طرف اصلی گفت و گوی هسته ای‏

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

با انجام دیدار مابین هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا و سرگئی لاوروف همتای روسی او در سوییس، ‏پرونده اتمی ایران در فاصله کوتاهی پس از اتمام اجلاس فصلی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، ‏بار دیگر مورد بررسی قرار گرفت.‏
‏ ‏
با توجه به برنامه از پیش تعیین شده دیدار وز رای خارجه امریکا و روسیه و همچنین پیش بینی امکان انجام ‏گفتگوهای جامعه بین المللی با ایران در آینده نزدیک، بنظر میرسد که اجلاس شورای حکام به بررسی ‏متعارفی گزارش محمد البرادعی قناعت کرده و اتخاذ تصمیم های تازه در این مورد را به مذاکرات دیگری که ‏خارج از آژانس در حال انجام و یا زمینه سازی است محول ساخته است. ‏

‏ سخنان محمد البرادعی در جلسه افتتاحیه شورای 35 نفره حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، ‏همچنین اظهارات جورج شولته سفیر امریکا در آژانس، هر دو از در پیش بودن تلاشهایی حکایت داشت که ‏بمنظور خارج ساختن پرونده اتمی ایران از بن بست کنونی صورت خواهد گرفت.‏

‏ انتظار میرود که در اجرای طرح دیپلماتیک تازه، امریکا برای نخستین بار به ایفای نقش مستقیم در گفتگوی ‏با نمایندگان ایران بپردازد.انجام این گفتگوها از نظر البرادعی یک “امید برای گشودن بن بست کنونی” و در ‏نگاه نماینده امریکا “یک فرصت استثنائی” است که میتواند مورد بهره برداری قرارگیرد. ‏

بنا بر نظر البرادعی، برای به نتیجه رسیدن این تلاشها، انعطاف پذیری ایران یک ضرورت کلیدی است. ‏دبیرکل آژانس طی اولین روز اجلاس جاری شورای حکام، بار دیگر، تلویحاً انجام گفتگوهای مستقیم امریکا ‏با ایران را بعنوان راهکاری موثر در جهت زدودن سوءظن های کنونی پیرامون برنامه اتمی ایران مورد ‏حمایت قرار داد.‏

اگرچه انجام همکاری های زمانبندی شده 60 روزه که از آن به عنوان مدالیته یاد میشود، به رفع ابهام از پاره ‏ای فعالیتهای اتمی ایران انجامیده، در عین حال ادامه بخشهای دیگری از برنامه های اتمی ایران همچنان مانع ‏از عودت پرونده اتمی آن کشور از شورای امنیت به آژانس شده است.‏

‏ در اظهارات محمد البرادعی، خواسته ها ی تاکنون بر نیامده آژانس بار دیگر مورد اشاره قرار گرفت. در ‏لیست خواسته های او تقاضای بازرسی از راکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک، قطع غنی سازی اورانیوم، ‏بازدید از مراکز اتمی اعلام نشده ایران (مونتاژ سانتریفیوژها)، پیوستن به پرتکل الحاقی، ملاقات با ‏کارشناسان اتمی ایران، و پاسخ گوئی به سئوالاتی پیرامون پاره ای آزمایشهای انجام شده مشکوک به داشتن ‏اهداف نظامی، مجدد مورد مطرح شد. با این وجود لحن البرادعی طی اجلاس اخیر شورای حکام در رابطه با ‏ایران، در مقایسه با انتقادات پیشین او از تهران، بسیار مسالمت آمیز بنظر میرسید. ‏

در صورت به نتیجه رسیدن فعالیتهای جاری و انعطاف پذیری تهران طی گفتگوهای مقدماتی، میتوان انتظار ‏داشت که بجای نمایندگان سه کشور بزرگ اروپائی ( بریتانیا- آلمان و فرانسه) که تا سال 2005 عهده دار ‏انجام گفتگو با ایران پیرامون برنامه های اتمی آن کشور بودند، امریکا نقش گفتگو کننده اصلی با ایران را ‏عهده دار شود. در این صورت گفتگو های دیگری که تاکنون گروه موسوم به 1+5 از سوی شورای امنیت و ‏با هدف فراهم ساختن زمینه انجام گفتگوهای اصلی جامعه اروپا با ایران انجام میداده، به گروه بزرگتری ‏واگذار شود.‏

در ترکیب تازه شاید الگوی “گروه شش” که بمنظور انجام مذاکره با کره شمالی شکل گرفته مورد استفاده ‏قرار گیرد. در این صورت علاوه بر کشورهای عضو دائم شورای امنیت، کشورهای عربستان سعودی و ‏امارات نیز ممکن است در ترکیب مذاکره کنند گان قرار گیرند. ‏

