سوریه ویتنام ایران شده است؟

نویسنده

» تحلیل فارین پالسی از روابط ایران و آمریکا

مارک فیتز پاتریک

گویی مساله برنامه هسته ای ایران کافی نبود که موضوع استفاده بشار الاسد از سلاح های شیمیایی علیه مخالفان خود در حومه دمشق هم به آن اضافه شد. اکنون ناگهان مساله سوریه بر کلیه مسائل مربوط به ایران سایه افکنده است.

دولت اوباما بطور روزافزونی در حال توجیه اقدام نظامی علیه اسد به دلیل استفاده از سلاح های شیمایی است و آن را وسیله ای برای تاثیرگذاری بر ایران در نظر گرفته است. مسلما تنبیه اسد به دلیل عبور از خط قرمز اوباما در استفاده از سلاح شیمیایی می تواند بر عبور ایران از خط قرمز اوباما در زمینه تولید سلاح هسته ای اثر بگذارد.

جلوگیری آمریکا از استفاده از سلاح های کشتار جمعی مورد حمایت جهانی واقع می شود. کره شمالی هم، که ذخیره سلاح های شیمایی آن بیشتر از سوریه است، خواهد فهمید که نباید به هیچ وجه به فکر استفاده از این سلاح ها علیه کره جنوبی یا هر جای دیگری باشد.

این مساله چندان هم به اعتبار دولت اوباما بستگی ندارد بلکه بیشتر به اعتبار آمریکا مربوط می شود. رها کردن اسد برای انجام هر آنچه مایل است باعث بی اعتبار شدن آمریکا در نزد اسرائیل می شود و می تواند به حمله زود هنگام و غیر سازنده اسرائیل به ایران و کشاندن آمریکا به جنگی ناخواسته بیانجامد.

از سوی دیگر حمله هوایی به سوریه به رهبری آمریکا می تواند چشم انداز حل مسالمت آمیز مساله هسته ایران را دچار وقفه کند. شاید رسیدن به توافقی قابل قبول ناممکن باشد زیرا تفاوت میان طرفین عمیق است: ایران خواهان توانایی تولید سلاح هسته ای است در حالیکه مخالفان مایل نیستند که ایران به این توانایی دست یابد.

اکنون که روحانی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شده است، نوعی اعتماد سازی کوتاه مدت میسر شده است، ولی حتی همین حد از اعتماد سازی هم مستلزم آن است که ایران برخی محدودیت ها را، از جمله تعطیلی تاسیسات غنی سازی فوردو بپذیرد؛ چیزی که تاکنون تهران از آن سر باز زده است.

روحانی در بهترین حالت مجبور خواهد شد تندرو ها را مجبور به پذیرش سازشی دراین زمینه کند. اگر یاران سوریه ای ایران مورد حمله آمریکا قرار گیرند، تندروها بیشتر آماده انتقام می شوند تا سازش.

موضع تندروها بخصوص اگر «مشاوران» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در سوریه حاضر هستند دچار تلفات شوند، از این هم وخیم تر خواهد شد. با توجه به کمک های نظامی گسترده ایران به حکومت سوریه، برخی از اعضای نیروی قدس مسلما در این درگیری گرفتار خواهند شد. این موضوع ممکن است به پاسخ های نامتناسبی بیانجامد.

از همین حالا هم گزارشاتی رسیده است که سپاه پاسداران به نیروهای شبه نظامی خود در عراق دستور داده است که در صورت حمله آمریکا به سوریه، به منافع آمریکا حمله کنند. ایران مایل نیست به خاطر سوریه وارد رویارویی با آمریکا شود ولی ممکن است ناخواسته به این سو کشانده شود.

هرچند روحانی سعی خواهد کرد از رویارویی مستقیم با آمریکا پرهیز کند، ولی او کنترل سپاه پاسداران را بر عهده ندارد. حداقل این است که آنها تامین سلاح برای نیروهای اسد را چند برابر خواهند کرد و برای این کار از حریم هوایی و بزرگراه های عراق استفاده خواهند کرد.

به هر حال فارغ از تاثیر حمله آمریکا بر برنامه هسته ای ایران، آمریکا ناچار است حملات هوایی به سوریه را در حدی محدود و متناسب با جنایات انجام شده توسط رژیم اسد انجام دهد. مسلما روحانی از جف فلتمن، دیپلمات سابق آمریکا که هفته پیش از تهران دیدن کرد، شنیده است که حمله آمریکا به سوریه محدود خواهد بود و هدفش منافع ایران نیست.

این پیام مهمی است که باید روی آن تاکید کرد. زاویه دید ایران برای تنبیه نکردن اسد توجیه پذیر نیست ولی می تواند دلیلی بر تاخیر در آن باشد.

در همین حال، این ایران است که بیشتر از آمریکا از تعارضات سوریه متضرر می شود. حمایت تهران از وحشیگری رژیم اسد موضع آن را در میان دنیای سنی عربی به شدت تنزل داده است. تظاهر ایران به اینکه بهار عربی تداومی از انقلاب اسلامی 1979 ایران است، به شدت متناقض به نظر می رسد.

اکنون هم استفاده اسد از سلاح های شیمیایی علیه زنان و کودکان سوریه، باعث شکاف در رهبری ایران هم شده است تا جایی که هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور اسبق ایران هم دولت سوریه را به این دلیل محکوم کرد. مردم ایران می دانند که هر سلاح و منابع مالی که دولت ایران در اختیار اسد قرار می دهد، در شرایط مشکل اقتصادی این کشور، ارزشی دو چندان دارد. از بسیاری جهات سوریه به نوعی ویتنام ایران تبدیل شده است؛ باتلاقی که رهایی از آن ظاهرا مقدور نیست.

مخمصه سوریه برای ایران، قدرت جدیدی به آمریکا می دهد. بهترین راه برای ایران تن دادن به مذاکرات برای رسیدن به توافقی در مورد سوریه است. ایران به عنوان کشوری که می خواهد به یک قدرت منطقه ای بدل شود، همواره مایل بوده است که جزئی از مذاکرات سوریه محسوب شود. اکنون ایران بیش از هر زمان دیگر مایل است در مذاکرات ژنو 2 شرکت کند.

فارغ از اینکه اوباما موفق شود مخالفان رژیم سوریه را به مذاکرات بکشاند یا نه، به هر حال می تواند در مورد شرکت یا عدم شرکت ایران در این مذاکرات تصمیم بگیرد. تا امروز بهانه عدم دعوت از ایران این بوده است که ایران خود بخشی از مشکل است. ولی ایران در عین حال می تواند جزئی از راه حل باشد، بخصوص با توجه به نفوذی که ایران بر اسد دارد.

تمایل ایران به حضور در مذاکرات ژنو2 خود دلیل آن است که حمله هوایی آمریکا علیه سوریه می تواند مذاکرات هسته ای با ایران را به تعویق نیاندازد. اوباما باید با کارت سوریه بهترین بازی را برای درگیر کردن ایران در موضوعات مورد علاقه دو طرف، انجام دهد.

منبع: فارین پالسی - 5 سپتامبر2013