حضور انور جواد آقا لاریجانی!
من را می شناسید، من هم شما را می شناسم. شما پشت صحنه مسائل کشور را می دانید، من هم از آن بی اطلاع نیستم. ممکن است فکر کنید چرا برای شما نامه می نویسم، یک دلیل بیشتر ندارم، این که مدتی پیش شما گفتید که مسوولان مملکت به جای اینکه این همه کار کنند، کمی هم فکر کنند. هم به این دلیل و هم به دلیل اینکه شما را می شناسم، احتمال می دهم ممکن است جزو معدود کسانی باشید که به این موضوع فکر کنید. ضمنا فرض کنیم که فقط خودمان در یک اتاق نشستیم و من با شما حرف می زنم، نه لازم است شعار بدهیم و نه چیزی را برای دیگران اثبات کنیم. به همین دلیل سریع می روم سر اصل قضیه. علت اینکه نامه را روی اینترنت منتشر کردم این است که آدرس تان را ندارم و اینطور مطمئنم که آن را می خوانید.
نمی دانم پیش نویس قطعنامه سوم را که انگلیسی ها تهیه اش کرده اند، خواندید یا نه؟ حتما خوانده اید، من از وقتی آن را خواندم حالم بدجوری خراب است و احساس می کنم از بغل گوشم خمپاره ای رد شده است. جواد آقا! جان بچه هایت به این چیزهایی که می گویم فکر کنید.
اول: این پیش نویس قطعنامه خیلی خطرناک است. و من فکر می کنم اگر 20 درصد احتمال بدهیم که همین پیش نویس برود به شورای امنیت و ما هم که به جزهمین یک پوتین پاره جرخورده بی وفا در میان همه اعضای شورای امنیت کسی را نداریم. تازه فرض کن دو تا هم داشته باشیم، وتو که نمی کنند، گیریم با یک اکثریت پائین تصویب شد و قرار شد اجرا شود، می دانید معنی آن یعنی چه؟ فکر نمی کنید معنی اش این است که مملکت سوت می شود و می رود هوا؟
دوم: شما که فکر نمی کنید تا شش ماه دیگر نهضت جهانی اسلام اتفاق بیفتد و با این همه رهبران اسلام آمریکایی و آن شوالیه بن لادن که مثل سیف الله رشدی چند سال است جرات حضور در مقابل دیگران را ندارد، جنگ را شروع می کنند؟ ملکه الیزابت که این همه به او امید بسته بودیم که توی کاخش نمازخانه دائر کرده بود، آخرش شد رفیق سلمان رشدی، این مرکل و بلر و پوتین که مار نخورده افعی اند و ما هم که به جان عزیزتان اگر یک واقعه ای خدای ناکرده رخ بدهد، اصلا شوخی است که فکر کنیم که برادران سپاه و رزمندگان سابق بتوانند آمریکا را زمینگیر کنند. طرف که مغز خر نخورده وارد خاک ایران بشود. از راه دور همسایه ها را جلوی چشم مان می آورد.
سوم: پارسال که 70 میلیارد دلار پول بی زبان دست آدم زبان دراز بود، همه اش دود شد رفت آسمان، حالا با این تحریم ها پول از کجا بیاوریم که رئیس جمهورمان کمک کند به صندوق سرخ برای نجات آفریقا و آمریکای لاتین؟ اگر تصویب کنند که دیگر هواپیما و کشتی حرکت نکند و مسوولان مملکتی ممنوع الورود به جهان بشوند، بکلی بیچاره می شویم. ملت گرسنه را کی می خواهد جمع کند؟ به نظر شما اگر اوضاع همینطوری پیش برود و ملت زیر فشار اقتصادی قرار بگیرند، فکر می کنید مردم پشت سر دولت می ایستند؟ فکر می کنید این تاوان زیادی برای حضور آقای احمدی نژاد و یک مشت شعار نامربوط و بی حاصل، مانند مدیریت کردن جهان و تولید انرژی هسته ای و صدور انقلاب و رسیدن به قله های علمی و حذف اسرائیل از روی نقشه اتاق آقای احمدی نژاد، که نه به بار است نه به دار است و نه قرار است اجرا شود، نیست؟ جواد آقا! امروز دومین سال روی کار آمدن احمدی نژاد است، وقتی روی کار آمد، فکر می کردی آدمی به آن لاغری بتواند در این حجم وسیع مملکت را گلکاری کند؟
چهارم: در تمام دنیا این همه کشورها اورانیوم غنی شده و ضعیف شده دارند و بیست سال می گذرد و کسی روحش خبردار نمی شود که چنین چیزی وجود دارد، باید کلی جاسوس بفرستند تا چنین اطلاعاتی را بدزدند و تازه باید کلی زحمت بکشند تا اثبات کنند که این موضوع واقعیت دارد. آن وقت وزیر کشور مملکت، آقای پورمحمدی عقلش را می بندد و دهانش را باز می کند و چون در دهلاویه است، فرض را بر این می گذارد که کسی نیست و می توان برای یک عده مردم بی خبر لاف زد و شعار خرید و مانند رییسش که گفت دختر سیزده چارده ساله در حوض خانه شان انرژی اتمی درست کرده، فکر کرد این هم خربزه است و گفت صد کیلو داریم آن هم اورانیومی که هنوز خود شورای امنیت ملی نمی داند چند درصد غنی شده است. خلاصه زرتی خبرش را اعلام می کند. خبر هم هنوز از دهان آقا درنیامده می شود تیتر یک رسانه های دنیا. حالا اگر چنین چیزی را علاء بروجردی گفته بود، آدم می گفت طرف دهن لق است و همینطوری یک چیزی صادر می کند، یا اگر زریبافان گفته بود، می گفتی نمی فهمد، بالاخره همه که نابغه نمی شوند. گفتن این حرف توسط آدمی مثل پورمحمدی که از وقتی ریشش درآمده مسوول اطلاعاتی مملکت بوده، چه معنی دارد؟ و تکذیب آن توسط وزارت کشور به چه معنی است؟ من کاری ندارم که اصلا انرژی هسته ای حق مسلم ماست یا حق مسلم بقیه است، اصلا مهم نیست. ولی وقتی یک وکیل مثل آقای عبدالفتاح سلطانی را 290 روز زندانی می کنند به اتهام لو دادن اسرار اتمی و مجاهدین خلق که انشاء الله به زمین گرم بخورند، کارشان می شود اثبات این که ایران مشغول غنی سازی است، گفتن این حرف توسط کسی که کارش سالها اطلاعات خارجی بوده یعنی چی؟ یعنی این اخوی حضرتعالی نمی تواند در آن شورای امنیت ملی اعلام کند که آقایان زیپ دهان شان را بکشند؟ چطوری باید مسوولان مملکت حرف وزیر کشور را که مسوول امنیت کشور است، تکذیب کنند؟ چه کسی باید تکذیب کند؟
پنجم: یک سال است که داریم می گوئیم مواظب باشید، این دنبکی که دارید می زنید اگر صدایش دربیاید گوش فلک را کر می کند، رئیس جمهور که عسس مرا بگیر، را جهانی کرده و دنیا را به تجاوز دعوت می کند و امیدش هم این است که قبل از حمله اسرائیل یا امریکائی ها امام زمان تشریف بیاورند و اوضاع را درست کنند. رئیس جمهور سابق که با چهار تا خانوم در مملکت غریب دست داده، حالا می خواهند لخت مادرزاد ولش کنند وسط زباله دانی تاریخ. هاشمی رفسنجانی که یک فاطمه اره جلوی در خانه شان چادر به کمر بسته و جرات نمی کند از خانه اش بیرون بیاید و از دیوار شکسته و سگ هار و خانم رجبی پرهیز می کند. علی آقای شما هم که یک سال است دارد با سولانا شام می خورد و هی عکس می گیرند، این شام تمامی ندارد؟ شما که بزرگترش هستی بزن توی سرش، جلوی دهان اینها را بگیرد، جواد آقا! مملکت به باد می رود ها! گفته باشم. وقتی ملکه الیزابت سر هشتاد سالگی از سلمان رشدی حمایت می کند، یعنی انگلیس دارد شمشیر را از رو می بندد. خودت را جای استکبار جهانی بگذار، ببین اگر یکی از کله سحر تا بوق سگ دائم دادار دودور کند که الدرم و بلدرم و می زنم و می کشم، بالاخره طرف هم مجبور است جلوی در و همسایه خودش آبروداری کند. البته من شنیدم که مرحوم سید قطب گفته است که آمریکا نابود می شود، ولی اگر قبل از نابود شدن زد دهان ما را سرویس کرد چکار کنیم؟ آدمی که دارد نابود می شود عقل ندارد ها! گفته باشم.
ششم: ترسیدن شرط عقل است، آدمی که چیزی برای از دست دادن دارد و جانش را دوست دارد و به آینده اش فکر می کند باید بترسد. باید از این وضعیت بترسیم. جواد آقا! مملکت به یک باد بند است، شما هم بلانسبت سادگی نکنی فکر کنی این شیر شدن ذوالقدر و رحیم صفوی پشیزی می ارزد، فردا روز یک تحریم سوم را که بگذارند توی کاسه جمهوری اسلامی، ملت ایران اصلا ملتی که سختی بکشد و تحمل کند نیست، از این اوضاع بترسید. تمام این بساط حزب الله بازی و عملیات استشهادی و این حرف ها مزخرف است، اگر در سال 1359 ملت ایران در دوره آقای خمینی مقاومتی در مقابل عراق کرد و ملت هم گاهی از خودشان رشادتی نشان دادند، که چندان هم چیز عجیبی نبود و تازه کلی اش داستان است و به قول حاج آقا معزی این دروغ ها را خودمان درآوردیم که برادران مان روی مین می رفتند، حالا به خورد خودمان می دهید؟ اصلا روی سپاه پاسداران و بسیج حساب نکنید که از صدر تا ذیل آن ها( البته ذیلش را مطمئن نیستم) شکمشان گنده شده است. ممکن است برای کتک زدن زن و بچه مردم در تهران شیر باشند، ولی برای جنگ آن هم جنگ نظامی سنگین اصلا روی این موجودات حساب نکنید.
ممکن است فکر کنید که برای چی من دارم خودم را جر می دهم که حکومت از بین نرود، راستش را بخواهید من هم مثل شما از این علمای اعلام خوشم نمی آید، ولی فکر کنم تغییر یک حکومت هزینه اش برای ایران خیلی سنگین تر است تا اصلاح آن . این چیزها را که گفتم بروید و ببینید اگر کسی عقلش هنوز کار می کند، به آقایان بگوئید.
مخلص شما
سید ابراهیم نبوی
سوم تیر 1386