موافقت با حضور کشور های عرب در ترکیب طرفهای مذاکره کننده با ایران میتواند تا حدودی نگرانی های ‏کنونی اعراب را در قبال برنامه توسعه اتمی ایران کاهش دهد. شانس موافقت با ترکیب تازه از زمانی افزایش ‏یافت که نمایندگان شش کشور عضو همکاریهای خلیج فارس بعلاوه نماینده عراق در دسامبر گذشته برای ‏نخستین بار در دیدار اعضاء گروه 1+5 که در نیویورک برگزار شد حضور یافتند. دیدار روز گذشته وزیر ‏خارجه امارات با وزیر خارجه امریکا و ادامه رایزنی های اعراب پیرامون بر نامه اتمی ایران تنها میتواند به ‏تقویت این گمانه یاری دهد البته مشروط بر آنکه تهران نیز ترکیب تازه را بپذیرد. ‏

به این ترتیب در ضمن ادامه نقش اروپا در مذاکره با ایران در قالب گروه گسترش یافته جدید، نقش رهبری ‏غرب را امریکا مستقیما ایفا خواهد کرد. بعلاوه روسیه، چین و همچنین همسایگان ایران نیز نقش فعالی در ‏جهت حل بن بست اتمی ایران ایفا خواهند کرد- دو کشور اخیر در قبال تهران به ایفای نقش معادل ژاپن و کره ‏جنونی در مذاکره با کره شمالی میپردازند. ‏

اگرچه اظهارات روز گذشته البرادعی و جورج شولته نماینده امریکا در آژانس حاکی از گرایشهای تازه در ‏جهت استفاده بیشتر از ظرفیتهای دیپلماسی برای حل مشکل اتمی ایران است، در عین حال مسئولان سیاسی ‏امریکا در بر داشتن قدمها اولیه همچنان با تامل، آهستگی، و احتیاط عمل می کنند. ‏

معرفی دیرهنگام دنیس راس برای مشاوره دادن به وزیر خارجه امریکا در امور ایران و خلیج فارس و تاخیر ‏در اعلام خطوط عمده سیاستهای جدید امریکا در قبال ایران و همچنین پرهیز از انجام دیدارهای سیاسی با ‏نمایندگان شاخص دولت ایران تا این تاریخ از نشانه های کندی تعمدی در حرکت دیپلماتیک واشنگتن بسوی ‏ایران است.‏

آغاز مذاکرات مستقیم توسط امریکا و تجدید گفتگوهای تازه در قالب گروه بزرگتر با ایران به تنهایی نشانه ‏پذیرفتن شرایط موجود ایران نیست. از این لحاظ دادن مشوق های جدید در کنار ادامه اعمال تحریم ها همچنان ‏مورد توجه قرار خواهد داشت و حتی ممکن است عملیاتی شدن نهائی کارخانه برق اتمی بوشهر نیز که پر ‏هزینه ترین و بزرگترین طرح اتمی ایران بشمار میرود در چهار چوب فرمول “تشویق و تنبیه ” همچنان ‏مورد استفاده قرار گیرد. مقاله دو روز قبل واشنگتن پست در مورد ضرورت پیوستن ایران به معاهده امنیت ‏اتمی(س- ان- سی) قبل از آغاز بکار عملی راکتور بوشهر، نشانه ای است هشدار دهنده در جهت ادامه اجرای ‏سیاست تشویق و تنبیه در قبال ایران. ‏

دولت امریکا مطلع است که انجام تماسهای مستقیم مابین تهران و واشنگتن به بروز نگرانی های جدی در ‏منطقه خواهد انجامید. این نگرانی ها نه تنها در اسرائیل که نزد کشورهای مسلمان نظیر عربستان سعودی، ‏مصر، کویت و امارات عربی نیز کاملا محسوب است. اظهارات منسوب به شیخ نهیان وزیر خارجه امارات ‏وخانم کلینتون در حاشیه دیدار روز گذشته آن دو، آنطور که در خبر گزاری ها انتشار یافت، نشانه بارز ‏نگرانی اعراب در قبال گفتگوهای آینده تهران –واشنگتن و همچنین احتیاط کامل دولت امریکا قبل از داخل ‏شدن به این گفتگو ها است. خانم کلینتون ضمن حمایت از دادن شانسهای تازه به گفتگو های مستقیم پیش بینی ‏کرده بود که تهران از این فرصت برای همکاری استفاده نخواهد کرد!‏

با توجه به حضور روسیه در شورای امنیت و همچنین مناسبات خاص مسکو با تهران، اولین دور از ‏گفتگوهای مستقیم وزرای خارجه امریکا و روسیه در سوییس بی تردید مهمترین بخش از فعالیتهای است که ‏ممکن است به خروج پرونده اتمی ایران از بن بست کنونی بیانجامد. در ادامه این مذاکرات و توافقهای محتمل ‏مابین مسکو و واشنگتن بر سر ایران، تهران یا ممکن است مجبور به تعامل شده و راه را برای رسیدن به ‏توافق با شورای امنیت بگشاید، و یا حمایت روسیه را از دست داده و بعد از پیوستن مسکو به گروه غرب، ‏خود را در مسیر فشارهای اقتصادی و سیاسی تازه قرار دهد. ‏

‏ ‏