احمدی نژاد نگران رو شدن دست اطرافیانش است

نویسنده
آرش معتمد

» کسی که قرار بود پیشمرگ دولت شود باز زبان گشود

مغز اقتصادی دولت نخست محمود احمدی نژاد، که بیش از هر یک از اندازه تیم رییس جمهور فعلی با وی سابقه کار دارد زبان باز کرد، از نگرانی احمدی نژاد  در خصوص رو شدن دست “اطرافیانش” در بزرگترین پرونده فساد مالی تاریخ معاصر می گوید. سید محمد جهرمی که سابق کار وی با مقامات رده بالای حکومت بیش از احمدی نژاد و تیم اوست با صراحت پای رییس دفتر رییس جمهور را در اختلاس بزرگ پیش کشیده از ملاقات های خواهر زاده اسفندیار رحیم مشایی با متهم ردیف اول اختلاس بزرگ مالی سخن گفته، گرچه تاکید کرده که موضوع را بیش از این “باز” نخواهد کرد.

افشاگری سید محمد جهرمی که در دولت اول احمدی نژاد نقش مغر متفکر و وزیر اول را بازی می کرد سه روز بعد از آن صورت گرفت رییس دولت، بار دیگر دست خود و اطرافیانش را پاک و شرکت در فساد را نفی و بار دیگر اعلام بی تقصیری کرد.

مدیرعامل عزل شده بانک صادرات، در مصاحبه با هفته نامه پنجره، با اشاره به مواضع اخیر محمود احمدی نژاد پیرامون اختلاس سه میلیارد دلاری گفته است: “قای رئیس جمهور که با عصبانیت مطالبی را بیان می کند، بیشتر ناشی از این است که نگران رو شدن دست بعضی از اطرافیانش در این فساد است. بنده به به عنوان وظیفه خود در مبارزه با این فساد، این موضوعات را در اختیار مراجع ذیصلاح قضایی و اطلاعاتی گذاشته ام.”

اظهارات جهرمی پاسخی است به حمله دو هفته پیش محمود احمدی نژاد که در اجلاس ارتقای سلامت اداری از برخورد قوه قضائیه با پرونده اختلاس عظیم دولتی انتقاد کرده بود. وی گفته بود “بانکی که در آن تخلف صورت گرفت الان در حاشیه است”. کمتر کسی از ناظران تردید دارد که مقصود احمدی نژاد بانکی به جز صادرات بوده باشد. به ویژه آن که جهرمی هنوز در دادگاه متهمین این پرونده حاضر نشده است.

 

در باب خواهرزاده رحیم مشایی

رئیس پیشین بانک صادرات، که به نظر می رسد در پاسخ هر حمله حریف بخشی از دانسته های خود را بیان می کند و شتابی در افشای تمام ابعاد ماجرا را ندارد، در افشا گری دیروز خود پای خواهر زاده اسفندیار رحیم مشایی را نیز به میان کشید. به گفته وی “اعترافات خوبی به دست آمده و مشخص شده که آقای خاوری چقدر پول گرفته یا اینکه خواهر زاده آقای مشایی چه مقدار دریافت کرده و در کیفر خواست نامش آورده شده است.”

رحیم مشایی دست راست رئیس دولت مستقر محسوب می شود، کسی که اصولگرایان حامی آیت الله خامنه ای از وی به عنوان “لیدر جریان انحرافی” یاد می کنند. پیشتر نیز بسیاری از راست گرایان منتقد دولت از نقش وی در پرونده فساد دولتی سخن گفته بودند.

گفته می شود رحیم مشایی ملاقات های مالی بسیاری با مه آفرید خسروی – متهم ردیف اول اختلاس- داشته است. جهرمی وقتی با پرسش خبرنگار پنجره پیرامون ملاقات مشایی با مه آفرید مواجه می شود، خاطرنشان می کند: “دولت نمی خواهد متهم باشد و طبیعی است که اتهام بزند، اما ملاقات های خصوصی بسیاری با متهم اصلی در پرونده منعکس شده است”

مدیر مسئول هفته نامه پنجره علیرضا زاکانی – نماینده متنفذ مجلس و از منتقدین دولت است، شاید به همین جهت جهرمی هم نشان می دهد که مایل به افشای همه چیز نیست و تاکید می کند “ البته من نمی خواهم این موضوع را باز کنم.”

