سلطانیسم و شبانیسم

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

نتایج رد صلاحیت ها تا امروز منتشر شده و این نتایج بسیار مهم است. از این نتایج بسیار مهم می ‏توان نتیجه گیری های بسیار مهم تری هم کرد که می کنیم.‏

اول، امام خمینی صلاحیت کافی نداشت: با توجه به این که صلاحیت نوه امام خمینی در این ‏انتخابات رد شد و برادر امام خمینی هم از همان اول صلاحیت نداشت، پسر امام خمینی هم که این ‏قدر صلاحیت نداشت که سکته کرد. دختر امام خمینی هم که اصلا نامش و حرفش غیر قابل پخش ‏است، داماد امام خمینی هم که از زمان ولادت صلاحیتش رد شده بود. اصولا این چیزها مسائل ‏خانوادگی است، چه ربطی دارد به صلاحیت؟

دوم، مجلس خبرگان صلاحیت ندارد: صلاحیت آیت الله موسوی تبریزی برای مجلس خبرگان تائید ‏و در همان روز برای مجلس شورای اسلامی رد شد و چون اعضای مجلس خبرگان کسانی هستند ‏که می توانند رهبری را تعیین کنند و قانون اساسی را تغییر دهند و خیلی چیزهای دیگر، نتیجه می ‏گیریم که از رد صلاحیت ها نمی توان هیچ نتیجه منطقی گرفت.‏

سوم، رهبری صلاحیت ندارد: آیت الله مکارم شیرازی اعتراض کرده است که « صلاحیت برخی ‏از نمایندگان ولی فقیه هم رد شده است.» البته ما هم فکر می کردیم نمایندگان ولی فقیه صلاحیت ‏ندارند، ولی نه از این نظر.‏

چهارم، شورای تشخیص مصلحت صلاحیت ندارد: تقریبا اکثر اعضای شورای تشخیص مصلحت ‏که نامزد انتخابات شده اند، رد صلاحیت شده اند، البته طبیعی است که آدم ممکن است قدرت ‏تشخیص مصلحت نظام را داشته باشد، ولی نتواند نماینده مجلس شود.‏

پنجم، مجلس صلاحیت ندارد: نمایندگان مجلس ششم که رد صلاحیت شدند، اکثر نمایندگان مجالس ‏اول تا پنجم هم که نامزد شده بودند صلاحیت شان رد شده است، مجلسی که در حال حاضر قانون ‏تصویب می کند هم نمایندگانش رد صلاحیت شدند، پس اصولا مجلس صلاحیت ندارد.‏

ششم، قوه مجریه در 28 سال گذشته صلاحیت ندارد: با توجه به این که وزرای اصلی دولت ‏بازرگان، میرحسین موسوی و آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی و خاتمی همه رد صلاحیت ‏شده اند، نتیجه می گیریم که کلیه دولت ها تا سه سال قبل صلاحیت نداشتند.‏

هفتم، مردم صلاحیت ندارند: اصولا معلوم و مشخص است که مردم صلاحیت ندارند، چون اگر ‏صلاحیت داشتند، بلد بودند کسانی را انتخاب کنند که صلاحیت داشته باشند و لازم نبود شورای ‏نگهبان تعیین کند چه کسانی صلاحیت دارند یا چه کسانی ندارند، اما وقتی مردم در سی سال ‏گذشته از بین کسانی که صلاحیت شان تائید شده، کسانی را انتخاب کردند که امروز معلوم شده ‏صلاحیت ندارند، پس لابد خودشان هم صلاحیت ندارند.‏

هشتم، شورای نگهبان صلاحیت ندارد: وقتی شورای نگهبان که اعضای آن همان هایی هستند که ‏ده سال قبل بودند، صلاحیت کسانی را تائید کردند که امروز صلاحیت ندارند، منطقا خود شورای ‏نگهبان هم صلاحیت ندارد. ‏

نتیجه گیری اخلاقی: در سی سال گذشته کلیه دولت ها، مجالس، دادگاهها، نمایندگان ولی فقیه، ‏شورای نگهبان، شورای تشخیص مصلحت نظام هیچکدام صلاحیت نداشتند، مردم هم صلاحیت ‏نداشتند. اصولا فکر می کنید اگر کسی چنین حرفی بزند، به او ضدانقلاب و مزدور و دشمن نمی ‏گویند؟ ‏

سووال تاریخی: در این سی سال چطور حکومت دست یک مشت بی صلاحیت بود و هیچ کسی ‏متوجه نشد؟

