نفت را ببین

تقی رحمانی
تقی رحمانی

سخنان کاظمی، وزیر دولت احمدی نژاد جدید نیست اما همچنان عجیب است. رئیسی که راحت دروغ می گفت، آمار غلط می داد، معتبرترین اسناد جهانی را ورق پاره می خواند، وعده ظهور می داد، پول یارانه ای را که از فروش نفت از کفار به دست می آمد پول امام زمان می خواند و می گفت با برکت است ـ در حالیکه این پول هیچ گاه برای ایران برکت نداشته ـ و…. جالب این بود که در آن زمان در میان مدعیان ارزشی دل کسی وا پس نرفت فقط انتقادشان از دولت این بود که چرا به طرف لوح کوروش کبیر رفته است و از ایران اسلامی حرف می زند.

با این همه سخنان کاظمی وزیراحمد نژاد می تواند نکاتی را گوشزد کند که دولت نفتی و مدیریت رانتی در کشور ما می تواند چه بلائی بر سر کشور و مردم بیاورد. بیگمان اگر این پول باد آورده نفت نبود، هیچ مدیریتی در کشور امکان چنین فسادی را نداشت. چرا که می توان گفت جانان ملول گشت از نفت و پول و فساد آن؛ همه آن آشفتگی که هنوز هم به خاطر وجود همان پول نفت به چشم جامعه نمی آید؛ درآمدی که می تواند ترک های سیاسی و اجتماعی را برهم ببرد.

اولین وزیر نفت اوپک که ونزوئلائی بود نفت را مدفوع شیطان خواند. او بی گمان در این باره پر بیراه نگفت، در ایران ما که چنین بوده است. قدر قدرتی پهلوی دوم از پول نفت هموار شد تا او را به زمین زد. چرا که وی دیگر درآمد نفتی خود را بزرگتر از آنی می دید که در خواب هم می شد تصور کرد. یعنی این معجزه شیطانی نفت در سرزمین ماست. در نزد پهلوی دوم که آخرین آن هم بود، همه چیز و یکه سالار شدن در تمام امور در داخل و خارج دست یافتنی بود. چرا که در آمد نفت، فضا و میدان مانور می داد که تجربه دموکراسی غربی را هم نفی کند و سیستم مطلقه خود را برتر بداند.

نفت در دست دیوانه ای چون صدام که دیگر آن شد که جهانی را به آتش کشید. روایت است که وی در دوره معاونت حسن البکر گفته بود که می خواهد نامش در تاریخ بماند و برای این کار حاضر است جهان را به آتش بکشد که البته کشید، اما جهان فقرا را به نفع اغنیا به آتش کشید. داستان قذافی هم پیش روست که عاقبت مردمش را موش خواند…

 داستان نفت اما همچنان هست و در میان بعضی از سفاهت به بلاهت می زند. در کشور قطر قسمتی از شهر را خنک می کنند تا فضای محل بازی فوتبال را آماده کنند….

 به راستی این معجزه مدفوع شیطان در سرزمین ما چه نکرده است که اگرجنگ عراق وایران هم8 سال طول کشید به علت در آمد نفتی دو کشور بود.

زمانی که استقلال سیاسی با پول نفت هموار شود، حتی در یک کشور هم این استقلال سیاسی به استقلال واقعی یا مراوده منطقی با جهان ختم نشده است. [البته تجربه اندونزی را باید مورد توجه قرار داد].

اما سخن این است که تا زمانی که نفت در دست دولت است و پولش به خزانه دولت می ریزد، از ظهور پدیده احمدی نژاد ها که پول باد آورده به دست دارند گریزی نیست. چرا که پول نفت، بلند پروازی می آورد و بلند نظری را کور می کند. زمانی که بلند نظری دور شود جاه طلبی از پول نفت افزون و پهلوی دوم را باعث می شود.

در حال حاضر در جمهوری اسلامی هم مانور راست افراطی بوی تند نفت می دهد، چرا که می خواهد به انحصار در آمد نفتی خود ادامه دهد.

به نظر می رسد نفت، قوه ای برتر از سه قوه دیگر یعنی مجریه، مقننه و قضائیه است؛ قوه ای که از سال ۱۳۵۰ به مطلقه شدن قدرت در ایران یاری بیشتری رسانده و تا امروز هم ادامه داشته است.

اقدامات گوناگون و طرح های همراه با آن برای کنترل و خرج در آمد نفتی هم مانند صندوق ذخیره ارزی و غیره نتوانسته مانع از استفاده نا درست از این در آمد شود. بی جهت نیست که در ۸ سال گذشته بخش مهمی از ۷۵۰ میلیارد دلاری در آمد نفتی ایران در عمل دود شده و به هوا رفته است.

از این رو به نظر می رسد باید هم شرایط نظری و هم برنامه ای عملی تدارک دید و میان آحاد جامعه جا انداخت که بخشی از در آمد نفت باید مطابق قوانین با نظارت عمومی در موارد خاص مانند توسعه و زیر ساخت سازی کشور خرج شود. در این مورد تجربه کشور های دیگر قابل مطالعه است. حتی در قانون اساسی ایران باید فصلی به نام انرژی فسیلی وجود داشته باشد که محور آن استخراج، فروش و….. چگونگی خرج در آمد آن برای جامعه باشد. البته با تعبیه مکانیزم نظارتی لازم که تبیین آن کار کارشناسان زبده است.

خلاصه اینکه باید گفت چه می دانی چیست نفت؟ یا می توان گفت در هر تحلیل نفت را ببین.