 

از مغز متفکر شدن تا برکناری

رابطه جهرمی و احمدی نژاد از ابتدا این گونه تیر و تار نبود. او که دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک است به ظاهر موثرترین فرد در رساندن احمدی نژاد به مقام فعلی بود و به همین جهت هم در کابینه اول وی در حالی که گفته می شد خود مقام وزارت اقتصاد را نپذیرفته وزیر کار و امور اجتماعی بود اما به وضوح بقیه وزارت خانه های اقتصادی را هم زیر نفوذ داشت

جهرمی در زمانی که در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی، به عنوان معاون اجرایی شورای نگهبان عهده دار تدارک یک جناح تازه از نسل جوان جناح راست برای دوران بعد از اصلاحات شد، همپای او غلامحسین الهام هسته قدرتمندی در شورای تحت ریاست آیت الله جنتی داست و از میان دست های این دو نام محمود احمدی نژاد، که بیشتر به نوحه خوانی در جلسات هیات موتلفه شناخته می شد بیرون آمد. طرح راه تهیه شده توسط جهرمی در درون شورای نگهبان در حقیقت الگو گرفته از روندی بود که جناح چپ سابق در مرکز مطالعات استراتژیک پیمودند و به طرح توسعه سیاسی و انتخابات دوم خرداد انجامید. گروه جدید که کار خود را با جمع آوری آمار و نظرسنجی زیر پوشش شورای نگهبان شروع کرد یک برنامه تبلیغات مشخص داشت که وقتی پذیرفته شد نام احمدی نژاد از شورای نگهبان به دومین شورای شهر تهران منتقل گردید و او به عنوان شهردار تهران برگزیده شد تا آزمایش داده باشد.

سید محمد جهرمی در فاصله ای که در انتخابات سال 1384 همگان یکی از اصلاح طلبان را در مقام رقیب هاشمی رفسنجانی می دیدند، توانست با پیشنهادهای علمی خود پدرخوانده های جناح راست را قانع کند که احمدی نژاد خواهد توانست بازی را از هاشمی رفسنجانی ببرد و سردار قالیباف نمی تواند این نقش را بازی کند. این پیشنهاد از آن جا اهمیت داشت که تمام تبلیغات منفی ستاد انتخاباتی هاشمی متوجه قالیباف بود و او را رقیب می دیدند. به این ترتیب در فاصله ای که مهدی کروبی از آن تعبیر به تغییراتی کرده که در چند ساعت خواب او در آرای انتخاباتی داده شد، ناگهان محمود احمدی نژاد نامزد گمنام انتخابات به عنوان کسی که قرارست با هاشمی رفسنجانی به دور دوم رود اعلام گردید. پیش بینی این که هر کس در دور دوم مقابل هاشمی قرار گیرد می تواند با حملاتی به او برنده انتخابات شود، چندان دشوار نبود. گرچه مهدی کروبی و دیگران معقتد بودند که تقلب هائی در انتخابات رخ داده، اما دولت محمد خاتمی و موسوی لاری وزیر کشور وی، اتفاقات پشت پرده را “بداخلاقی” خواندند و حاضر به پذیرش تقلب و دستکاری در آرای انتخابات نشدند.

پاداش این همکاری ثمربخش، برای سید محمد جهرمی یک پست مهم در کابینه بود و برای غلامحسین الهام هشت پست همزمان وزارت دادگستری و ریاست دفتر رییس جمهور و رییس ستاد مبارزه با قاچاق و چندین مشاورت دیگر ضمن حفظ مقام عضویت در شورای نگهبان. اما زیر این ظاهر رقابتی بین جهرمی و الهام با گروه مشائی [که آنان نیز از شورای نگهبان با احمدی نژاد همکار بودند] وجود داشت که در انتخابات سال 88 به نفع مشائی پایان یافت و بر خلاف تصورها و پیش بینی ها محمدجهرمی و غلامحسین الهام نفوذ خود را از دست دادند گرچه الهام مشاور حقوقی شد و جهرمی هم به مدیرعاملی بانک صادرات رسید و در همان مقام قدرت بازی های بزرگ پشت صحنه مالی یافت. بورس طلا و ورود به بازار نفت از جمله طرح های وی بود که تنها در یک دوره زمانی 45 میلیون تومان پاداش نصیب وی کرد که وقتی فاش شد نه تنها تکذیبی در راه نبود بلکه جهرمی اعلام داشت که قرارست در موسسات خصوصی [نامی ساختگی که به شرکت ها و نهادهای دولتی شبه خصوصی شده دادند] هیچ محدوده ای برای پاداش ها نباشد.

جهرمی تیرماه سال 1380 و تنها دو ماه پیش از برملا شدن رسوایی بزرگ تیم بانکی منصوب احمدی نژاد از شورای عالی پول و اعتبار کنار گذاشته شد. یک ماه بعد از آن اول بار کمیته منتخب دولت [گروه رقیب وی به رهبری رحیم مشائی] وی را در پرونده عظیم اختلاس مقصر شناخته و از مدیریت بانک صادرات برکنار کردند. به زبان دیگر با توجه به روابط دیرین جهرمی انتخاب شد تا پیشمرگ دولت باشد و حوادث بعدی نشان داد که پذیرفتن چنین نقشی عقوبت سخت خواهد داشت.