‏ ‏

خالد استراتژی

شوخی شوخی داشت رابطه ایران و مصر برقرار می شد. من که فکر می کنم اصولا قرار نبود ‏چنین رابطه ای از اصل برقرار شود، تمام مساله این بود که احمدی نژاد می خواست یک سفری ‏هم به مصر برود که قاهره ندیده از دنیا نرود، تنها راهش هم این بود که رابطه ایران و مصر ‏برقرار شود و رئیس جمهور برود به مصر و بعد از دیدن قاهره و زیارت واجب اهرام ثلاثه ‏مصر، دو تا سخنرانی بکند و دوباره رابطه به هم بخورد و این وسط یک سفری هم کرده باشد. ‏خبرگزاری ها اعلام کردند که « برنامه سفر احمدی نژاد به قاهره لغو شد، رابطه رسمی ایران و ‏مصر در حال تعلیق است.» در همین راستا، یکی از عوامل مزدور ما در وزارت خارجه متن ‏آخرین گفتگوی نماینده وزارت خارجه ایران و مصر را که منجر به توقف برقراری رابطه شد، ‏یواشکی به اطلاع ما رساند. ‏

نماینده ایران: ما خیلی علاقه داریم که روابط مان را با مصر بطور کامل برقرار کنیم.‏

نماینده مصر: ما هم علاقه بسیاری به برقراری رابطه داریم و امیدواریم که با تغییر نام خیابان ‏خالد اسلامبولی موانع برداشته شود.‏

نماینده ایران: ضمن اظهار خوشنودی به اطلاع می رساند که دولت متبوع من حاضر است تمام ‏قراردادهای اقتصادی با اروپا و چین را به هم بزند و بدون اینکه فعلا نام خیابان خالد اسلامبولی ‏را تغییر دهد، قراردادهای اقتصادی را با مصر ببندد.‏

نماینده مصر: ضمن تشکر از این لطف بزرگ دولت ایران، باید بگویم که ما از نظر اقتصادی ‏توانایی رقابت با اروپا را نداریم، اما می توانیم پس از اینکه نام خیابان خالد اسلامبولی که قاتل ‏رئیس جمهور سابق کشورماست تغییر پیدا کرد، در کلیه زمینه های فرهنگی و سیاسی در کنار ‏ایران قرار بگیریم.‏

نماینده ایران: ضمن تشکر از شما، معروض می دارد که اصلا مهم نیست شما توانایی رقابت با ‏اروپا را دارید یا نه، ما شما را قبول داریم و حاضریم اتومبیل ها و تولیدات صنعتی و غذایی و ‏فرهنگی و مواد اولیه را بدون تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی از مصر وارد کنیم و حتی ‏حاضریم یک کانال تلویزیونی هم کلا بدهیم دست شما.‏

نماینده مصر: لطف شما ما را متحیر می کند، مصر البته تولید اتومبیل ندارد و از نظر ‏تکنولوژیک در حدی نیست که این نیازها را برطرف کند، اما ما می توانیم در صورتی که شما نام ‏آن خیابان را عوض کنید، روابط دانشگاهی گسترده با شما برقرار کنیم و بخاطر همین می توانیم ‏اصولا تمام رابطه مان را با دنیای عرب و آمریکا قطع کنیم.‏

نماینده ایران: ضمن ابراز خوشنودی از استقبال دولت مصر، اعلام می کنم که ما حاضریم بدون ‏تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در هر سال یک چهارم بودجه کشور را که حدود بیست میلیارد ‏دلار می شود جیرینگی تحویل دولت مصر بدهیم تا روابط مان گسترش پیدا کند. ‏

نماینده مصر: من از طرف رئیس جمهور از شما تشکر می کنم و اعلام می کنم که دولت مصر ‏حاضر است ده میلیارد روی آن بیست میلیارد دلار گذاشته و آن را هر سال به حساب ذخیره ارزی ‏مصر واریز کند و ضمنا حاضریم علاوه بر قطع رابطه با آمریکا و جهان عرب، با اسرائیل وارد ‏جنگ بشویم و حتی حاضریم در صورتی که شما اسم آن خیابان لعنتی را عوض کنید زبان فارسی ‏را هم به عنوان زبان ملی مصر قبول کنیم و آقای حسنی مبارک هم قول می دهند هفته ای یک بار ‏شیشه خانه آقای احمدی نژاد را بشویند.‏

نماینده ایران: ضمن تشکر از حسن نیت دولت مصر و آرزوی عزت و سربلندی برای ملت بزرک ‏مصررسما اعلام می کنم که ما حاضریم جزایر سه گانه را تا نیم ساعت دیگر تحویل مصر بدهیم ‏و ضمن اینکه تمایلی نداریم شما با اسرائیل رابطه تان را قطع کنیم، حاضریم محض گل روی ‏شما، به شرط عوض نشدن نام خیابان خالد اسلامبولی، ازفردا صبح با آمریکا رابطه برقرار کنیم. ‏

