صحنه

نویسنده
پیام رهنما

بسته بندی ایدئولوژیک

بعد از ظهور حضور مولف در حوزه ادبیات مدرن، این جریان به دلیل جذابیت و کارکرد بی‌نظیرش به سرعت باعث شیفتگی و شیدایی مخاطبان و مولفان قرار گرفت. مولف از این دوره به بعد در پی نمایانی خویش است و بی‌شمار فرصت به خود می‌دهد تا به اثبات خویش بپردازد. اوج این حضور در شکلی از ادبیات داستانی قرار می‌گیرد که منجر به اتو بیوگرافی می‌شود.

این جریان حضور مولف به ادبیات نمایشی و دنیای درام نیز راه پیدا کرد. البته گرایش این جریان در کشورهایی که صاحب تئاتر نبودند بیشتر رواج پیدا کرد. در هیچ جای دنیای نمی‌توان به اندازه کشورهایی که سابقه حضور تئاتر در آن‌ها به نسبت کوتاه‌تر است، نمایشنامه‌هایی پیدا کرد که مولف در آن شکل راوی دارد و در حال نگارش زندگی خود یا جریان زندگی در صحنه باشد.
مولف بعد از حضور در متن به شیوه‌های متفاوتی خود را روایت می‌کند. یکی از شیوه‌هایی که تاکید در این متن بر آن است، وضعیتی است که می‌توان نام آن را توهم مولف خواند.

 

در ایران نمایشنامه‌نویسی بسیار متاثر از ادبیات داستانی است. نمایشنامه‌نویسی در ایران بعد از حضور مدرنیسم در ادبیات آغاز می‌شود و اولین نمایشنامه‌نویسان جدی ما نیز تاثیر بسیار زیادی از ادبیات مدرن جهان گرفته‌اند. بالطبع بحث حضور مولف به عنوان یک مولفه ادبیات مدرن در چنین کشورهایی من جمله ایران به سرعت وارد ادبیات نمایشی می‌شود و از این زمان به بعد شاهد نمایشنامه‌هایی هستیم که نویسنده به عنوان شخص اول بازی است و در حال روایت و نگارش همان نمایش است این مولفه در شکل نمایشنامه نویسی آماتوری به شکل وحشتناکی حالت اپیدمی دارد و تبدیل به عنصری روئین تن شده است.ویلیام باروز1 در این ارتباط معتقد است که تصویر نمی‌تواند کار زبان را به طور موثر انجام دهد. اما با تمام اصرارش بر این نظریه نیز تاکید می‌کند که واژه‌ها نیز به همان اندازه در رقابت با صحنه‌های سینمایی ناتوانند.(نقل به مضمون)

نمایشنامه”هملت با سالاد فصل” بدون شک از بهترین و متفاوت‌ترین آثار نمایشنامه‌نویس بزرگ ایران است. اکبر رادی در این نمایشنامه دست به تجربه‌ای بسیار متفاوت از دیگر آثارش می‌زند. در این نمایش دیگر از شخصیت‌های تقریباً مشابه خبری نیست.

مرزبان به عنوان کارگردان نمایشی دیگرازرادی وفاداری خود به متن را حفظ می کند وشکل کارگردانی تئاترخود را مبتنی بردستورات صحنه ای به پیش می برد.انتخاب مناسب بازیگران تا چگونگی هدایت آنها برصحنه وبه کارگیری دکورصحنه درخدمت اجرایی رئالیستی می تواند به عنوان نقاط مناسب “هملت با سالاد فصل”محسوب شود.

رضا فیاضی وفردوس کاویانی دوبازیگری هستند که روند روبه رشدی برای شخصیت های اجرایی خود قائل هستند وبا پیشروی داستان نمایش شکل درست تری به اجراها می دهند.فرزانه کابلی به عنوان بازیگرثابت همه کارهای کارگردانی شده رادی توسط مرزبان همچنان در کلیشه ای ازلحن،حرکت واحساس باقی مانده است.


1– ویلیام اس. باروز، نویسنده، که به همراه جک کرواک و اسن گینزبرگ نسل بیت را در ادبیات و شعر بنیان نهادند.