در محافل سیاسی از سید محمد جهرمی در کابینه اول احمدی نژاد به عنوان کسی مانند غلامحسین کرباسچی در کابینه هاشمی رفسنجانی یاد می شد، با نفوذ، مدیر و دارای طرح های اجرائی خوش نقش. و وقتی برکنار شد همان محافل به طعنه گفتند پایان کارش هم مانند کرباسچی شد. اما در حقیقت کسی برای برکناری جهرمی، چنان که برای کرباسچی مردم بیدار ماندند و دادگاهش را تعقیب کردند، تاکنون دل نسوزانده است.

جهرمی بعد از تشکیل پرونده اختلاس و دستگیری پدرخوانده گروه آریا، به گلایه ها و کنایه ها بسنده می کرد تا زمانی که دادستان کل وی را احضار کرد و بعد از دو احضار توسط محسنی اژه ای، دیگر آشکار گردید که وی ایفای نقش پیشمرگ دولت را نپذیرفته است. ایران روزنامه دولت و رسانه های نزدیک به گروه مشهور به “جناح انحرافی” از همان زمان دست به افشاگری هایی درباره جهرمی زدند و در هر فرصت آزاد ماندن مدیر عامل بانک صادرات محل اصلی وقوع جرم را نشانه تبانی وی با قوه قضاییه دانسته و بر همین اساس پرونده اختلاس بانکی را یک پرونده سیاسی علیه دولت وانمود کرده اند.

 اولین واکنس جهرمی زمانی بود که با انتشار بیانیه ای ضمن گلایه از اینکه به وی اجازه ندادند از مردم عذرخواهی کند و سپس “استعفا” دهد. در آن بیانیه در خصوص فرار خاوری ( رئیس بانک ملی) گفت: “امروز هم با کنارگذاشتن بنده باز هم آدرس غلطی را به مردم می دهند، زیرا با فرارآقای خاوری (مدیر عامل بانک ملی) به کانادا برخی از آنان دچار سردرگمی و دست پاچگی شده اند. خاوری که با توجه به گستردگی فساد در بانک ملی در این پرونده و پرونده های دیگر، احتمال دستگیری خود را به خاطر ارتباط با این پرونده ها و عوامل پشت پرده آن ها می داد به کانادا گریخت و اکنون عوامل مرتبط با وی در بانک مرکزی و دولت درصدد رفع و رجوع این فرار، که با کمک و پشتیبانی برخی از آنان انجام گرفته است، هستند.”

جهرمی گرچه اولین مقام مهم حکومتی بود که دولت احمدی نژاد را به دست داشتن در فساد گسترده مالی محکوم کرد اما اینک دیگر تنها نیست، بخش های عمده ای از مجلس ماجرا را ادامه دادند تا دادستان کل وارد ماجرا شد و اعلام داشت که دست های پشت اختلاس را شناسائی کرده و سرانجام در همان اجلاسی که احمدی نژاد سه هقته پیش تلویحا به جهرمی و صراحتا به قوه قضائیه تاخته بود، رئیس قوه قضائیه پشت تریبون رفت و با تاکید براینکه “باید بپذیریم که دستگاه اجرایی ما فساد کرده است” و اشاره به ارتقای مقام برخی از متهمان با حکم محمود احمدی نژاد، گفت “فرض کنید در ماجراهایی قوه قضائیه رسیدگی انجام داده و متهمی را که اتفاقا اتهام او کوچک نیست به دلیل مصلحتی مورد رأفت نظام قرار داده و این فرد مورد عفو از تعقیب قرار می‌گیرد اما واقعا دلیلی دارد که به چنین متهمی حکم بدهیم و آیا ما نباید ملاحظه کنیم که اگر متهمی در دستگاه قضایی مورد رأفت نظام قرار گرفته نباید به وی احکام کلیدی بدهیم، تشویق‌اش کنیم.”

 رئیس دستگاه قضائی در توصیف بوروکراسی موجود در دولت مستقر گفته بود: “این همان فساد اختاپوس پنهان است و بده بستان‌ها در لایه‌های زیرین است.”

چشمان قاضی القضات، اختاپوس را در دولتی دیده است که از هفت سال پیش تا امروز، رئیس آن از مبارزه با “فساد اقتصادی” و گیر انداختن “دانه درشت” ها سخن گفته است. گرچه حالا با رو شدن مختصات بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران، منتقدین محمود احمدی نژاد از دولت وی به عنوان “درشت ترین دانه درشت” در پرونده های فساد یاد می کنند.

این همه در حالی است که احمدی نژاد صبح روز پنجشنبه در جریان یکصدمین سفر استانی خود در شهر مشهد، باز هم از اراده جدی دولت برای برخورد با “اخلال گران” اقتصادی سخن گفت.