نماینده مصر: ببین! داداش! اسم اون خیابون رو عوض می کنی؟

نماینده ایران: نمی تونم، عوض اش هر چی بخوای می دم.‏

دو نماینده بلند می شوند، با مشت محکم توی صورت هم می زنند و از صحنه خارج می شوند.‏

این همانی احمدی نژادی

به این دقت کردید که رئیس دولت و خیلی از وزرایش گاهی حرف هایی می زنند که ظاهرا به ‏نظر می رسد چیزی است، ولی در واقع هیچ چیزی نیست؟ امروز احمدی نژاد در یک پیام که از ‏طریق ویدئو کنفرانس در همدان پخش می شد، گفت: « مردم همدان دارای ویژگی های مثبت ‏فراوانی هستند.» به نظر شما منظورش چه بود؟ و اصولا کدام مردم کجای دنیا هستند که « دارای ‏ویژگی های مثبت فراوانی» نباشند؟ و اصولا با بیان این جمله چه مشخصه ای از مردم همدان ‏معلوم می شود؟ البته مشکل یکی دو تا نیست، چرا که وزیر نابغه ارشاد هم دیروز گفت: « محور ‏قرار دادن معنویت، سینما را به سوی تعالی هدایت می کند.» آگاهان توضیح دادند که ایران اولین ‏کشوری است که در آن « محور قرار دادن معنویت، سینما را به سوی تعالی هدایت می کند.» ‏درست برعکس در سینمای فرانسه، محور قرار دادن معنویت توسط فرانسوی ها به جای اینکه ‏باعث تعالی آن سینما بشود، باعث شد که آن سینما بطرف تولید سکس برود. در سوئد هم …. آقا! ‏دیوانه ای؟ خب، طبیعی است که رفتن بطرف معنویت باعث تعالی می شود، می خواستی باعث ‏چه بشود؟

پیشرفت می شنویم، پبشرفت نمی کنیم

رئیس جمهور که دو روز قبل موشک هوا کرد و یک ماه قبل ملت گاز و برق و آب و نان شان ‏مشکل داشت، گفت: « امیدوارم اخبار پیشرفت ایران هر روز گوش های مردم را بنوازد.» آگاهان ‏این موارد را توضیح دادند:‏

اول: پیشرفت موضوعی است که با گوش سروکار دارد و همین که آن را بشنویم کافی است.‏

دوم: پیشرفت خبری است که اعلام می شود، و همین که چیزی اعلام بشود کافی است.‏

سوم: مردم ایران همین که هر ماه یک خبر بشنوند معلوم می شود که پیشرفت کردند.‏

سلطانیسم و شبانیسم

مقاله اکبر گنجی را به تفصیل خواندم. دو هفته قبل با هم تلفنی حرف زده بودیم و گفت که می ‏خواهد چنین چیزی بنویسد، من هم گفتم که اگر چنین بنویسد من هم وارد مجادله با او می شوم، ‏البته این مجادله به معنی گفتگوی دو رفیق است. ما با هم دوست هستیم و اختلاف نظر داریم. من ‏تقریبا با بسیاری از نکاتی که اکبر گفته مخالفم و به نظرم جای گفتگو دارد. دوست دارم می شد ‏این گفتگو را در جایی رودررو کرد، مثلا یک گفتگوی تلویزیونی یا رادیویی یا مجادله اینترنتی با ‏حضور جمعی که نظر مخالف و موافق هم بدهند. فکر کنم پس فردا اولین بخش نوشته ها را ‏شروع کنم. ببینم می شود مردم ببینند و ما بتوانیم رفتاری بکنیم که دو تا دوست باشیم ولی بی ‏محابا با هم مخالفت کنیم؟ ‏

دعای روز و دعای سال

اصولا دعا کردن خوب است، بخصوص اینکه با خلوص نیت و پاکی قلب از خدا چیزی بخواهید، ‏مطمئنا آنچه بخواهید به شما می دهد، پس دست به دعا برمی داریم و می گوئیم، خدایا به من ‏صفای دل تختی، روانی قلم شریعتی، نبوغ مارکس، خوشنامی کوروش، دانایی انشتین، منش و ‏شرافت خاتمی، سیاست رفسنجانی ، شجاعت بی نظیر بوتو ، هوش کی سینجر، عمر خامنه ای و ‏اعتماد به نفس احمدی نژاد را اعطا بفرما.‏