتارو نیز در ماه آگوست در معبد بودایی “ایکه گامی هونموجی” تایکونوازی میکند. او برای شکرگذاری از مادر زمین، سالی یک شب طی مراسمی که ژاپنیها آن را جشن ماه کامل مینامند تا صبح بر تایکو میکوبد. آن قدر میکوبد که اغلب از دستانش خون جاری میشود، اما صدای طبل هرگز تا طلوع آفتاب قطع نمیگردد.
از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۰ او با همسر اولش با نام یوکی زندگی میکرد اما آنها به علت اینکه کیتارو اغلب اوقات در آمریکا کار میکرد و همسرش در ژاپن، از هم جدا شدند. در نیمههای دهه نود او با زنی با نام “کیکو ماتسوبارا” که هم اکنون در اغلب آلبومهایش در کنار او مینوازد، ازدواج کرد. او سابقا ساکن ایالت کلرودا در آمریکا در مزرعه شخصی خود بود، اما هم اکنون ساکن شهر سباستوپل در سونوما در شمال سانفرانسیسکو است.